هراکلیت
(۵۵۰ ـ ۴۸۰ ق. م.)
فیلسوف ماقبل سقراطی یونان
افق فلسفی هراکلیت:
تجربه و دانش
شدن و فنا شدن
وحدت و تضاد
کاینات و آتش
واژه و روح
دولتشهر و حقوق مدنی
انسان و خدا
عقل و جهل
جملات قصار:
در هیچ رودی نمی توان دو بار شنا کرد!
تضاد، پدر همه چیزها ست!
بنظر منم #یمن امروز الگوی حقیقی یک ملت مسلمانه.
حزب اللهی
مگر در یمن ملت وجود دارد؟
در یمن
فقط و فقط
قوطی و طوطی وجود دارند که در جنگ با همدیگرند.
حتی در کشورهای خاور میانه
به استثنای اسرائیل
ملت وجود ندارد.
به همین دلیل
فوندامنتالیسم شیعی (خمینی و شرکاء)
امت ساخته است و ورشکست شده است.
دلیل فقدان ملت در این کشورهای عجق وجق چیست؟
آیت الله پرفسور رئیسی درحالی که تلگرام، اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و پینترست و ... رو فیلتر کرده فرمودند که ما تو دوره‌ای هستیم که نمیشه وسایل ارتباطی رو محدود کنیم
سیمرغ
من - زورش این است که برای هر محدودیتی
راه حلی کشف می شود
مثلا برای فیلتر
فیلترشکن کشف و اختراع می شود
و
محدودسازان خرفت دچار دردسر می شوند.
خوش اقبالی حقیقی در این است که زندگی را در حالی ترک گوییم که هرگز #دغل بازی ، #ریا ، #بی بند و باری ، #کبر و غرور را تجربه نکرده باشیم ، ولی حالا که تو از این رذایل اشباع شده ای ، بهترین کار این است که ؛ بی درنگ به زندگی خود پایان دهی
فیچه
این چیزها
همه از دم چیزهای اخلاقی اند.
اخلاق حاکم در هر طویله طبقاتی
اخلاق طبقه حاکمه است.
به عوض خودکشی
بهتر است که طبقه حاکمه سرنگون شود تا اخلاق خلقی جای اخلاق فئودالی و روحانی را بگیرد و کسی نیازی به تظاهر و تزویر و تقیه و توطئه و ترور و ریا و دغل نداشته باشد
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرينش ز یک گوهرند چو عضوى به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
سعیْ نابُرده در این راه، به جایی نرسی!
مزد اگر می‌طلبی، طاعت استاد ببر
اصل رئالیستی و راسیونالیستی این بیت خواجه از سعدی است:
نا برده رنج ،گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت
ـ جان برادر ـ
که کار کرد.
کسب و کار حافظ
سلب رئالیته و راسیونالیه از افکاررئالیستی و راسیونالیستی سعدی است
بکتاش آبتین
جهنم است بی تو زندگی
ای شعر! رویای مرمت انسان
تو را می‌نویسم و
در آستین تمام دنیا
دنبال دستی می‌گردم
که گلوله را
به پرچمی سفید تبدیل کند
شعبده‌ای چنین را دوست دارم
پایان
مخاطب قرار دادن شعر را بکتاش از فروغ دارد.
فونکسیون فروغ برای شعر اما چیز به کلی دیگری است.
بکتاش اگر احیانا شاعر باشد که نیست،
شاعر بیشعوری است.
بی اعتنا به پرونده اش.
فونکسیون شعر هرگز مرمت بشر نیست.
شعر فرمی از فرم های هنر است و وسیله ای برای خردستیزی و خر پروری و خودفریبی و عوامفریبی است.
زیان شعر بیشتر از سودش است.
یکی از دلایل عقب ماندگی فکری سکنه جنقوری همین شعر است که جای شعور و شعار را می گیرد.
ضمنا
کسی که شعر سر هم بندی میکند تا خلایق از مبارزه طبقاتی دست بشویند و پرچم سفید برافرازند و شلوار خود پایین کشند،
شاعر عقب مانده و مرتجع و بدبختی است
بدبخت تر و مرتجع تر از او اجامر خر و خردستیز جنقوری اسلامی اند که
چنین کسی را به زندان می برند.
حفظ آرامش نشانه قوت است (نشانه برتری است)
چون خیلی ها لیاقت واکنش ندارند.
حریفه
این هارت و پورت مختصر و موجز
سرشار از خطای نظری و اسلوبی (متدیکی) ست.
محتوای این هارت و پروت حریفه همان ضرب المثل فئودالی معروف است:
جواب ابلهان، خاموشی است.
این
یعنی
علامه تصور کردن خویشتن و ابله تصور کردن همنوع.
این بهانه خوبی برای پرهیز از هماندیشی با همنوع است.
خیلی ها حتی حریف دگراندیش را بلاک می کنند و ادعای سوسیایلسم جوانان دارند.
خیلی های دیگر برایش پرونده می سازند و تخریبش می کنند و فحش بارانش می کنند.
آرامش در مقابل دگر اندیش
خصیصه ای فئودالی است.
این آرامش ظاهری با توطئه و خنجر از پشت واقعی همراه است.
آره.
نشانه قوت طبقاتی است و نه نشانه تعقل و تفکر عمیق و متعالی.
یعنی ربطی به بلاهت حریف و فراست فئودال ندارد.
همانیدشی با همنوع
صدهزار بار متمدنانه تر از چاقوکشی و فحاشی و ترور و توطئه و خنجر از پشت و پرونده سازی است.
جواب به هر نظر
فقط برای صاحبنظر نیست تا به بهانه ابله بودن ادعایی اش مورد صرفنظر قرار گیرد.
جواب به هر نظر
برای خود افراد هم لازم است
بهتر هم این سات
بشر بر خلاف خر
باید بهانه ای برای تعمق و تأمل و تفکر داشته باشد و همانیدشی بهترین بهانه است
اتفاقا تحلیل زیبا کلام از ترور کرمان
تحلیلی رئالیستی و راسیونالیستی (واقع بینانه و بخردانه) بود
صحتش هم چند ساعت بعد اثبات شد:
داعش مسئولیت ترور را به عهده گرفت
در نتیجه هم رئیسی و رؤسا رسوا شدند که ترور رابه گردن امریکا و اسرائیل انداخته بودند و هم احزاب دهایی اوپوزیسیون
مگه نمیفتید مردم صلاحیت تشخیص ندارند؟ بازم میری رای میدی
ممد
شرکت در انتخابات اجامر فوندامنتالیستی
توهین به شعور و شخصیت بشری است
نشانه خریت مطلق است.
به معنی رأی دادن خرکی به دشمن مردم است.
من نه خوش‌بینم، نه بد‌بینم.
من شد و هست و شود بینم.
عشق را عاشق شناسد، زندگی را من.
من که عمری دیده‌ام پایین و بالایش.
که تفو بر صورتش، لعنت به معنایش!
مهدی اخوان ثالث(م - امید)
۱
من نه خوش‌بینم، نه بد‌بینم.
من شد و هست و شود بینم.
معنی تحت اللفظی:
اخوان ادعا می کند که نه اوپتیمیست و نه پسیمیت،
بلکه رئالیست است.
چنین چیزی محال است.
اخوان تعریف مفاهیم خوش بینی و بدبینی و واقع بینی را نمی داند.
کسی که ماضی و مضارع و مستقبل شناس ( شد و هست و شود بین) باشد
خواه و ناخواه باید خوش بین باشد
یعنی انقلابی باشد.
کسی که رئالیست باشد
باید در عرصه نشاخت
ماتریالیست (و مارکسیست) باشد.
اخوان اما مرتجع و بدبین و بیسواد و بدبخت است و چه بسا مبلغ خرافات شووینیستی و شبه فاشیستی است.
۲
عشق را عاشق شناسد، زندگی را من.
من که عمری دیده‌ام پایین و بالایش.
که تفو بر صورتش، لعنت به معنایش!
معنی تحت اللفظی:
همانطور که عاشق عشق شناس است، من زندگی شناسم
چون بالا و پایین زندگی را دیده ام.
تف بر صورت زندگی و نفرین بر محتوا و معنای زندگی.
صحت نظر ما راجع به اخوان
در همین مزخرفات او اثبات می شود.
اخوان منکر فرم و محتوای زندگی است.
طرفدار نیهلیسم (پوچی گرایی) است و زباله محض است.
آره.
به همین دلیل
امثال تو
مظهر خودنمایی و خودشیفتگی اند.
خریت توانگر کند فرد را
خبر کن حریف جهانگرد را
شاید
دلیلی داشته باشند.
شاید
حریف
به نظرشان
شبیه کتلت بوده است.
بادی گاردش
جزو مسافران در هواپیمای اوکراین بود
گاهی دلم می خواهد که لحظات خوش را بگیرم و در جیبم برای روزهای ناخوش نگهدارم.
فرنگی
لحظات خوش را می توان به خاطر سپرد و در روزهای ناخوش
احیا کرد و دل به آنها خوش کرد
برو بابا.
خدا
به هزاران زبان در سخن بوده است.
خداشناس نئی جان سگ
خطا اینجا ست.
محمد علی کی نژاد رییس هیأت عالی جذب اساتید
ترفند است و یا معیار؟
هدف ممدعلی
تشویق و تشدید تولید مثل است و یا پیدا کردن استاد مولد مثل فعال
برای دانش کاه؟
ممدعلی باید سراغ موش ها و خرگوش ها برود که در تولید مثل جهانپهلوانند
نوری همدانی درباره آتش سوزی سینمارکس:
ما این کار را برای به حرکت درآوردن مردم آبادان در راه انقلاب انجام دادیم.
حماس هم همین کار شما را کرد.
اکنون
غزه شده خرابات شام
و
سران حماس
در به در و کوچه به کوچه
دنبال سوراخ موش می گردند
و
موش ها در خرابات غزه
از دیدن آنان
وحشت زده بیرون امده اند
و
دست به تظاهرات خراباتی زده اند.
بعضی شب ها
دلم می خواهد چنان بمیرم که فردایش افلاطون هم نتواند بیدارم کند.
فیچه
افلاطون مگر حفنه ها را از خواب بیدار می کرد؟
طنین صدای "فریاد از این بیداد" خانواده‌های جانباختگان پرواز در شاهدشهر، محل سرنگونی هواپیمای مسافربری
سیمرغ
سرنگونی هواپیمای اوکراینی
چه ربطی به بیداد دارد؟
حریفی ترسیده بود و زده بود
خری را کشته بود.
پرسیدند:
خر را چرا زدی و کشتی؟
گفت:
وقتی ترسیده باشم
خودی و بیگانه سرم نمی شود.
هرمان هسه:
کسانی که شهامت و شخصیت دارند
به نظر دیگران هیولا جلوه گر می شوند.
من ـ زور از شهامت و شخصیت چیست؟
دلیل و راه داشتن شهامت و شخصیت چیست؟
در طوایل طبقاتی
کسانی که شهامت و شخصیت دارند،
عمدتا عضو طبقات حاکمه اند.
کسی که باید نیروی کار خود را برای تأمین معاش به لاشخوری بفروشد
چگونه می تواند شهامت و شخصیت داشته باشد؟
اگر
عمله و دهقانی
تصادفا
شهامت و شخصیت داشته باشد
مورد تمسخر خلایق قرار می گیرد و هرگز هیولا جلوه گر نمی شود.
دوست داشتن کسی
به صورت دیالک تیکی صورت می گیرد و نه به صورت متافیزیکی.
ایدئال ها
نه ایدئال، بلکه رئال (واقعی) اند.
عمله
از جایگاه طبقاتی خود خبر دارد.
به همین دلیل
عاشق دختر عمله ای می شود و نه تاجری.
دختر عمله هم منتظر خواستگار خرپولی نمی شود.
فقیری که دیالک تیک عینی را رعایت نکند
مثلا عاشق توله خر پولی شود
در بهترین حالت
خر است و نه خردمند.
ژیژک:
نبوغ آمیزترین اختراع سرمایه داری این است
که
کارگر
خود را نه کارگر
بلکه سرمایه دار کوچک احساس می کند.
برای اینکه ماشین شخصی دارد.
استثمار امروز بیشتر از دیروز است
ولی مستتر است.
قیاس به نفس مفرما
مش شیشک.
کارگر
کارگر است ولی خر نیست.
کارگر بهتر از هر کس دیگر می داند که با داشتن ماشین شصی
کسی سرمایه دار نمی شود.
حتی با داشتن میلیون ها دلار
کسی سرمایه دار نمی شود.
سرمایه دار تعریف دارد.
می توان میلیاردر بود
ولی برده دار و فئودال بود ونه سرمایه دار.
می توان چند هزار دلار داشت
و
سرمایه دار بود.
سرمایه دار در دو دیالک تیک زیر همزمان وجود دارد و معنی دارد:
در
دیالک تیک بورژوازی و اشراف برده دار و فئودال و روحانی
در
دیالک بورژوازی و پرولتاریا
مارکسیسم بیاموز تا ترک خریت کنی و آدم شوی
کسی که این هارت و پورت را کرده است
خر تر از خر بوده است.
چون حتی چوپان را نشناخته است.
چوپان بیچاره
که
صاحب گله نیست تا گوشت گوسفندان را بخورد.
چوپان
کارگری مستمند و تهدیست است و بهترین یار و یاور گوسفندان است
کسب و کار شعرا
هندوانه چپاندن زیر بغل همدیگر است.
هندوانه ای که پوک است و قابل خوردن نیست.
حتی یک درصد کسانی که اجامر جنقوی کشته اند،
خطری برای جنقوری نداشته اند.
در این جهنمکده
اصلا کسی سیاسی نیست.
حتی خود اجامر جنقوری
سیاسی نیستند.
جانی و جلاد و قاتل بالفطره اند
تبارشان به تیمور لنگ می رسد که از جان دادن شهدا
کیف جلاد می کنند
در من زندانیِ ستمگری بود
که به آوازِ زنجیرش
خو نمی‌کرد !
احمدشاملو
همه لاشخورهای فاشیست و فوندامنتالیست
جزو مجانین اند و وضع شان از همینقرار است.
تنها ره رهایی مجانین
اقدام به انتحار است.
به همین دلیل
خود عادولف شاملو
بارها دست به خودکشی زده است.
آیدا می گوید:
«من همیشه وسوسه خودکشی داشته ام.»
تجلیل شهادت و ارتقای ان به مقام فضیلت
توسط فوندامنتالیست های اسلامی
هم به همین دلیل است.
زباله ها
دیوانه اند.
قسم به قبر قمر
که گروهبان گارسیا
در عمر خود
دست به کاری نزده است
و
نمی داند که کار چیست.
به همین دلیل
خیال می کند که خوشبختی یعنی خوش امدن افراد از انجام هر کاری و نه انجام هر کاری که خوششان می آید.
چگونه می توان مستراح خلایق را خالی کرد و دم به دم مسموم شد و ضمنا احساس خوشبختی کرد؟
خوشبختی
در خروج از خریت است.
خر نمی تواند خوشبخت باشد
حتی اگر امپریالیسم به همه عرعریاتش را جایزه نوبل موبل بدهد و خرپولش کند
ویل دورانت
اصلا نمی داند که جامعه چیست.
ویل دورانت
جامعه را با طویله عوضی می گیرد.
به همین دلیل
جامعه را به بزرگان و کوچکان طبقه بندی می کند
به خران و کره خران.
طویله جامعه به نظر ویل دورانت
زمانی فرو می پاشد که خران به پرسش های جدید کره خران پاسخ پیدا نمی کنند.
یعنی
ریشه فروپاشی جامعه بشری
چیزی ذهنی (سوبژکتیو) و معرفتی است.
دهه سوم قرن ۲۱ است
مارکسیسم در اوج توسعه خویش است
و
خلایق چسبیده اند به ویل دورانت های بیسواد بدبخت
محتوای این مطلب مبهم چیست؟
بحث در درون حاکمیت
بر سر پیدا کردن جانشین برای سید علی است؟
هنر قرون وسطایی
به مثابه کالایی پر درآمد
برای توریسم و تحصیل سود سرشار
به خدمت گرفته می شود.
همه جای جهان.
تسلیحات تروریستی و نه عوامل تروریستی.
مثلا موشک و بمب اتمی و غیره
کسی که این حرف را زده
وضعش بدتر از شمپانزه های آنگولا ست.
چون شمپانزه ها
قادر به تمیز دوست از دشمن اند
و
هر کس ازاری به انها رسانده باشد،
دیر یا زود به مکافات عملش می رسد.
مثلا بچه اش توسط شمپانزه ها دزدیده می شود.
تا کنون ۲۶ بچه دزدیده شد و دو تن از انها مرده است.
دوست را باید میان خیل دشمن جست.
یعنی
پیش شرط دوست یابی
دشمن شناسی است.
حزب کمونیست المان:
عیسی مسیح
یهودی فلسطینی بود و انقلابی بود.
چه معیاری خدا داده است!
معیاری به نام دین؟
معیاری به نام محل سکونت؟
عیسی مسیح
ایده ئولوگ نظام برده داری بوده است:
عیسی مسیح
توده برده را به تسلیم در مقابل برده داران دعوت کرده است.
انقلابی
خلق یهود بوده است
که عمری بر ضد برده داران روم
به مقاومت برخاسته است.
اورشلیم
کانون مقاومت خلق یهود بوده است.
مراجعه کنید به آثار دومه نیکو لوسوردو که خود دکپ ترجمه و منتشر کرده است
تنهایی نه از تنها ماندن، بلکه از نبود امکان به اشتراک گذاشتن آنچه برای ما اهمیت دارد، حاصل می شود
کارل_گوستاو_یونگ
این عکس یونگ است؟
تنهایی مثل هر چیز دیگر تعریف دارد.
یونگ در این ادعا دست به تحریف مفهوم تنهایی زده است
مثل دیگر جاها.
تنهایی در دیالک تیک تنهایی و همبایی وجود دارد.
تنهایی و همبایی می تواند هم فکری باشد و هم فیزیکی.
می توان در جمع بود
ولی تنها بود
می توان تنها بود ولی همبا بود
۱۶بمب کشف کردند
ولی مراسم لغو نشد
فقط به مقامات اطلاع دادند
سطح هشدارامنیتی بالاست،
درمسیر نباشید
مثل دفعه قبل که ۵۸ نفر دراثرخطای حیوانی زیردست و پا له شدند
و تیتر زدند
«کرمان به قربانت»، نیازبه قرب
سیمرغ
کشف ۱۶ بمب هم
احتمالا
نوعی خالی بندی است.
تا نشان دهند که خیلی هنرمندند.
جان مردم برای این جماعت
پشیزی ارزش ندارد.
فوندامنتالیسم اسلامی
نیهلیسم ماسک دار است.
فوندامنتالیسم اسلامی
از شهادت
فضیلت ساخته است.
چون فضیلت دیگری ندارد
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر