کوچ (میگراسیون، ایمیگراسیون)

پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن

اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت

و

دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین  

۱

·    کوچ مفهومی اسم جمعی است برای حرکات منطقه ای جمعیت کشورها.

۲

·    در دستور زبان (گرامر)، اسم جمع به نامواژه ای اطلاق می شود که به ظاهر مفرد است و به معنی، جمع.

·    مثال:

·    دسته

·    رمه

·    گله

·    طایفه

·    لشکر

·    خانواده

·    ملت

·    جامعه

·    ناوگان

·    و غیره

۳

·    از آنجمله است، هم حرکات جمعیتی که به تغییر محل سکونت منجر می شود و هم کوچ آونگی میان محل اصلی سکونت و محل سکونت در نزدیکی محل کار.

۳

·    کوچ را می توان به دو نوع طبقه بندی کرد:

الف

·    کوچ برونکشوری (ایمیگراسیون) که حرکات منطقه ای جمعیت میان مناطق دولتی مختلف صورت می گیرند.

ب

·    کوچ درونکشوری (میگراسیون) که حرکات منطقه ای جمعیت در چارچوب دولت واحدی صورت می گیرند.

۴

·    کوچ ها قبل از همه بیانگر موبیلیته (تحرک) نیروهای کارند.

۵

·    کوچ ها قاعدتا به گروه هایی در ساختار حرفه ای و ساختار سنی معین جمعیت محدود می شوند.

۶

·    با توسعه انقلاب علمی ـ فنی و روندهای توزیع مراکز صنعتی و با شهرسازی (اوربانیزاسیون) کوچ افزایش می یابد.

۷

·    روندهای مربوط به کوچ عمدتا موضوع جمعیت شناسی (دموگرافی) اند.

پایان

ادامه دارد.