۱۳۹۷ بهمن ۵, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۸۲۷)

 
 جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
پیش شرط حقیقیت (حقیقی بودن) آزادی
آزادیت (آزاد بودن) حقیقت است.

گر صبر کنی
زمانه رسوا سازد

۱
عجب کلکی می زنند
برخی از چپ های امروز و اولترا چپ های دیروز

۲
مادورو باید بی اعتنا به حامیان انقلابی و قلابی اش
مورد بررسی قرار گیرد
و
نه
بر اساس هویت حامیان قلابی اش.

۳
نیکاراگوئه و کوبا و جمهوری خلق چین و غیره نیز از مادورو حمایت می کنند.

۴
همان کوبا و نیگاراگوئه ای که فدائیان فاشیستی ـ فئودالی ـ خلق اللهی
روزی روزگاری ادا و اطوار شخصیت هایش را
مو به مو 
کپی می کردند
تا نوچه بگیرند و همراه با حزب الله
بر دژهای انقلاب سفید
حمله برند.

۵
راستی
چراغ سبز
سیری چند؟

به کدام زبان سخن می گوییم؟

تغیرات شکلی؟

۱
بزک

۲
تغییرات صوری

۳
تغییرات فرمال

۴
تغییرات فرمالیستی

۵
ظاهر آرایی

رستاوراسیون و روولوسیون
عنگلاب و انقلاب

۱
آره.
رستاوراسیون
یعنی احیای اوضاع قبل از انقلاب مثلا سفید و اکتبر.

۲
این اما فقط به لحاظ هژمونیکی قابل درک و توضیح است.

۳
اشرافیت فئودالی و روحانی به کمک بورژوازی بازاری در ایران
رژیم انقلاب بورژوایی سفید را
که
به علل مختلف
به دست انداز افتاده بود
و
دچار بحران شده بود،
سرنگون می سازد
تا
اوتوپی برگشت به صدر اسلام (فوندامنت) را جامه عمل بپوشاند.

۴
برگشت به عصر برده داری (صدر اسلام)
اما
محال است.

۵
در نتیجه
جلاد انقلاب سفید
به اجرای وصایای انقلاب سفید
مجبور می شود.

۶
خود شاه هم جلاد جنبش انقلابی مغلوب تحت رهبری حزب توده ایران بوده است
که
به اجرای وصایای آن (بخش ضد فئودالی برنامه حزب بزرگ توده)
مجبور شده بود.

۷
همیشه در همه جا
قضیه از این قرار است:
استحاله جلاد به مجری

۸
بحث هایی که قبل از شکست انقلاب سفید با بورژواها صورت گرفته
دال
بر این حقیقت امرند که روحانیت فئودالی ـ فوندامنتالیستی
گول بورژوازی را خورده است

۹
جامعه بحران زده زمان شاه
با پیروزی عنگلاب اسلامی
به
بخش مهمی از موانع
غالب امده
بی انکه از مسیر بورژوایی و کاپیتالیستی رشد
خارج شود.

۱۰
طنز و ترفند الهه تاریخ همین است:
همان روحانیتی که می نی ژوپ را در منابر و مجالس می کوبید
اکنون
توله هایش در سالن های مد میلان ویلانند و مشغول عیاشی اند.

۱۱
طویله جماران
به لحاظ اخلاقی
به طرز وخیمی سقوط کرده است.

۱۲
چه بسا به جنده خانه تبدیل شده است

۱۳
آخوندها در منبر پورنو موعظه می کنند.

۱۴
حدت و شدت استثمار توده های زحمتکش
صد برابر
بیشتر از زمان شاه مرحوم است

۱۵
سرعت سیر سیل ثروت از پایین به بالا
سرسام آور و وحشت انگیز
شده است

۱۶
اگر توصیه جلال آل احمد
(به گلوله بستن لوله های نفت)
عملی شود
خلافت خمینی و دار و دسته اش
یکشبه فرو می پاشد

از انقلاب تا عنگلاب

۱
واگرد
واژه مناسبی نیست.

۲
در ایران و در اتحاد شوروی
ما
با شکست انقلاب و پیروزی مجدد ارتجاع سر و کار داریم.
با عنگلاب سر و کار داریم

۳
با رستاواسیون
سر و کار داریم که بدرستی اشاره کرده اید.

۴
واگرد
در تاریخ محال است.

۵
چون چرخ تاریخ به عقب برنمی چرخد.
فقط به جلو می چرخد

۶
به همین دلیل
ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی
بورژوا شده است.
طویله جماران
کاپیتالیستی تر از جامعه در زمان اشه نور به گور است.

۷
حتی کودکان مردم را در هتل های مشهد و غیره اجاره می دهند و دلار درو میکند.

۸
در اتحاد شوروی
هم
طویله
به زمان تزار واگرد نکرده است.

۹
رشد نیروهای مولده
با شرایط سوسیالیسم دمساز و منطبق نبوده است.

۱۰
هژمونی طبقاتی شوروی
تعویض شده است

۱۱
جای طبقه کارگر را
بورژوازی اولیگارشیستی گرفته است

۱۲
خطای حزب ک. شوروی در جمهوری خلق چین و ویتنام و کوبا تصحیح می شود

۱۳
کمر بر توسعه نیروهای مولده بسته می شود تا شرایط مادی برای گذار به سوسیالیسم فراهم آید

۱۴
ولی هژمونی طبقه کارگر
حفظ می شود.

۱۵
این هنر بزرگی است

هی
حریف خواب آلود بی خبر از خدا و خرما

۱
طبقه کارگر
ضد دیالک تیکی بورژوازی و یا طبقه سرمایه دار است
و با تشکیل فرماسیون سرمایه داری
ظهور کرده است.

۲
طبقه کارگر
همان امام زمان است
که
در آیین تشیع
دل به ظهورش بسته اند.

۳
فرق و تفاوت و تضاد سوسیایلسم علمی مارکس و انگلس با سوسیالیسم اوتوپیکی اون و فوریه و سن سیمون
در وقوف و عدم وقوف به رسالت تاریخی پرولتاریا ست.

۴
با
کشف امام زمان
تاریخ دیگر فقط تفسیر نمی شود
بلکه ضمنا
تغییر داده می شود.
تز مش مارکس در تزهایی راجع به مش فویرباخ
۵
یکی از کشفیات مارکس و انگلس
کشف رسالت تاریخی پرولتاریا بوده است

۶
کشف سوبژکت طراز نوین تاریخ بوده است
که
رهایشش به معنی رهایش بشریت است.

۷
پرولتاریا
امام زمان تر از امام زمان است
به دجال های جماران
شکنجه دهندگان به امام زمان
هم بگو

اندکی اندر باب شوها و شعبده ها

۱
فرض کنیم که نمایندگان کارگران
با
گروه های به اصطلاح کمونیست
رابطه داشته اند.

۲
قبل از همه
سؤال
این است که
در کجای قانون اساسی جمهوری کثافت فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ بورژوایی ـ بازاری
قید شده که کارگران حق داشتن رابطه با این و آن ندارند؟

۳
ضمنا
مگر این این لاشخورها
با
هر جاکشی در جهان
رابطه ندارند؟
 
مگر خمینی با مأمورین سازمان سیا
در
لبنان
ارتباط و دیدار نداشته است؟
 
مگر عردبیلی و اجامر دیگر
با
هیئت امریکایی
در
تهران
در
زمان شاه مرحوم
جلسه تشکیل نداده بودند؟

۴
کی گفته که اجامر طبقه حاکمه
مجاز به هر رابطه با هر رهگذر اند
و
توده
نباید پا از گلیم خویش درازتر کند
و
با
نامحرمی 
تماس برقرار کند؟

۵
ثانیا
به اعتراف کارگران زجر دیده
عکسی از اعتصابات کارگری
در
اختیار گروه های به اصطلاح سیاسی قرار داده شده است.

۶
مگر در دنیای کنونی
عکسبرداری از تظاهرات و انتشار آن در فضای مجازی جرم است؟

۷
ظاهرا
گروه های به اصطلاح سیاسی
شعار نان و آب و حکومت شوربایی
 را
 به 
کارگران
 آموخته اند.

۸
این شعار
که
توخالی و بی معنی است.

۹
کارگران ایران هر چه باشند
خر نیستند
تا
به ساز هر ننه قمری برقصند.

۱۰
طبقه کارگر ایران نشان داده که از حزبش تیز اندیش تر بوده است
چه رسد به دکان های کم و نیستی امپریالیسم
که
عاجز از تشخیص «هر» از «بر» اند.

۱۱
ضمنا
شکی نیست که
جنبش اعتراضی
با
گذشت زمان
تعمیق خواهد یافت
و
برای لاشخورهای طبقه حاکمه
عرصه تنگ و تنگتر خواهد گشت.

۱۲
با
شوها و شعبده ها
نمی توان جلوی نارضایتی توده ای را سد کرد.

اعجاز سرمایه داری:
در عرض ۱۰ سال
تعداد میلیاردر ها
در طویله جهان
دو برابر شده است.

به همین دلیل
به
اوپوزیسیون ضد سرمایه داری
نیاز مبرم است.

حزب کمونیست اطریش

هی .
مش بهیه.

۱
کارگری که خواهان تشکیل حاکمیت طبقاتی پرولتری نباشد
در بهترین حالت
خر
 است.

۲
اعتصاب
برای گرفتن چندرغاز
بد نیست.

۳
اعتصاب
اما
برای فاطی
تنبان نمی شود.

۴
زنده باد انقلاب کارگر بر ضد طبقه حاکمه گندیده و انگل ستمگر

نحوه حل تضادهای شعله ور را شرایط عینی و ذهنی حاکم
تعیین خواهد کرد.

۱
وقتی حزب معصوم تر از معصوم و مظلوم تر از مظلوم طبقه کارگر
تخریب و رسوا و نابود شود

۲
وقتی ساده ترین حقوق مدنی شهروندان
سرکوب شود

۳
خواه طبقه کارگر و خواه اقشار و طبقات دیگر
چه مستقل و چه وابسته به این و آن
با
رسیدن کارد بر استخوان
ترور دولتی طبقه حاکمه را با ترور پاسخ خواهند داد.

۴
قانون شکنی دولتی طبقه حاکمه را با قانون شکنی توده ای جواب خواهند داد.

۵
به اعتصاب عمومی دست خواهند زد.

۶
اداره طویله جماران را مختل خوهند ساخت.

۷
تف به روی اجامر طبقه حاکمه ستمگر خواهند افکند.

۸
منزوی و ایزوله اش خواهند ساخت.

۹
چه بسا
مساجد و منابر و امام زاده ها و حسینیه ها و بازارها و فروشگاه ها و بانک ها
به آتش کشیده خواهند شد.

۱۰
بارباراس ها
شبانه
در شهرها و روستاها و باغات و مراتع و مزارع و بانک ها و بازارها
با مشعل آتش
در دست
به راه خواهند افتاد.

۱۱
به ایراسیونالیسم فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی ـ بورژوایی ـ بازاری
با
ایراسیونالیسم توده ای
 (توده محروم از رهبری حزب توده)
پاسخ داده خواهد شد

۱۲
کسانی
که
باد کشته اند
توفان درو خواهند کرد.

۱۳
منطقی و تجربی همین است.

۱۴
ارتجاع فاشیستی و فوندامنتالیستی
می تواند
ضمن سقوط به قهقهرای تاریخی خویش
جامعه را هم به خود ببرد

دیالک تیک جزء و کل
دیالک تیک سرمایه دار و سیستم سرمایه داری

۱
گیر دادن به سرمایه دار معینی
بد نیست
ولی
نشانه سطحی اندیشی و ساده لوحی است.

۲
چرا و به چه دلیل؟

۳
اولا به این دلیل
که
در
دیالک تیک جزء و کل
نقش تعیین کننده
از
آن کل است و نه از آن جزء

۴
به عبارت مشخص
در
دیالک تیک سرمایه دار و سیستم سرمایه داری
نقش تعیین کننده
از
آن سیستم سرمایه داری است و نه از آن سرمایه دار منفرد

۵
به همین دلیل
اگر گردن تک تک سرمایه داران را هم بزنند
سیستم سرمایه داری ادامه حیات می دهد.

۶
با کشتن تک تک پشه های مالاریا
مرض مالاریا که ریشه کن نمی شود

۷
برای اینکه در باطلاق
هر ثانیه میلیون ها پشه دیگر
تولد می یابند.

۸
حریف از فرط خریت
سرمایه داران را افتخار عرعرباجان می داند.

۹
قبل از همه
باید
عرعرباجان
آذربایجان شود

۱۰
یعنی خریت زدایی شود

۱۱
و این کار
به روشنگری علمی و انقلابی نیاز دارد.

۱۲
باید به خشکاندن باتلاق اندیشید.

۱۳
درست انیدشی = رادیکال اندیشی = دست به ریشه قضایا بردن

۱۴
هنر
فراگیری و فرا آموزی علم رهایش نهایی از ستم است و نه گیر دادن به این و آن

۱۵
ضمنا
سرمایه دار
و
سیستم سرمایه داری
را
هم
از مواضع متضادی می توان به چالش و نقد کشید.

الف
هم از سنگر فئودالیسم و روحانیت کثافت
می توان بر ضد سرمایه دار و سیستم سرمایه درای هارت و پورت کرد

ب
و
هم از موضع طبقه کارگر

۱۱
هر گردی
گردو نیست

۲۶ میلیاردر به اندازۀ نیمۀ فقیر جمعیت دنیا ثروت دارند.
ترجمه حریف تروریسکی

۱
عجب جفنگی

۲
مقایسه متد بدی نیست
ولی
می تواند موجب درد سر شود
اگر دقت نشود.

۳
نیمه فقیر جهان
فقیرند
حریف

۴
فقیر
به کسی گفته می شود که
درامد روانه اش مثلا دو دلار است.

۵
فقرای جهان
که
ثروت ندارند.
لامصب

۶
اگر
درامد روزانه فقرای جان
را
جمع بندیم
شاید
چند میلیون دلار شود
کدام ثروت؟

اشاره ای به شعر احسان طبری

۱
آره.
حق با شما ست.

۲
ناتورالیسم
(طبیعتگرایی)
یکی از گشتاورهای (ممان های) مهم
را
در
شعر و شعور طبری
تشکیل می دهد.

۳
یکی از وجوه ممیزه اصلی شعر طبری همین است.

۴
طبری با طبیعت پیوندی عمیق و اصیل دارد.

۵
کمونیسم = ناتورالیسم + هومانیسم.
کمونیسم = طبیعت گرایی + انسان گرایی

۶
یکی دیگر از وجوه ممیزه اصلی شعر طبری
اندرزگویی
است.

۷
پند و اندرز در طول تاریخ
یکی از رایج ترین طرق تربیت اعضای بینوای جامعه بوده است.

۸
اگر پند
مؤثر نمی افتاد
نوبت به
بند
می رسید و تحت سیطره روحانیت کثافت جماران رسیده و می رسد.

۹
اگر بند
هم
مؤثر نمی افتاد
نوبت به
شلاق و زجر و آزار می رسید و می رسد.

۱۰
اگر شکنجه و زجر
هم
مؤثر نمی افتاد
نوبت به
زدن گردن می رسید و می رسد.

۱۱
چون دیگر امیدی به اصلاحش نمی رود.
ضمنا به نفع خود او هم است که پس از مرگ
دیگر
شرش به مؤمنین (طبقه حاکمه) نمی رسد
و
عذابش در آخرت کمتر می شود.

۱۲
شعر لاله خونالود طبری
عاری از این مشخصات فکری طبری نیست.

۱۳
ولی
شعر
است
و
نه
شعار.

۱۴
شعر است و نه وعظ و اندرز و فرمان و فتوای اخلاقی

۱۵
شعر لاله خونالود طبری
به طرز خودپو و خودجوش
سروده شده است و نه آگاهانه و اندیشیده

۱۶
شعر لاله خونالود طبری
سرشار از احساس و عاطفه و عشق و آه و اندوه است.
خیلی زیبا ست.

وجه تولید آسیایی

۱
وجه تولید آسیایی
یکی از مفاهیمی است که
مارکس و انگلس توسعه داده اند
و برای تحقیق در این زمینه به یادگیری زبان فارسی شروع کرده اند.

۲
سخن از تفاوت های معینی بین فرماسیون های اقتصادی غرب و شرق است.

۳
مثال
برده داری کلاسیک رایج مثلا در روم باستان در شرق به دلایل مختلف نه متمرکز و انبوه بلکه پراکنده و خانگی بوده است.

۴
شرایط تولید به دلایل جغرافیایی و غیره
مثلا
کمبود آب بوده
به سیستم بغرنجی جهات کانال کشی و هدایت قطرات حیاتی آب از مناطق کوهستانی به دشت و غیره
نیازمند بوده
و
سیستم سیاسی سختگیر مستبدی را جهت تضمین انتقال آب و غیره در پی آورده است.

۵
البته
تفاوت ماهوی بین فرماسیون برده داری و فئودالی شرق و غرب وجود نداشته است.

۶
همان دیالک تیک سه عضوی نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی ـ روبنای ایده ئولوژیکی همه جا صادق بوده و است.

۷
تحلیل ما از آثار کلاسیک های کشور مثلا سعدی و حافظ و غیره
ادامه کاری است که مارکس و انگلس در صدد انجامش بوده اند.

۸
نظراتی هم که انگلس راجع به شعر فارسی و غیره ابراز داشته
غلط بوده اند
و
به میزان دانش بسیار ناچیز او از زبان فارسی بستگی داشته اند
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر