۱۳۹۷ دی ۱۱, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۸۱۶)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 

زنده باد سگ

۱
یکی از باطل ترین طرق تحلیل قضایا
سوسیالیزه کردن چیزها، پدیده ها و مسائل طبیعی
و
ناتورالیزه کردن چیزها، پدیده ها و مسائل جامعه ای است.

۲
چنین کار
اصولا و اساسا
ممنوع است و ضد علمی است.

۳
علوم طبیعی
مفاهیم، مقولات و قوانین خاص خود را دارند و به درد تحلیل جامعه نمی خورند.

۴
علوم جامعه ای هم به همین سان
به درد تحلیل طبیعت نمی خورند.

۵
سگ همان گرگ است
که
۴۰۰ هزار سال قبل
اهلی شده است
و قلاده پذیری سگ
هم به نفع سگ بوده و هم به نفع آدمیان.

۶
کسانی که گرگ را بر سگ برتر قلمداد می کنند،
دشمنان همزیستی آدم ها هستند.
لاشخورها هستند.
فاشیست ها هستند.

۷
این حکم
در باره خر و گاو اسب و و استر و گوسفند و بز و غیره هم اعتبار دارد.

اشاره ای به استغنای عشق

۱
اگر کسی واقعا عاشق کسی باشد از همه کس دیگر بی نیاز می گردد.

۲
مولانا
ظاهرا هم عاشق شمس تبریز بوده
هم عاشق الله گلریز بوده
و
هم عاشق تک تک کودکان مردم بوده که در مکتبش تلمذ می کردند و مولانا تک تک انها را
بسان اجامر جماران
مورد تجاوز جنسی قرار می داده.

۳
امروز در خانقاه ها
کار پیروان مولانا بالا گرفته
حتی دختران و زنان مردم را سوار بر تختخواب می کنند و به دیدار الله جانان می برند.

۴
ارگاسم از دید اصحاب عرفان = دیدار با الله جانان

اندکی اندر باب دیالک تیک تئوری و پراتیک (اندیشه و عمل)

۱
به اندیشه همنوع بپردازید.

۲
برای اینکه انیدشه ماندگار و مؤثر است:
هم به لحاظ مثبت
و
هم
به لحاظ منفی

۳
خود همنوع فانی است.

۴
خود همنوع
می تواند در اندیشه اش تجدید نظر کند.

۵
اندیشه اما باقی است و مؤثر است.

۶
هر عملی
چه مثبت و چه مخرب و منفی
قبلا
به صورت اندیشه وجود دارد.

۷
بدون اندیشه های خرافی و راسیستی و ضد علمی و ضد عقلی نیچه
کوره های آدمسوزی با ۶ میلیون قربانی ساخته نمی شد.

۸
۶۰ میلیون انسان از کودک تا پیر
بمباران و خاک و خاکستر نمی گشت.

۹
اندیشه را نباید دستکم گرفت

۱۰
در جنایات جلادان با عبا و بی عباری جماران و جمکران
اندیشه های خرافی و ضد عقلی سعدی
جامه عمل می پوشند

۱۱
بدون انیدشه خدمتی و خیانتی وجود ندارد.

۱۲
به همین دلیل
برای روشنگری علمی و انقلابی
بدیلی وجود ندارد.

۱۳
یا
روشنگری علمی و انقلابی
یا انتقاد از خود و از همنوع و همبود و جامعه و جهان خود
و
یا
درو کردن خرمن فاجعه

از تحلیل تا توهین

۱
این تحلیل است.

۲
تحلیل رئالیستی است.

۳
رو کم کنی چیه؟

۴
یکی از طرفداران حافظ
لاشخوری به نام فریدریش نیچه است
که فیلسوف فاشیسم است
و به پیروی از نظراتش
۶ میلیون نفر به کوره های آدمسوزی سپرده شده است
و
۶۰ میلیون نفر شقه شقه و خاک و خاکستر شده است.

۵
این لاشخور هم دشمن عقل اندیشنده است.

۶
مؤسس خردستیزی است.

۷
طلاب حوزه های عرعریه
برای خودنمایی در مقابل دوربین های بین المللی
دیوان خواجه را از جیب عبا بیرون می کشند
و
در نهایت نجابت و معصومیت
دم از مدارا و مروت خواجه واره با دوست و دشمن می زنند.

۸
همان کسانی که پیران ۶۰، ۷۰، ۸۰ ساله پرولتاریا را به اتهام پندار ضد عنگلابی
زجر کش می کنند.

۹
برای ما دفاع از حقیقت عینی مطرح است

۱۰
تنها بتی که پرستدینی است
حقیقت عینی است.

۱۱
تعصب و امثالهم از مفاهیم قرون وسطایی اند

۱۲
ما جانبدار حقیقت عینی هستیم
نه متعصب

۱۳
برای ما خوشامد و بدآمد همنوعان تعیین کننده نیست.

در مقدمه دیوان حافظ
ناشر هم همین ادعا را کرده است:

۱
فارس در عمر کوتاه حافظ = نصف عمر سعدی
۲۰ بار دست به دست شده است.

۲
شعر حافظ به همین دلیل
از دید ناشر
به راز و رمز سرشته است.

۳
ایراد بینشی ناشر این است که فراموش می کند
که
حافظ موضع طبقاتی ارتجاعی صریح و روشن دارد:

۴
اولا حافظ طرفدار هر قلدر از ره رسیده ای است.

۵
بهترین معشوق حافظ
مش تیمور لنگ = سلیمان زمان است
که خواجه تربیت پسرش را در وصیت نامه اش به او می سپارد و ضمنا از او قول کتبی گرفته
که روز قیامت
شفیعش باشد.

۶
خواجه
علاوه بر این هشدار می دهد که قول کتبی قلدر را با خود به گور خواهد برد تا روز قیامت در دست دشاته باشد
و
قلدر زیر قولش نزند.

۷
ثانیا حافظ کلی مدیحه در مدح هر قلدر دارد.

۸
ضمنا
بسان لاشخورها
مخالفین شاه متواری دو باره برگشته را به او لو می دهد
و
صوفیان اوپوزیسیون را ملحد فلان فلاان شده
می نامد.

۹
حافظ یکی از مرتجع ترین و مزور ترین شعرای فئودالیسم است.

۱۰
علاوه بر این
حافظ
هر چه دارد
از سعدی دارد.

۱۱
حافظ چیزی ندارد که سعدی نداشته باشد.

۱۲
نکته این است
که
حافظ
فقط و فقط
جنبه های منفی و خرافی و ارتجاعی سعدی را از ان خود کرده است و نه جنبه های مثبت و نسبتا راسیونالیستی سعدی را

۱۳
شعر حافظ
به لحاظ فرم و ساختار زیبا و به لحاظ محتوا و معنا
زباله
است.

۱۴
فقط به درد نقد دیالک تیکی می خورد.

۱۵
حافظ شاعر فلسفه فقیری است.

۱۶
به گرد سعدی حتی نمی رسد.

۱۷
سعدی همچنان و هنوز قله نشین فخر انگیز فکر و فرهنگ بشری در مقیاس جامعه و جهان است.

۱۸
سگ های توده
هر چه دارند از سعدی دارند
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر