ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ
قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ
قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ
اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ
يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾
[ البقرة: ۲۶۰]
ابراهيم گفت:
اى پروردگار من، به من بنماى كه مردگان را چگونه زنده مىسازى.
گفت:
آيا هنوز ايمان نياوردهاى؟
گفت:
بلى، و لكن مى خواهم كه دلم آرام يابد.
گفت:
چهار پرنده برگير و گوشت آنها را به هم بياميز، و هر جزئى از آنها را بر كوهى بنه.
پس آنها را فراخوان.
شتابان نزد تو مىآيند، و بدان كه خدا پيروزمند و حكيم است.
کریم
برای اثبات صحت و واقعیت (واقعی بودن) خرافه احیای اموات توسط الله،
قصه می گوید:
۱
ابراهيم گفت:
اى پروردگار من، به من بنماى كه مردگان را چگونه زنده مىسازى.
گفت:
آيا هنوز ايمان نياوردهاى؟
گفت:
بلى، و لكن مى خواهم كه دلم آرام يابد.
این ترجمه نادقیقی از این آیه است.
ابراهیم می گوید:
به تو ایمان آورده ام.
ولی می خواهم یقین قلبی کسب کنم.
یقین در دیالک تیک شک و یقین وجود دارد.
ابراهیم به احیای اموات توسط خدا مشکوک است و برای رفع شک و تردید خویش دلیل می طلبد.
الله
هم
دلیل تجربی عرضه می دارد.
کریم
همانطور که در تحلیل آیات قبلی ذکرش گذشت،
تجربه را محک صحت تئوری می داند
و
در این قصه به خدمت می گیرد.
۲
گفت:
چهار پرنده برگير و گوشت آنها را به هم بياميز، و هر جزئى از آنها را بر كوهى بنه.
پس آنها را فراخوان.
شتابان نزد تو مىآيند، و بدان كه خدا پيروزمند و حكيم است.
کریم
بدین طریق
البته در عالم قصه
صحت خرافه احیای اموات را به طرز تجربی اثبات می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر