۱۳۹۷ بهمن ۲, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۸۲۵)

 
 جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 

اندکی اندر باب حریم مفاهیم

۱
حریم مفاهیم باید محترم شمرده شود.

۲
وگرنه
هماندیشی مختل می گردد.

۳
کرگدن نامیدن قورباغه
ممنوع است.

۴
مفهوم درخور نئولیبرالیسم باید تشکیل شود.

۵
فاشیسم را باید به نام نامید

۶
ناسیونالیسم قلمداد کردن فاشیسم
فرمی از عوامفریبی است.

۷
واژه ها
را
باید شست

واژه
باید خود باد،
واژه باید خود باران باشد

چتر ها را باید بست، زیر باران باید رفت
فکر را،
خاطره را،
زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست
را
زیر باران باید دید،
عشق را زیر باران باید جست

زیر باران باید بازی کرد،
چیز نوشت،
حرف زد،
نیلوفر کاشت

زندگی تر شدن پی در پی،
زندگی آب تنی در حوضچه ی اکنون است"

عیرانی های جرجیسگرا و جرجیسیات اعلی از کربلا

برتراند راسل
 
پدر دين
ترس
و
مادر آن
خشونت است
و اين دو
در
طول تاريخ
دست در دست هم پيش رفته اند.


۱
فیروزه
بی اعتنا به ۱۲۴ هزار پیغمبر
رفته
یک راست
به
سراغ حضرت جرجیس.

۲
راسل
لامصب
ریاضی دان است
و
با
وایتهد
بزرگ ترین کتاب ریاضی قرن را نوشته است.

۳
راسل 
ولی
مادام العمر
به لحاظ فکری
دربدر بوده است.

۴
مدتی طرفدار پوزیتویویسم بوده است که مکتب فلسفی ایدئالیستی امپریالیستی است و به درد سطل آشغال جماران می خورد.

۵
راسل
توان تفکر مفهومی ندارد تا با طناب لاطائلاتش به چاه تحلیل دین اندر شوی.

۶
ایران خورشیدی تابان دارد

۷
ایران سگان غران دارد.

۸
عینک از چشم
فرود آر و ببین
پنبه از گوش
برون آر و نیوش

۹
زن
اصولا
باید توده ای شود تا زن شود.

۱۰
زنی که توده ای نباشد
زباله است.
به مش راسل هم بگو تا عرشاد شود

عوامفریبی به ترفند تحریف مفاهیم

۱
اینجا ما با تحریف مفاهیم سر و کار داریم.

۲
اجامر ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه
نخست
مفاهیم
را
تحریف می کنند
بعد مد می کنند.

۳
آنگاه
همه سکنه طویله زمین
با
مفاهیم جعلی و قلابی طبقه حاکمه
می عندیشند.

۴
نئولیبرالیسم
هم
آلترناتیومفهوم
است.

۵
آلترناتیو کدام مفهوم است؟

۶
نئو لیبرالیسم
الترناتیو مفههومی برای لیبرالیسم است.

۷
به عخبار اگر دقت کنیم می بینیم که
احزاب امپریالیستی سنتی
نماینده لیبرالیسم جا زده می شوند.

۸
اگر کسی نئولیبرالیسم را نقد کند
خواه و ناخواه
آب به آسیاب لیبرالیسم
یعنی
همان طبقه حاکمه
می ریزد.

۹
دروغ مضاعف
به ترفند تحریف مفاهیم
به
خورد خلایق خر داده می شود.

۱۰
مثال دیگر:
اکنون باز هم در عخبار امپریالیستی
نئوفاشیسم (ترامپیسم و آ اف دی و عن پی دی و ماری لوپن و غیره)
الترناتیومفهومی برای لیبرالیسم = استبلیشمنت
جا زده می شود

۱۱
انتقاد از نئوفاشیسم = تأیید لیبرالیسم قلابی = ریختن آب به آسیاب همیشه گردان طبقه حاکمه

۱۲
دیگر
کسی به الترناتیو دیگری
نمی اندیشد.
استبلیشمنت
مفهومی است که دربرگیرنده مجموعه نخبگان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متنفذ است. معمولا برای نخبگان قدرت هر کشور و یا هر دولت (رژیم) اطلاق می شود.

جفنگیات مولانا
بهتر است که نقد شوند و نه نقل

۱
چون
در قفس
دوستی
اندک اندک
از بین می رود.

۲
دوستان در قفس
از فرط جنون
پوست از تن همدیگر برمی کنند.

۳
اگر کسی تردید داشت
بپرسد از کسانی که در قفس بوده اند.

اسطوره سازی ها و عوامفریبی ها

۱
واژه نئولیبرالیسم
واژه ای جعلی و توخالی است.

۲
لیبرالیسم برای بورژوازی واپسین و معاصر
اکنون
اوتوپی است.

ایدئالی دسترس ناپذیر است
چه رسد به نئولیبرالیسم

۳
پرچم لیبرالیسم را
از اواخر قرن ۱۹
طبقه کارگر تحت رهبری لنین
بر شانه های مجروح خویش
حمل می کند.

۴
کدام بورژوایی حاضر است که شعارهای برنامه ای انقلاب بورژوایی فرانسه
را
آزادی ـ برابری ـ برادری
را
بر لب راند؟

۵
امپریالیسم سرحدات ملی ملل دیگر را بی شرمانه از بین می برد و کشورهای دیگر را اشغال و تاراج و ویران می کند.

۶
کدام آزادی
کدام برابری
کدام برادری؟

۷
بدترین دشمن بورژوازی مترقی آغازین
و
لیبرالیسم
خود بورژوازی واپسین و معاصر کثافت است.

۸
مدافع سرسخت لیبرالیسم
طبقه کارگر است و بس.

۹
این حکم
در مورد دیگر دستاوردهای بورژوایی آغازین
مثلا
راسیونالیسم
رئالیسم
و
ناسیونالیسم
هم صدق می کند.

۱۰
بورژوازی واپسین و معاصر دیگر
ظرفیت طبقاتی و لیاقت تاریخی دفاع از ناسیونالیسم را ندارد.

۱۱
چه بسا
بدترین دشمن ناسیون و ناسیونالیسم است.

۱۲
در کشورهای سوسیالیستی
مثلا در جمهوری خلق چین
ناسیون در حال ساختمان است
شعور ملی در حال تشکیل
و دفاع از ناسیونالیسم در دستور روز است.

۱۳
بعضی از ساده لوحان
از
خودخشنودی خلق چین هارت و پورت می کنند و عاجز از درک تشکیل شعور ملی اند.

۱۴
در کشور ما هم تنها مدافع سرسخت ناسیون و ناسیونالیسم و مبلغ شعور ملی
حزب توده بوده است.

۱۵
اشعار سیاوش و طبری
سرشار از شعور ملی اند.

۱۶
مدافع اصیل ناسیون و ناسیونالیسم و لیبرالیسم در کشور ما
حزب توده بوده است
و
نه
اجامر عهد بوق و چپق
و
نه
جبهه ملی و نهضت عازادی کثافت و غیره

جفنگیات امپریالیستی

انسان هوشمند بعد از چند هزار سال هنوز نتوانسته وجودش خودش را ثابت کند چه برسد به اینکه بخواهد وجود خدا یا ماوراءالطبیعه را اثبات کند .

۱
هی حریف ویتگنشتاینی

۲
فقط امثال ابله ویتگنشتاین
نتوانسته اند وجود خود و عدم وجود قوای ماورای طبیعی را اثبات کنند

۳
اسنان به اعماق ذرات و کاینات نفوذ کرده است

۴
و
این هنوز از نتایج سحر است

۵
باش تا صبح دولتش بدمد

تعیین کننده بودن قطبی در دیالک تیکی
به معنی بی معنایی قطب دیگر
که نیست.

۱
مسئله فقط فیدل که نیست.

۲
این مثالی است.

۳
درجا زدن در مثال
نشانه ساده لوحی است.

۴
همبستگی پرولتری
کشک که نیست.

۵
مسئله
اینجا
پرنسیپ پرولتری است.

۶
در روسیه کنونی از زمان استالین به جاسوس های انگلیسی در جنگ جهانی دوم
پناه داده شده است.

۷
ای اینها
مثل مردمک چشم محافظت می شود.

۸
نه یلسین
نه گربه و نه پوتین و چکمه و چماق
حاضر نشده اند به انگلستان پس بدهند.

۹
اما پیر مبتلا به سرطان پرولتاریا
اریش هونکر
پس داده می شود به هلموت کهل

۱۰
صدها تن از سران و سرداران حزب توده زجر کش شده اند و شیوادناتسه بیشرمانه به حضور جلاد جماران شرفیاب می شود و نامه خوانی می کند.

۱۱
فقط این که نیست.

۱۲
همبستگی پرولتری
کشک نیست.

۱۳
صدها چه گوارا در شکنجه گاه های جماران
نابود گشته اند.

۱۴
فیدل می داند.

۱۴
ولی از همبستگی پرولتری
خبر ندارد.

۱۵
شعرای توده در سوگ چه گوارا گریسته اند و گریه های شان را در قالب اشعار سوزناک ریخته اند.

۱۶
چه نانی جماران در تنور کثیفش داشته است.

۱۷
ما با فرمالیسم سر و کار داریم و حماقت و کوته اندیشی

اوندا کی اولاد وطن خامیدی
آخ نجه کیف چکملی ایامیدی

۱
طبقه حاکمه امپریالیستی
در مقایس جهانی
طبقه یکپارچه ای است.

۲
روسیه پوتین و جماران سید علی
جزو و عضو این طبقه حاکمه قدر قدرت اند.

۳
چه بسا جنگ های زرگری خونین برای تحکیم پوتین و عرعردوغان و سید علی و غیره اند.
به همین دلیل جلاد جماران می گوید:
صدام حسین همان جبرئیل معروف است و جنگ او نعمت الهی است.

۴
طبقه حاکمه امپریالیستی
مار هفتاد خط و خالی شده است.

۵
در جنگ یوگوسلاوی
سفارت چین را بمباران دقت مند کرد و سفیرش را به قتل رساند.

۶
کلبتین عمدا می خواست چین را به مصاف طلبد و به جنگ کشد.

۷
این جریانات نئوفاشیستی توسط کنسرن های بزرگ امپریالیستی حمایت مالی می شوند.

۸
کنسرن شیمی مرک در المان
هم بزرگترین حامی مالی جریانات نئوفاشیستی متعدد است و هم بزرک ترین حامی مالی حزب دموکرات مسیحی است.

۹
طبقه حاکمه امپریالیستی
این زباله های اولترا راست و فوندامنتالیست و غیره
را
به عنوان الترناتیو برای زباله های راست سرهم بندی می کند.

۱۰
اگر خلایق از دست احزاب سنتی طبقه حاکمه امپریالیستی به تنگ آیند
باید به اژدهای فاشیستی پناه برند.

۱۱
پناه هم می برند.

۱۲
دول اروپای شرقی
از اولترا راست اند و تحت حمایت پوتین ودول امپریالیستی دیگرند.

از توهم تا واقعیت

۱
مسئله
موضعگیری ارتودوکس و غیره نیست.

۲
مسئله
کشف حقیقت عینی است.

۳
در تجزیه یوگوسلاوی تضاد میان امپریالیسم آلمان و دیگر کشورهای امپریالیستی اوج گرفت.

مراجعه کنید به تحلیل رضا خسروی در مجله هفته و تارنمای ما

۴
آلمان پیروز شد و مارک آلمانی پول رسمی کوسوو و غیره شد.

۵
کوسوو مستعمره آلمان است.

۶
با این چیزها
جهان پولاریزه نمی شود.

۷
سوریه با ورود جماران و روسیه
بیشتر از عراق تخریب شده است.

۸
فقط روسیه و جماران که نیستند
هر
دولت چلقوذ عربی در سوریه مزدور مسلح دارد.

۹
موضع شما و این و آن تغییری در عینیت تناسب قوا نمی دهد.

۱۰
پیش به سوی کشف حقیقت عینی و ابلاغ رشوه ستیزانه آن و دفاع رشوه نگیرانه از آن

تأملی اندر باب مفهوم قطب و جهان دو قطبی

ممنون

۱
گذار از جهان تکقطبی (مونو پولار) به جهان دو قطبی (بی پولار)
بهانه ای خر رنگ کن شده است.

۲
حتی احزاب استالینیستی خرفت و خر
در این زمینه بحث می کنند و به اشاعه این
خرافه
دامن می زنند.

۳
قطب اما به چه معنی است؟

۴
انقطاب جهان به چه معنی است.

۵
قطب الف
به چه دلیل ماهوی و واقعی
ضد دیالک تیکی قطب ب است؟

۶
تضاد طبقاتی بین الف و ب
پیش شرط کسب قطبیت (پولاریته) است.

۷
و گرنه
میان تاراجگران امپریالیستی همیشه تضادهای شعله ور وجود داشته اند و به جنگ های جهانی منجر شده اند.

بی انکه جهان ۴ قطبی و یا ۶ قطبی باشد.

۸
ضمنا
تضاد اصلی دوران کنونی چیست؟

۹
مگر تضاد کار وسرمایه نیست؟

۱۰
چگونه می تواند روسیه ارتجاعی و ضد خلقی پوتین
قطبی در مقابل امپریالیسم باشد؟

مفاهیم بهتر است
که
کتبی منتشر شوند
تا
سکنه متدین کره مریخ
یاد داشت کنند و بخوانند و مستفیض شوند.

شنیدن کی بود مانند خواندن؟

تظلم = دادخواهی

۱
داد چیست؟

۲
داد یکی از مقولات (مفاهیم اساسی) در فلسفه فیلسوف سرخ طوس است.

۳
سردار حزب توده ایران
جوانشیر
فرزند شهید دیار آتش ها
شاهنامه
را
حماسه داد
نام داده است.

۴
فردوسی مفاهیم سوسیولوژیکی ـ فلسفی ارجمندی در رابطه با مقوله داد ساخته است:

داد خواهی
داد جویی
دادستانی
دادگری
از آن جمله اند.

۵
فرق و تفاوت و تضاد این مفاهیم فردوسی چیست؟

دیالک تیک زباله فرمایی و زباله گردی

۱
بورژوازی
نمی خواهد
و
نباید
به مبارزه با فقر بپردازد.

۲
فقر و سرمایه داری
لازم و ملزوم یکدیگر
اند.

۳
دولتی که میلیاردها دلار به بهانه های مختلف حیف و میل می کند
عاجز از تأمین حداقل زیست برای سکنه کشور نیست.

۴
اگر فقر توده ها
پایان یابد
کارخانه ها تعطیل می شوند.

۵
توده های زحمتکش
تحت شلاق نان
به کار کمرشکن
تن در می دهند.

۶
زباله گردی که خاص طویله جماران نیست.

۷
کار ساعتی یک یورو
در
اروپا
بخشا
برای جداسازی زباله های متعفن توسط کارگران مهاجر از ممالک سوسیالیستی سابق
صورت می گیرد.

۸
حتی پیران اروپایی
یعنی سازندگان خرابه های جنگ جهانی دوم
در سطل زباله ها دنبال نعمت می گردند.

۹
مثلا
در آلمان
۳ میلیون نفر
از مغازه های خیریه
مواد غذایی ئی دریافت می کنند که تاریخ مصرف و نگهداری شان گذشته است و گرنه عاجز از خرید آنها خواهند بود.
یکی از دلایل جنبش جلقه زردها
همین ذلت مادی بوده است.

۱۰
کار کودکان
در جوامع طبقاتی
باید از ابعاد مختلف بررسی و علت یابی شود.

۱۱
آنچه بی تردید می توان گفت
این حققیقت امر است
که
فرزندان توده
باید زباله گردی کنند
تا
زباله های وابسته به طبقه حاکمه
جهانگردی کنند
مدرک بخرند
پوز بدهند
و
کیف خر کنند

عجب لاطائلاتی

۱
حکومت
انعکاس حاکمیت است.

۲
حاکمیت در زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی) آشیان دارد

۳
حکومت و دولت و مذهب و هنر و غیره
در
روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه برو بیا دارند.

۴
اصل
حاکمیت
است
و
عکس
حکومت و غیره

۵
کسی
که
از دیالک تیک زیربنا و روبنا بی خبر باشد
اصلا حق ندارد
راه توده
ماه توده
مهر توده
قهر توده
حزب توده
باشد.

۶
حاکمیت و یا حکومت
امری طبقاتی است.

۷
حکومت فردی جفنگی بیش نیست.

۸
اگر
حتی
به ظاهر
قلدری مثل چنگیز و خمینی و هیتلر و پینوچه
فرمان راند.

۹
گول ظواهر امور را ساده لوحان می خورند
و
نه
خردگرایان رئالیست

کارل مارکس
 
رفتار هر جامعه با کودکان مهمترین محک ارزیابی درجه انسانی بودن و آزاد بودن آن جامعه است .
نخست کودکان را باید از آثار مخرب و مهلک نظام سرمایه داری نجات داد و این کار فقط از راه تبدیل خرد اجتماعی به نیروی اجتماعی عملی می شود

۱
ترجمه این سخن مارکس
احتمالا دقیق نیست.

۲
ویرایش به مدد حدس و گمان:
 
این کار فقط از راه تبدیل تئوری رهایی نهایی به قوه مادی رهایش نهایی امکان پذیر است:
تئوری به محض نفوذ در توده به قوه ای مادی استحاله می یابد.
هر سیستم مادی را فقط به مدد قوه ای مادی (اهرمی مادی) می توان زیر و رو کرد.

۳
محتوای این کاریکاتور
احتمالا سرشته به طنز است:
دیروز اجامر جماران
کودکان گلفروش خیابان های طویله گندیده جماران
را
به عنوان تنبیه و تنبه و توبه
(فرم دیگری از شکنجه اعضای جامعه)
بازداشت کردند و به خوردن گل های شان مجبور ساختند.

۴
خوش به حال مارکس
که نیست تا ببیند
که
کودکان
در طویله های فاشیستی ـ فئودالی ـ فوندامنتالیستی
به بمب های رونده و نفس کشنده تبدیل می شوند.

۵
به
سرباز و پاسدار و شکنجه گر و آدمکش و جنده «تربیت» می شوند.

۶
آن سان که جلاد جماران می فرماید:
رهبر
کودکی است که مین در آغوش می کشد و زیر تانک می رود.

بعضی ها و بعضی واژه ها

۱
بعضی ها
چنان از واژه های ایران و لهستان
استفاده می کنند
که
گویی
چیزهای همیشه همسان همیشه همان اند.

۲
ایران میهمان نواز دیروز
عیران خودستیز میهمان کش امروز است.
 
۳
لهستان دیروز و لهستانی دربدر از وحشت فاشیسم دیروز
لهستان نئوفاشیستی فاشیست پرور امروز است.

۴
اجامر لاشخور لهستان
حتی لهستانی هایی را که با همسر و همسفر خارجی خود
به زبان دیگری در اوتوبوس و قطار و هواپیما گپ می زنند
بسان حاجی های اوین و قزل حصار جماران
لت و پار می کنند.

۵
آخر هر هفته
در
زیر برف و باران
تمرین جنگ و ستیز و گریز می کنند.

۶
لهستان کنونی
پایگاه نظامی امپریالیسم است.

۷
ضمنا بدتر از مجانین جماران کسی در جهان یافت نمی شود.

۸
چون
سیاهتر از سیاهی رنگی وجود ندارد

تأملی در خرافه ای

زندگی زیباست به شرط آنکه به زیبایی شان (زیبایی اش) معتقد باشی
حریف وارونه اندیش

۱
زشتی و زیبایی زندگی
امری عینی است و نه ذهنی.

۲
اعتقاد تو به زشتی و زیبایی زندگی
تعیین کننده نیست.

۳
کسی نمی تواند در ذلت «زندگی» کند و معتقد باشد که در عزت زندگی می کند.

۴
شعور
انعکاس وجود است
و نه برعکس.

۵
اعتقاد
تابع
طرز تهیه نان سفره است و نه برعکس

تأملی در اندیشه ای

آدم هنوز یک مزیت بر ماشین دارد:
او قادر است خود، نيروى كار خويش را بفروشد.
حریف

۱
اگر تیز بنگریم
ماشین
خوداندیش تر، خودمختارتر، عزتمندتر، تصمیمگیرتر و رشگ انگیزتر از آدم در عصر عکس و عرعر است.

۲
به
دهها دلیل:

الف
آدم
سلب آدمیت
شده و می شود.
ماشین را اما نمی توان سلب ماشینییت کرد.

در غیر این صورت
ماشین قادر به ایفای فونکسیون خود نمی شود.

ب
آدم را می توان زباله واره کرد
آن سان که برای حیات ذلت بار خود
از روی جسد و جنازه آدمیان و نباتات و جانوران بگذرد.

ماشین را اما اگر حتی خرد و خراب کنی
صدمه و ضرری به ماشین های دیگر نمی رساند.

پ
آدم
در عصر عکس و عرعر
دیگر
نه
نیروی کار خود
را
بلکه
اگر
احیانا
مشتری باشد
خود
را
و
حتی توله های خود را
چه بسا به قیمت هیچ و پوچ
چوب حراج می زند.

ت
امروزه
پیدا کردن مشتری برای خود و نیروی کار خود و شخصیت و عزت انسانی خود
به آرمان بزرگ آدمی مبدل شده است.

کاریابی = گذر از هفتخوان رستم = جندگی و وابستگی تا خرخره

۳
مبارزه طبقاتی در عصر عکس و عرعر
به مبارزه رقابت آمیز بر سر محل کار = محل خود فروشی و دار و ندار خود فروشی
بدل شده است.

۴
مبارزه طبقاتی
در عصر عکس و عرعر
به
مبارزه شرم انگیز میان خودفروشان و دار و ندار خودفروشان تبدیل شده است.

۵
کارگران «ملی»
در هر طویله
جبهه جنگ حیاتی ـ مماتی
در مقابل کارگران ملتمس حاضر به یراق بین المللی
گشوده اند
و
رهبر میلیاردر دیوار ساز خود
را
چه بسا
به عالی ترین مقام سیاسی رسانده اند.

۶
آدم
آدم است
برشت گفته است
و
آدم
قابل استحاله به فیل و کرگدن است
حتی.

۷
ماشین
به
چنین ذلتی
تن درنمی دهد.

۸
فرخنده باد ماشین
در
عصر سقوط شرم انگیز بی برگشت آدمی
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر