۱۳۹۷ بهمن ۹, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۶)

  

شین میم شین
 
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

حکایت اول
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۱ ـ ۱۵)

۱
نیاساید اندر دیار تو کس،
چو آسایش خویش جوئی و بس

معنی تحت اللفظی:
اگر
تو
فقط
آسایش خود
را
بجویی،
کسی
در
کشور تو
آسوده نخواهد زیست.

سؤال

سعدی
  در
 این بیت شعر،
 دیالک تیک من و غ  
را
به شکل دیالک تیک خود و خ  بسط و تعمیم می دهد
 و
نقش تعیین کننده
 را
 از
آن غیرمن (خلق)
می داند.

جواب

سعدی
  در
 این بیت شعر،
 دیالک تیک من و غیرمن
را
به شکل دیالک تیک خود و خلق بسط و تعمیم می دهد
 و
نقش تعیین کننده
 را
 از
آن غ  (خ )
می داند.

۲
نیاساید اندر دیار تو کس،
چو آسایش خویش جوئی و بس

از
دید سعدی
اگر طبقه حاکمه
منافع خصوصی خویش را بر منافع جامعه ترجیح دهد،
کسی در کشور آسوده نخواهد زیست.

به عبارت دیگر
میان منافع خصوصی طبقه حاکمه و توده
 نه
انطباق،
 بلکه
تضاد آشتی ناپذیری
 وجود دارد :
عمده کردن منافع خصوصی خویش، همان
 و
ذلت خلق،
همان.

۳
سعدی
بر ان نیست
که
اعضای طبقه حاکمه
در
جست و جوی منافع خصوصی خود نباشند.

سعدی
فقط و فقط به منافع خصوصی اندیشیدن آنها
را
مهار می زند.

استراتژیکی طبقاتی و ایده ئولوژیکی سعدی
تعدیل تضادهای طبقاتی در جامعه فئودالی
است
تا
موجب خیزش خلق و سرنگونی طبقه حاکمه نگردد.

سعدی
باید
 برای
 درک این دیالک تیک من و غیرمن،
سال های متمادی اندیشیده باشد،
بی آنکه برای حل آن راه حلی بیابد.

چون
حل این تضاد
یعنی
نقش تعیین کننده قایل شدن
به
منافع توده
به
معنی مرگ و پایان سیستم اجتماعی فئودالی حاکم
خواهد بود.

درک دیالک تیکی خودپوی سعدی،
در
ظلمات قرون وسطی و ششصد سال پیش از هگل و مارکس و انگلس،
 شگفت انگیز و نبوغ آمیز است.
این هشدار سعدی به طبقه حاکمه فئودال است،
که
 به آسانی
می تواند در منجلاب زندگی انگلی خویش فرو رود
و
 همراه با توده های زحمتکش شهر و روستا
خود
را
نیز
به خاک سیاه بنشاند.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    استراتژی طبقاتی و ایده ئولوژیکی سعدی
    تعدیل تضادهای طبقاتی در جامعه فئودالی
    است
    تا
    موجب خیزش خلق و سرنگونی طبقه حاکمه نگردد.

    پاسخحذف