نفی (2)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
I
نفی دیالک تیکی در فلسفه مارکسیستی
1
·
فلسفه مارکسیستی ـ اما بر عکس فلسفه هگل
ـ نفی دیالک تیکی را بمثابه گشتاور اصلی هر روند
توسعه در طبیعت، جامعه و تفکر می داند.
2
·
غنای تعاریف دیالک تیکی
که هگل در مفهوم
نفی کشف کرده بود، در تفسیر ماتریالیستی
آنها حفظ و تمام و کمال به خدمت گرفته می شود.
3
·
نفی دیالک تیکی در کیفیت عینی موجود، نه فقط به معنی تغییر و تخریب آن، بلکه در عین حال به معنی پیدایش کیفیت نو از کیفیت کهنه
است.
4
·
نفی دیالک تیکی ـ بمثابه گشتاور اصلی توسعه ـ نتیجه عملکرد
تضادهای درونی است که ذاتی کیفیت مورد
نظرند.
5
·
نفی دیالک تیکی ـ بمثابه کیفیت «نفی» شده ی مشخص
ـ در عین حال، یک اثبات مشخص نیز است.
6
·
به قول لنین، «نفی هر
چیز معین است، حاوی محتوای معینی است.
·
تضادهای درونی سبب می شوند که محتوای کهنه جای خود را به محتوای
نو و برتر بدهد.»
·
(کلیات لنین، جلد 38، ص 89)
7
·
گیاه روینده از دانه ـ به عنوان مثال ـ نفی دیالک تیکی دانه است:
·
گیاه اما نه فقط به معنی پایان عمر دانه، بلکه در عین
حال حافظ کلیه خواص ماهوی و ضرور دانه (و قبل
از همه خواص توارثی دانه) در خود است، برای توسعه بیشتر «نوع» مربوطه.
·
و بدین طریق، توسعه، راه خود را به پیش می گشاید.
8
·
پیشرفت اجتماعی نیز فقط به مثابه نفی دیالک تیکی مناسبات حاکم امکان پذیر است.
9
·
از این رو، ساختمان سوسیالیسم در هر جامعه سرمایه داری
به معنی نفی جامعه کاپیتالیستی ـ بورژوائی و
ضمنا به معنی نفی کلیه فرماسیون های اجتماعی
است که بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید مبتنی
بوده اند.
10
·
ساختمان سوسیالیسم اما نافی صرف مناسبات قبلی نیست، بلکه در عین حال حافظ
کلیه خواص مثبت زیرین در دوره قبلی است:
الف
·
حافظ سطح توسعه نیروهای مولده است.
ب
·
حافظ دستاوردهای علمی و فنی است.
ت
·
حافظ گنجینه های هنری، ادبیات و غیره است.
پ
·
مراقب و توسعه دهنده آنها همه و قرار دهنده آنها در خدمت
پیشرفت اجتماعی هرچه بیشتر است.
11
·
اگر به زبان سیستمتئوری سخن بگوییم، در روند توسعه هر سیستم مادی پویا،
آن بخش از نحوه رفتار سیستم بطور دیالک تیکی نفی می شود که دیگر ثبات لازم سیستم در برابر
تأثیرات محیط را تضمین نمی کند.
مراجعه کنید به سیستمتئوری
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر