تئوری شناخت (معرفت)
پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان
شین میم شین
۱۴
جان لاک
(۱۶۳۲ ـ ۱۷۰۴)
ادامه
۳۱
· شناخت عام و روابط قانونمند چیزها از چشم این امپیریسم یکسونگر که تا حد معینی به «اگنوستیسیسم» آلوده است، پنهان می ماند.
· زیرا این امپیریسم، ماهیت چیزها را غیرقابل شناسائی قلمداد می کند.
· (جان لاک، «راجع به فهم انسانی»، جلد دوم، ص ۲۳، ۲۹)
۳۲
· کیفیت خاص تفکر در مقایسه با ادراک حسی را نه جان لاک می تواند درک کند و نه تمامی امپیریسم.
۳۳
· آنها تفکر را به معنی مقایسه و تفاوت گذاری میان ایده های ساده تلقی می کنند.
۳۴
· شناخت بدین طریق، در کشف انطباق و یا عدم انطباق ایده ها در ضمیر انسانی خلاصه می شود.
· (جان لاک، «راجع به فهم انسانی»، جلد چهارم، ص ۲)
۳۵
· این ادراک می تواند به طرق مختلف صورت گیرد و لذا جان لاک میان سه نوع شناخت تفاوت می گذارد:
الف
· شناخت الهامی (این توئی تیو)
ب
· شناخت تجسمی (دمونستراتیو)
· شناخت حسی (سنسیتیو)
۳۶
شناخت الهامی
· به نظر جان لاک، شناخت الهامی روشن ترین و مطمئن ترین نوع شناخت است:
· در این نوع شناخت، روح با استنباط بیواسطه به درک انطباق و یا عدم انطباق دو ایده نایل می آید.
۳۷
شناخت تجسمی
· به نظر جان لاک، در شناخت تجسمی روح انطباق ایده ها را نه به طور بی واسطه، بلکه به کمک ایده های دیگر، به کمک استنتاج و استدلال در می یابد.
۳۸
شناخت حسی
· به نظر جان لاک، شناخت حسی نا مطمئن تر است، ولی آن هم دانش مطمئنی را راجع به وجود چیزهای منفرد قابل ادراک حسی فراهم می آورد.
· (جان لاک، «راجع به فهم انسانی»، جلد دوم، ص ۲، ۱، ۱۴)
۳۹
· هوبس و جان لاک در آثار خود به چالش با نظریات دکارت می پردازند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر