۱۳۹۷ دی ۱۱, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۸۱۵)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
معنی تحت اللفظی:
 
وقتی خداوند به ترکیب طبایع مبادرت ورزید،
به چه دلیل از یکی بیشتر و از دیگری کمتر قاطی کرد؟
اگر مصنوع او خوب بود
به چه دلیل شکست؟
اگر صورت های حاصله بد بود،
عیب از کی بوده است؟

۱
مش عمر
دارنده ای (خداوندی، خالقی) در بین نیست.

۲
ماده (واقعیت عینی در همه فرم ها و صورش) خودجنب است

۳
خود برای خود کافی است و به دارنده ای محتاج نیست.

۴
نیروی محرکه ماده در ذات آن است.

۵
ازلی و ابدی است
و
در تغییر و توسعه و تحول مدام است

هر زمان فالی گرفتم
«غم مخور»
آمد
ولی
این امید واهی حافظ
مرا دیوانه کرد.

۱
فال گرفتن با دیوان خواجه
بخردانه نیست.

۲
برای اینکه
محتوای همه اشعار خواجه
همین «غم مخور» دلخوشکنکی و الکی
با
دلایل کشکی است.

۳
خواجه تریاک فروش است
و
نه
حلال مشکلات.

عجب جفنگی.

۱
عنگلاب ۵۷
به معنی شکست انقلاب بورژوایی سفید بوده است.

۲
اشرافیت فئودال و روحانی
تحت فشار تاریخ
بورژوا شده اند.

۳
برگرداندن جامعه به صدر برده داری اسلام میسر نشده است.

۴
اوتوپی فوندامنتالیستی شکست خورده و رسوا شده است.

۵
کوه
پیش اجامر جماران نرفته
در نتیجه
اجامر
مجبور به رفتن به زیارت کوه شده اند

۶
جلاد هر انقلاب
باید مجری وصایای انقلاب شکست خورده
گردد
و شده است.

۷
شاه
هم
جلاد جنبش انقلابی مغلوب بود که به مجری وصایای آن مبدل شده بود.

۸
طویله جماران
امروز کاپیتالیستی تر از جامعه ایران در زمان شاه است

۹
حتی دختران بی کره و با کره مردم را قیمتگزاری می کنند و به مشتریان ملی و بین المللی اجازه می دهند.

۱۰
شهر نو سوخته
کشور نو تشکیل یافته است.
هر آخوندی جاکشی است.

از سطل ننه ات طب ها تا سر تنت طلب ها

۱
سطل ننه ات طلب ها
بی شعورتر از اجامر بی شعور جماران هستند.

۲
آدم های بند تنبانی اند و بند تنبانی می عندیشند و همعندیشی می کنند.

۳
شاه و حواشی
شخصا
پس از پیروزی انقلاب بورژوایی سفید
مترقی تر از این زباله ها بودند و علمی و انقلابی می اندیشیدند.

۴
چرا و به چه دلیل؟

۵
چپ های کذایی
یا سکوت می کنند و تن به هماندیشی نمی دهند
تا جلال و جبروت پیشوایی کبریایی شان لطمه نبیند

۶
و یا فحش های چپکی می دهند و هر دگراندیشی را مزدور قلمداد می کنند.

۷
به عوض مادر قحبه
توده ای
عکسعریتی
رویزیونیست
و
غیره
خطاب می کنند.

۸
زباله تر از همه همین تروتسکیست های زباله اند که متحدان ارگانیگ راه گاو خرند.

۹
حتی عرعر هم بلد نیستند

مش خیام و تکرار مکررات

۱
انا لالله و انا الیه راجعون
مش کریم

۲
موجودات زنده از عناصر اولیه تشکیل یافته اند
و به عناصر اولیه تجزیه خواهند شد.

۳
تریاد (تثلیث) لازال پیدایش ـ رشد ـ زوال
زنده باد مش کریم

ویرایش:

پرهای زمزمه
سهراب سپهری

مانده
تا برف زمین آب شود
مانده
تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر

ناتمام است درخت
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد

و
فروغ تر چشم حشرات
و
طلوع سر غوک از افق درک حیات

مانده
تا سینی ما پر شود از صحبت سمبوسه و عید

در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد
و نه آواز پری می‌رسد از روزن منظومه برف
تشنه زمزمه‌ ام

مانده
تا مرغ سرچینه هذیانی اسفند
صدا بردارد.

پس چه باید بکنم
من که در لخت‌ترین موسم بی‌چهچه سال
تشنه زمزمه‌ ام؟

بهتر آن است که برخیزم
رنگ را بردارم
روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم

پایان

از زیست شناسی تا جامعه شناسی

۱
نژاد
از مفاهیم بیولوژیکی است.
مش کوفی عنان.

۲
در جامعه
نژاد به طبقه تبدیل شده است.

۳
ما
پژوهشی در رابطه با راسیسم منتشر کرده ایم.
البته برای اجنه


ویرایش:

یادواره
مسعود دلیجانی

به محمد رضا لطفی

روحی لطیف
در اندیشه ای به نظم،
متبلور در انگشتانی
به نرمی آفتاب (ابریشم).

نوازان بر سیم هایی
چون نوسان انواری لغزنده
بر امواجی خزنده.

با طنینی آهنگین و موزون در اصواتی
پیچان در پایکوبی رقصنده ای دست افشان،
که با سر انگشتان شوق
تنها نوسانات رو به اوج انقلاب را
از میان صدها صدای ناهنجار
می نواخت.

و شادی بزرگ هنوز نیامده
برگرفته از آمالی نشسته در اندیشهٔ کار
در تار و پود کاسه تارش می چرخید
و به برون سریز (سرریز) می کرد.

در دستان مردی
که تنها به دستان در بند کار می اندیشید
و راه رهایی اش.

این سخن «سارا»، مگو
یا غلط ترجمه شده و یا غلط بوده است:

۱
دوست داشتن
به چه دلیل
باید
شیوه مالکیت باشد؟

۲
دوست داشتن می تواند مضامین و درجات و دلایل متفاوتی داشته باشد.

۳
این مضامین و دلایل باید مستقلا بررسی شوند.

۴
مالکیت چرا باید شیوه دوست داشتن باشد؟

۵
من ـ زور «سارا»، مگوی بیسواد
این است که هر عشقی با تصاحب معشوق توأم است.

۶
این
مسئله
طبیعی و غریزی است.

۷
جانوران برای دفاع از حرم و حرمسرا
از روی جنازه خود می گذرند.

۸
آنچه «سارا»، مگو و اربابان جایزه به دستش می خواهند
تعویض زنان و دختران و شوهران و پسران خود با این و آن است.

۹
آنچه «سارا»، مگو و اربابان جایزه به دستش می خواهند
رواج گلوبال نیهلیسم اخلاقی است:
اخلاق ستیزی است که مؤسسش نیچه کثافت بوده است.

۱۰
هدف این جماعت
تبدیل جامعه به جنده خانه است.

وارونه اندیشی خلایق در شناخت چیزها و پدیده ها

۱
فلاکت ما ایرانی جماعت
بیگانگی با مفاهیم است.

۲
یعنی نفهمیدن حتی حرف دهن خود است.

۳
ایده ئولوژی
به چه معنی است؟

۴
شما خیال می کنید که خودتان ذره ای ایده ئولوژی ندارید
و
ایده ئولوژی = فحش خواهر و مادر.

۵
فحش بده تا دلت خنگکشود و از میدان بحث مظفر بیرون روی

۶
برای اثبت صحت ادعای خود
پرسشی:
ایده ئولوژی ما چیست؟

۷
ایراد بینشی دیگر ایرانی جماعت بدبخت
سوبژکتیویسم معرفتی است.

۸
یعنی گیر دادن به صاحبنظر و بی اعتنایی به نظر او ست.

۹
یعنی مطلق کردن سوبژکت شناخت و بی اعتنایی به موضوع شناخت است.

۱۰
اینکه مشد حسن از موسیقی و لاطائلات لری زیر و رو می شود،
دلیلی بر محتوامندی آندو نمی شود.

۱۰
شیر نر خطاب کردن خر (بخش مذکر لرستان)
نشانه خریت است
و
نه نشانه خردمندی.

۱۱
برای اینکه بین زن و نر از هیچ نظر تفاوتی وجود ندارد.

۱۲
این ایده ئولوژی نظامات برده داری و فئودالی و بورژوایی است که نر را برتر از زن قالب کرده است.

۱۳
نیمه هر فرد جامعه زن و نیمه دیگرش نر است.

۱۴
یعنی هر نری در عین حال زنی است و هر زنی در عین حال نری.

۱۵
موضوع بحث
خود ترانه های لری و کردی و آذری و فارسی و غیره است
و محتوای شناخت در موضوع شناخت است.

۱۶
با شنیدن این ترانه ها
اعضای جامعه خرتر می شوند و نه خردمندتر.

۱۷
خدمت سایه در عرصه ترانه و اواز
معنامندسازی محتوای آنها ست.

۱۸
آوردن اندیشه
در البسه شعر
به ترانه است.

۱۹
البته محتوای بخش مهمی از این ترانه ها
هم
قابل بحث است و باید نقد شود.

۲۰
اخیرا
خود سایه اتفاقا نقد هم می کند.

۲۱
ولی معنامندی ترانه
در هر صورت
بهتر از جفنگیت آن است.

۲۱
چون اندیشه ارتجاعی را می توان تحلیل و افشا کرد
جفنگ را اما نمی توان.

هی زید آبادی های خفته و سحرخیزهای خسته

۱
این امام زاده ها
از
هر رنگ و نوع
مدفن الاغ هایی اند
که
پیشایپش
مرده بوده اند

۲
انتظار اعجاز از الاغان مرده
نشانه نادانی تان است

۳
اگر
نتیجه تبهکاری طبقاتی تان نباشد

هشدار از تحقیر ترس
هشدار

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر