۱۳۹۷ دی ۱۴, جمعه

سیری در سخنرانی شی جین پینگ رهبر بزرگ ترین حزب کمونیست جهان (۳)


شی جین پینگ
(تاریخ تولد:  ۱۹۵۳)
و
 پینگ لی‌یوان
سیاست‌مدار چینی و عالیرتبه‌ترین مقام جمهوری خلق چین است 
 
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین 
 
منیع:
صفحه فیسبوک روزبه نوید


۱
تاریخ به جلو میرود.
 برای اشخاص متردد، کنار گود نشسته ها، تنبلها و ضعیفها منتظر نخواهد ماند.
 
معنی تحت اللفظی:
تاریخ 
(جامعه بشری)
سیر پیش رونده ای دارد.
 
تاریخ
ضمنا
منتظر شکاکان، تماشاچیان منفعل (پاسیو)، جماعت تنبل و ضعیف نمی ماند،
بلکه به پیشرفت خود تداوم می بخشد.
 
در این جمله رهبر جمهوری خلق چین،
یک دنیا اندیشه (تئوری مارکسیستی) تبیین می یابد:
 
۲
تاریخ به جلو میرود.
 برای اشخاص متردد، کنار گود نشسته ها، تنبلها و ضعیفها منتظر نخواهد ماند.
 
نکته مارکسیستی اول 
در این جمله،
خوش بینی (اوپتیمیسم فلسفی) پرولتری است.
 
پرولتاریا
بر خلاف همه طبقات غیرپرولتری
از اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی گرفته تا بورژوازی
نماینده خوش بینی فلسفی و تاریخی 
است.
 
 
این
خوش بینی علمی و فلسفی و تجربی و تاریخی
در
اشعار احسان طبری 
هم 
عمیقا نمایندگی می شود.
 
تاریخ
نه، تکرار است و نه برگشت.
نه، رو به زوال است و نه، ایستا.
 
تاریخ
شط خروشانی است 
که 
پیش می تازد و هر زباله را از سر راه خویش می روبد و هر سدی را در هم می شکند.
 
اگر
لازم باشد 
حتی
به 
 دست خود زباله ها و خود سد سازان و سدبانان سنتی.
 
در این جمله رهبر جمهوری خلق چین،
تئوری مارکسیستی توسعه
تبیین می یابد.
 
مراجعه کنید به توسعه
 
۳
تاریخ به جلو میرود.
 برای اشخاص متردد، کنار گود نشسته ها، تنبلها و ضعیفها منتظر نخواهد ماند.
 
مفهوم مهم دیگر 
در
این جمله رهبر حزب کمونیست چین،
اکتیویته
(فعالیت مبتنی بر آگاهی)
است.
 
اکتیویته
خصلت قانونمند هر حزب کمونیستی است.
 
پس از پیروزی عنگلاب اسلامی
همه جریانات غیر پرولتری
به لحاظ کمی
صدها برابر حزب توده ایران بودند.
 
ولی
می گفتند:
«حزب توده ایران
به لحاظ تعداد نفرات
چیزی نیست.
تعیین کننده
فعالیت این نفرات انگشت شمار است.»
 
ای بسا
چند نفر توده ای
به اندازه صدها نفر کار می کنند.
 
چه بسا
حتی
لحظه ای از عمر کوتاه خود
را
هدر نمی دهند.
 
سؤال
برای ما این بوده
که
دلیل این اکتیویته 
 چیست؟
 
۴
تاریخ به جلو میرود.
 برای اشخاص متردد، کنار گود نشسته ها، تنبلها و ضعیفها منتظر نخواهد ماند.
 
دلیل این اکتیویته 
در
سوبژکتیویته
(سوبژکت تاریخ بودن)
است.
 
پرولتاریا
به مثابه سوبژکت تاریخ
باید هم اکتیو باشد.
 
در غیر این صورت 
نمی تواند سپاه توده را برای خروج از «ماقبل تاریخ» و ورود به «تاریخ واقعی بشری» (به قول کلاسیک های مارکسیسم) بسیج کند، متشکل سازد و رهبری کند.
 
به همین دلیل
رهبری حزب کمونیست چین
پاسیویته
(انفعال، کنار گود نشستن، تنبلی و ضعف)
را
ننگ می داند.
 
دیروز
گزارشی بندتنبانی
راجع به پروژه غول آسای جاده ابریشم
در
 رسانه های امپریالیستی
پخش شد.
 
در این گزارش 
با
چینی ها
مصاحبه صورت می گرفت.
 
محتوای سخن همه آنها
بدون استثناء
از عمله چینی تا مهندس چینی
از زن چینی تا مرد چینی
محتوای همین جمله رهبری حزب کمونیست چین بود.
 
انتقاد بندتنبانی رسانه های امپریالیستی 
نیز
 همین اکتیویته اعضای جامعه جمهوری خلق چین بود:
«چینی ها 
فکر و ذکری جز کار ندارند.»
 
۵
تاریخ به جلو میرود.
 برای اشخاص متردد، کنار گود نشسته ها، تنبلها و ضعیفها منتظر نخواهد ماند.
 
مفهوم فلسفی مهم دیگر
 در
 این جمله رهبری حزب کمونیست چین
مفهوم شک و تردید است
که
به
چالش کشیده می شود.
 
ما نمی دانیم
که
ترجمه به چه اندازه دقیق است.
 
واژه متردد
واژه ای دوپهلو ست:
 
الف
واژه متردد
هم
به معنی علاف است.
 
ب
و
هم
به معنی شکاک، دو دل، اسیر در چنگ تردید.
 
۶
تاریخ به جلو میرود.
 برای اشخاص متردد، کنار گود نشسته ها، تنبلها و ضعیفها منتظر نخواهد ماند.
 
معنی اول واژه متردد
علاوه بر پاسیویته (ضد اکتیویته، انفعال)،
به
معنی اتلاف وقت گرانبها و لاابلیگری است.
 
رهبری حزب کمونیست چین
در این صورت
با 
خیام نیشابور و خواجه شیراز
مرزبندی می کند
و
چنین زیستی
را
ننگ می داند.
 
مهندس چینی
در
پروژه تولید شراب در فرانسه که تحت مالکیت چینی ها ست،
ضمن مزمزه کردن شراب
می گوید:
«هدف فقط لذت بردن از شراب نیست،
تحقق بخشیدن به برنامه در بین است.»
 
ب
معنی دیگر واژه متردد،
مردد بودن 
است.
دو دل و نامطمئن و گرفتار شک و تردید بودن است.
 
اگر منظور رهبری حزب کمونیست چین،
این باشد،
می توان گفت 
که
او
گرایش امپریالیستی موسوم به تردیدگرایی (اسکپتیسیسم) 
را
به
چالش می کشد.
 
در این صورت
تئوری مارکسیستی - لنینیستی شناخت
نمایندگی می شود
که
جهان
را
با
صراحت تام و تمام
قابل شناخت 
می داند
و
به 
مسئله اساسی فلسفه
در
عرصه شناخت،
پاسخ ماتریالیستی 
می دهد.
 
در
لیاقت معرفتی بشر
تردیدی نیست.
 
مسئله فقط تشکیل شرایط و وسایل عینی و علمی و فنی لازم
برای شناخت است.
 
شناخت جهان
دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر