۱۳۹۲ مهر ۲۸, یکشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (46)


فصل سوم
گرایشات اصلی، طرز تفکر های اصلی و بحران فلسفه بورژوائی واپسین  
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
بخش چهارم
راجع به بحران فلسفه بورژوائی واپسین

  1

·        اینکه فلسفه بورژوائی در حال حاضر دستخوش بحران است، فقط از سوی مارکسیست ها اعلام نمی شود.

2

·        خود فلاسفه بورژوائی نیز در این زمینه تردید ندارند.

3

·        فریاد حضرات از پدیده های زوال و سقوط، کاهش روز افزون تبادل نظر در زمینه ژرفای بحران در تفکر انسانی، در هستی انسانی، در تمدن بشری و غیره گوش فلک را حتی کر کرده است.

4
·        آنهم نه اخیرا، بلکه از زمان شوپنهاور و نیچه. 

5


هانس آدولف ادوارد دریش (1867 ـ 1941)
فیلسوف طبیعت و زیست شناس آلمانی
نظریه ویتالیستی دریش در باره طبیعت از سوی ناسیونال ـ سوسیالیسم (فاشیسم آلمان) بمثابه مبانی فلسفی ـ علمی ا یدئولوژی نازی بکار گرفته شد. 

·        به عنوان مثال، هانس دریش در سال 1930 تحت عنوان «طرق تحقیق فلسفی، پیشنهادها و اخطارها» (که ضمنا برنامه ای نیز بوده) اعلام می کند:
·        «ما در عصر افزایش علاقه فلسفی و کاهش انصاف فلسفی بسر می بریم.»
·        (هانس دریش، «طرق تحقیق فلسفی، پیشنهادها و اخطارها»، ص 5، 1930)   

6

·        سی سال بعد، وقتی که لینکه پدیده های سقوط در فلسفه بورژوائی معاصر را توصیف می کند، ضمن اشاره به نظرات دریش، به تأکید خاطرنشان می شود:
·        «بدشواری می توان وضع فلسفه در حال حاضر را بهتر از هانس دریش با کلمات زیر توصیف کرد:
·        کسی می تواند ادعا کند که وضع بهتر شده است؟
·        نه.
·        هرگز.
·        خیلی ها متفق القول خواهند بود که وضع از زمان حیات هانس دریش بمراتب بدتر شده است.»  

7

·        پدیده های سقوط در فلسفه امروز چنان چشمگیرند که می توان پرسید:
·        آیا ما در پایان فلسفه زمان خود قرار نداریم و علیرغم افزایش علاقه فلسفی و تولید ادبی متناسب با آن، در دوره زوال فلسفه بسر نمی بریم؟»
·        (لینکه، «پدیده های سقوط در فلسفه بورژوائی معاصر»، ص 11، 1961)

8

·        آنچه که لینکه در اواخر سال های 50 اعلام می دارد، امروزه به نقل هر مجلس در فلسفه بورژوائی معاصر بدل شده است.

9

·        فلسفه بورژوائی واپسین از احساس بحران و فقدان سمتگیری بشدت رنج می برد.

10

 کارل یاسپرس (1883 ـ 1969)
روانکاو و فیلسوف آلمانی
از فلاسفه محبوب احمد شاملو
نماینده فلسفه حیات که با اگزیستانسیالیسم سارتر تفاوت های جدی داشت.
موضوعات آثار فلسفی او فلسفه مذهب و فلسفه روشنفکرانه بودند.

·        کارل یاسپرس در همان زمان هانس دریش اعلام می دارد:

الف

·        «آنچه که در هزاره ها جهان انسانی بوده، امروزه درهم شکسته است.

ب
·        بحران گریبان همه چیز را گرفته است.

ت

·        بحرانی که نه می توان نادیده اش گرفت، نه می توان به دلایل آن پی برد و نه می توان بر آن غلبه کرد.

پ

·        بلکه چاره ای جز پذیرش آن به مثابه سرنوشت و تقدیر نیست.
·        باید بدان تن در داد و باید آن را از سر گذراند.

ث

·        به این سؤال که امروزه وضع از چه قرار است، باید جواب داد:
·        وقوف به خطر و فقدان وقوف به بحران ریشه ای.»

11
·        یاسپرس ادامه می دهد:

الف

·        «تنها امکانی که امروز وجود دارد، عبارت است از دارائی و ضمانت.»

ب
·        هر عینیتی دوپهلو گشته است.

ت
·        هر چیز حقیقی ظاهرا گمشده ای نایافتنی است.

پ
·        جوهر در سردرگمی است.

ث
·        واقعیت در عوامفریبی است.»
·        (یاسپرس، «وضع روحی زمان»، ص 75، 1960)

12

·        یاسپرس در غیبگوئی های یأس انگیز خویش راجع به بحران در جهان بورژوائی به مسئله حقیقت اشاره می کند.

13

·        مسئله حقیقت البته از زمان ارسطو یکی از عالی ترین موضوعات فلسفه بوده است.

14

·        اما به نظر یاسپرس این زمان ها برای عصر بورژوائی معاصر دیری است که سپری شده اند.

15


·        فلسفه بورژوائی معاصر اصولا ـ نه فقط در رابطه با مسئله حقیقت ـ از پیامبر آغازین خود ـ نیچه ـ پیروی می کند که می گفت:  
الف
·        «چشمان بیشماری وجود دارند.

ب


ابوالهول (اسفینکس)
خدای مصر باستان
در هیئت شیر اغلب با کله مردی
به مثابه سمبل قدرت مطلق فرعوان و خدا
غول افسانه‌های مصر باستان و اسطوره اُدیپ، مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر، مزیّن به بال‌های عقاب و دارای کله‌ای شبیه سر زنان است.
این موجود افسانه‌ای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمی‌شدند می‌کشت و در نظر مصریان باستان مظهر آفتاب محسوب می‌شد.
 ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد از صخره‌ای تراشیده شده است و 20 متر ارتفاع و 70 متر طول دارد.

·        ابوالهول هم چشم دارد.
ت

·        ضمنا حقایق بیشماری هست و لذا حقیقتی نیست.»
·        (نیچه، «مجموعه آثار»، جلد 3، ص 844، 1969)

16

·        در پرتو کلمات قصار زیر از دیگر فلاسفه بورژوائی معاصر، احادیث نیچه را بهتر می توان فهمید:
  
الف



·        هایدگر: فلسفه به «سکوت مقدس» عرفان می ماند.

ب

 
·        پوپر: «فلسفه بر عقیده ضد عقلی مبتنی است.»

17

·        فلسفه بورژوائی معاصر عملا پیرو جهان فکری پیشقراول بیواسطه آن، یعنی نیچه است:
·        «تازه و نو در موضع کنونی ما نسبت به فلسفه، این است که فلسفه فاقد زمان بوده است.
·        و اینکه ما حقیقت را در اختیار نداریم.»
·        (نیچه، «معصومیت شدن»، میراث، جلد 1، ص 225، 1931)

18

·        فلسفه بورژوائی معاصر محروم از بعد حقیقت است.
·        برای اینکه طبقه اجتماعی حامل این فلسفه، بعد تاریخی روند تاریخ را از دست داده است.
·        (یعنی فاقد رسالت تاریخی است. مترجم)   
19

·        طبقه اجتماعی حامل این فلسفه (بورژوازی واپسین و معاصر) دیری است که از تبیین اندیشه طبقه ی به حکم تاریخ، محکوم به زوال عاجز است.   

20

·        مشخصات فلسفه بورژوائی معاصر به شرح زیرند:

الف
·        فقدان شعور تاریخی

ب
·        نقصان یقین دورنمائی

ت
·        نسبیت (رلاتیویسم) حقیقت.  

21

·        این مشخصات، فلسفه بورژوائی معاصر را به پیشه کردن پیشه های زیر در امور خود سوق می دهد:

الف
·        به خطوط خصوصی
ب
·        به خطوط گریز از مسئولیت، بلاتکلیفی

ت
·        به خطوط سؤال انگیز

پ
·        به خطوط خرده کاری، کوته بینی

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر