ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى
النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ
النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾
[ البقرة: ۲۵۷]
خدا ياور مؤمنان است.
ايشان را از تاريكيها به روشنى مىبرد.
ولى آنان كه كافر شدهاند
طاغوت ياور آنهاست،
كه آنها را از روشنى به تاريكيها مىكشد.
اينان جهنميانند و همواره در آن خواهند بود.
کریم
در این ایه سوره بقره
هم
دیالک تیک الله و طاغوت
را
به کار می برد
و
نه دیالک تیک الله و ابلیس
را.
منظور کریم از طاغوت چیست؟
کریم در مفهوم طاغوت کلیه اصنام و الهه ها و رب النوع ها را تجرید می کند.
۱
خدا ياور مؤمنان است.
ايشان را از تاريكيها به روشنى مىبرد.
خدا در این آیه،
فقط و فقط حامی مؤمنین است و نه بشریت به طور کلی.
این بخش از آیه کریم
با خدایی که در بسم الله الرحمن الرحیم
دیالک تیکی از رحمان (یاور همه بدون استثناء) و رحیم است،
منافات دارد:
خدا
فقط مؤمنین را از ظلمات به روشنایی ها می برد.
مفاهیم ظلمت و نور
را
کریم از مانی گرفته است.
دوئالیسم ظلمت و نور
را
مانی کشف و تدوین کرده است.
کریم
در این مفاهیم هم شرایط معینی را تجرید کرده است که باید در روند تحلیل قرآن کشف شوند.
مثلا بهشت روشن است و دوزخ، تاریک.
۲
ولى آنان كه كافر شدهاند
طاغوت ياور آنهاست،
كه آنها را از روشنى به تاريكيها مىكشد.
اينان جهنميانند و همواره در آن خواهند بود.
کریم
در این بخش از آیه،
برای طاغوت (مثلا بت ها) فونکسیون و نقشی نسبت می دهد.
فونکسیون و نقشی که با فونکسیون و نقش الله در تضاد قرار دارد.
طاغوت
کافرین را از نور به ظلمت می برد.
چرا و به چه دلیل؟
بعد
کریم
طاغوتیان را به دوزخ می اندازد.
آنهم تا ابد.
سؤال این است که چرا الله، حساب خود طاغوت را نمی رسد تا خلایق به آن ایمان نیاورند؟
این کار را حضرت ابراهیم کرده است:
او بت ها را شکسته است.
ولی
بت شکنی
به پایان طاغوت باوری منجر نشده است.
در نتیجه جز تنبیه کافرین برای الله کاری نمانده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر