۱۳۹۲ مهر ۲۱, یکشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (41)

اثری از طراح ارجمند مجله هفته
فصل دوم
مبارزه بر سر فلسفه و «نا فلسفه»
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین
بخش ششم
معیار مرزبندی فلسفه باید خرد و  ناخرد (عقل و جهل)  باشد.

   
16
·        چالش هگل با «نا فلسفه» به مثابه ضد فلسفه و غیر فلسفه ی فلسفی ـ عقیدتی (مبتنی بر فلسفه عقیده) و امپیریستی (تجربه گرائی)، یعنی با بقایای فرم ها و سرچشمه های فلسفه حیات و پوزیتیویسم در پیشتاریخ بی واسطه فلسفه مارکسیستی و در چالش فلسفه مارکسیستی با تفکر بورژوائی واپسین جاری می شود.     

17
·        به همان سان که در دوره مد روز گشتن خردستیزی و علم ستیزی رادیکال نئو رومانتیکی آغازین، امروزه نیز با توجه به تداوم این چالش ها، چالش های هگل در زمینه های زیر کسب اعتبار می کنند:

الف
·        مبارزه هگل بر ضد تجلیل از «من» مجرد ویا انتزاعی ـ عام فقط بلحاظ ظاهر مشخص

ب
·        مبارزه هگل بر ضد مفهوم منفصل از ضرورت (جبر) و دلبخواهی آزادی (اختیار)

·        مراجعه کنید به دیالک تیک جبر و اختیار (دیالک تیک ضرورت و آزادی)  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری     

ت
·        مبارزه هگل بر ضد موضعگیری ئی که خلسه و وجد و حال را به جای مفهوم می نشاند.

پ
·        مبارزه هگل بر ضد موضعگیری ئی که «عشق و اشتیاق تخمیر گشته» را به جای «ضرورت و یا جبر سرد پیش تازنده» می نشاند.
·        (هگل، «فنومنولوژی روح»،ص 13)

ث
·        مبارزه هگل بر ضد موضعگیری ئی که «پایان مندی و ذهنیت (سوبژکتیویته) را به مقام چیزی مطلق اعتلا می بخشد.»
·        (هگل، «مجموعه آثار دو جلدی»، جلد دوم، ص 356)

18
·        این امواج نئو رومانتیکی بر جریان مداوم تفکر بورژوائی واپسین دلالت دارند.  

19
 توماس مان (1875 ـ 1955) 
نویسنده آلمانی

·         توماس مان در اوایل قرن، «حواشی شهرهای بزرگ» را لانه های این تفکر بورژوائی واپسین می داند و به نام می نامد:
·        لانه های «جانیان رؤیا!»

20
·        وقتی این جریان تفکر بورژوائی واپسین مراکز فکری شهرهای بزرگ را اشغال می کند، آنگاه همان سمتگیری فکری بطرز جانسخت تری بازتولید و از نو کشف می شود.

21
·         توماس مان این روند و روال را به شرح زیر به تبیین می نشیند:

اینجا پایان است.
اینجا یخبندان است.
اینجا خلوص است و هیچ نیست.
اینجا سماجت حاکم و فرمانروا ست.
اینجا رفتن تا نهایت است و بس.
اینجا تجلیل تردید آمیز از «من»، حاکم و فرمانروا ست.
اینجا جنون  و مرگ حاکم و فرمانروا ست.
(توماس مان، «با پیامبران»، «مجموعه آثار»، جلد 9، ص 296، 1955)

22

 کارل هاینتس بورر (1932)  
نویسنده و منتقد ادبی آلمانی
مؤلف آثار متعدد

·        در عصر حاضر تحریف قدیم و جدید تاریخ ایدئولوژی آلمانی دوباره مد شده است:   
·        بورر در روزنامه «فرانکفورتر الگماینه» اعلام می دارد:
·         «بالاخره باید به تقسیم بندی سنت بزرگ ما بر اساس خرد و ناخرد (عقل و جهل) پایان داده شود.»
·        (کارل هاینتس بورر، «روزنامه فرانکفورتر الگماینه»، 28. 4. 1979، آلمان ـ امکان فکری دیگر)

23


موریس مرلو پونتی (1908 ـ 1961) 
فیلسوف و فنومنولوگ فرانسوی
   
·        این کپیه ی مو به موی همان مطالباتی است که سال ها قبل از دیلتی، کرونر، باوملر و هایدگر اعلام و اجرا شده و در فلسفه حیات فرانسوی (اگزیستانسیالیسم) ژان وال، هیپولیت کوجف و مرلو پونتی پژواک و توازی خود را باز یافته است.   

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر