میم حجری
۱۷
فرنگی
نیرنگی
چرا
چیزهایی
که
تو
را
شخصا
خوشبخت
و خشنود و خوشحال
می
سازند،
دیگران
را
خوشبخت
و خشنود و خوشحال
نمی
سازند؟
سگ
سنگی
۱
اولا
تو
چگونه
به
این
نتیجه رسیده ای؟
از
کجا
می
دانی
که
قضیه
از این قرار است؟
۲
مثال:
هر
سگی
از
خوردن
تکه گوشتی و یا حتی تکه استخوانی
احساس
خشنودی می کند.
۳
از
این بابت فرقی بین سگ سنگی و سگ های دیگر
وجود
ندارد.
۴
یعنی
همه
سگ ها
بدون
استثناء
از
از
رفع
مایحتاج حیاتی متنوع خود
احساس
خوشخالی و خشنودی و خوشبختی می کنند.
۵
فرد
اما
ضمنا
منحصر
به فرد
است.
۶
به
زبان
فلسفی
فرد
در
دیالک
تیک فرد و جامعه
وجود
دارد.
یعنی
هم
با
دیگر اعضای
جامعه
در
وحدت
است
و
هم
در
تضاد.
۷
به
همین
دلیل
هر
فرد
ضمن
داشتن علایق و حوایج عام و مشترک
دارای
علایق و حوایج خاص خویش
است.
۸
یعنی
آنچه
که
یکی
را
خوشبخت
و خشنود و خوشحال
می
سازد،
حتما
نباید
همه
را
خوشبخت
و خشنود و خوشحال
سازد.
۹
این
امری
طبیعی
است.
ضمنا
عاری
از عیب و ایراد است.
۱۰
به
قول شاعری عریان:
«متاع
کفر و دین
بی
مشتری
نیست:
گروهی
آن
گروهی
این
پسندند.»
۱۱
تو
قبل
از طرح سؤالات خرکی و الکی و هارت و پورت
بهتر
است
که
دیالک
تیکی اندیشی
بیاموزی.
پایان
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر