۱۳۹۷ دی ۲۲, شنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۷۵ )


مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
 
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)

ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین

۱
جنگ و «مکتب شهادت»
(منتظری، «دیدار با استادان و دانشجویان»، کیهان، ۲۷ بهمن ۱۳۶۴)

ولی فقیه
به سادگی
جنگ
را
«نعمت»
خواند
و
با
این فتوا
حال و آینده کشور و مردم آن
را
فدای این نعمت کرد
و
در
پی ماجراجویی های قدرت طلبانه «ولایت»
بر
همه جنایت ها و ویرانگری های  بی فرجام جنگ
صحه نهاد.

راستی
نعمت نامیدن جنگ
به
چه معنی
 و
 به
 چه دلیل منطقی و تجربی 
است؟
 
شاید
مصلحت این باشد،
که
از
مجانین جماران و جمکران
معنایی و دلیلی 
برای
لاطائلات شان
پرسیده نشود.
 
چون
این جماعت
تنها چیزی که در کله ندارند،
مغز اندیشنده است.

ولی
بی اعتنا 
به
صاحبنظر
باید
دلایل تجلیل این و آن از مرگ و توجیه جنگ 
کشف شوند.
 
۲
ولی فقیه
به سادگی
جنگ
را
«نعمت»
خواند
 
دلیل مذهبی 
(یهودی و  مسیحی و اسلامی)
 جستن
برای تجلیل از مرگ
ساده لوحانه و سطحی اندیشانه 
است.

چون
محتوای ماهوی مذاهب
صلح اجتماعی
و
همزیستی صلح آمیز اعضای جامعه و همبود است.

غزوات پیامبر اسلام 
محتوای طبقاتی و فرماسیونی دیگری داشته اند
و
ربط ماهوی
 به  
جنگ های جامعه ویرانگر فئودالی
به 
بهانه های مذهبی
ندارند.

مذهب 
اینجا
بسان نژاد آنجا
بهانه 
است.

عوامفریبانه
 است.

محتوای ماهوی جنگ ها
قبل از همه
طبقاتی
است.
 
۳
تجلیل از مرگ و توجیه جنگ
توسط طبقات مرتجع جامعه
صورت می گیرد.
 
شاید
خود مرتجعین از هیتلر تا خمینی
به
دلایل واقعی جنگ طلبی و مرگ ستایی خود
واقف نباشند.
 
عدم وقوف به دلایل
اما
مانع آن نمی شود
که
عملا و عینا
به
تجلیل از مرگ و توجیه جنگ
مبادرت ورزند.
 
۴
ولی فقیه
به سادگی
جنگ
را
«نعمت»
خواند
 
منطقی این است
که
مرتجعین
به
سبب نداشتن آینده تاریخی
بخواهند
که
چرخ تاریخ
را
حتی المقدور
نگه دارند 
و
حتی
 به
عقب بگردانند.
 
جنگ
بهترین و مؤثرترین راه برای تخریب نیروهای مولده (انسان ها، وسایل تولید، ابزارهای کار، مراکز و مؤسسات علمی و فنی و غیره)
است.
 
در
صورت تخریب نیروهای مولده
تضاد ملتهب میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی فروکش می کند
و
جامعه طبقاتی
برای مدتی از بحران انقلابی نجات می یابد.
 
۵
ولی فقیه
به سادگی
جنگ
را
«نعمت»
خواند
 
بورژوازی واپسین
(فاشیسم)
برای تجلیل از مرگ و توجیه جنگ
به
تبلیغ نیهلیسم
می پردازد.
 
نیچه 
ستایشگر نیهلیسم از هر نوع
بویژه 
نیهلیسم عملی روس 
بوده است.
 
فئودالیسم واپسین
(فوندامنتالیسم)
هم
عملا
مبلغ نیهلیسم 
است.
 
ترفند ایده ئولوژیکی فوندامنتالیسم
با
تحقیر دنیا و تجلیل از عقبا
صورت می گیرد.
 
این 
عملا
به معنی تحقیر زندگی و تجلیل از مرگ 
است.
 
بی دلیل نیست که تار و پود دیوان شعرای فئودالی واپسین
به
تحقیر عجوزه دنیا
بی وفایی عروس صد  شوهرکش زندگی
فنای جهان مادی 
و
بقای جهان واهی پس از مرگ
اختصاص یافته است.
 
اما
میان فاشیسم (نازیسم) و فوندامنتالیسم،
هیتلر و خمینی
در
رابطه با مفهوم جنگ
تفاوت جدی وجود دارد.

چیست؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر