۱۴۰۲ فروردین ۱۳, یکشنبه

درنگی در شعری از احسان طبری تحت عنوان امید (۱)

Ist möglicherweise ein Bild von ‎eine oder mehrere Personen und ‎Text „‎امید زیباتر از جهان امید دوست عالم ،وجود جهانی نیست بهاروخزانی هست در عرصه ،امید خزانی نیست کشت نشدی امید تیرگی نمود بس شام يرہ تابش خورشید زمان شهپر بوم مرگ بر جایگاهمر فکند سایه در کارزار زندگی بادا از جادوی بسی مايه رگان MEHREGAN RADIO احسان طبری‎“‎‎

میم حجری


   زیباتر از جهان امید

 ای دوست
در عالم وجود، جهانی نیست

معنی تحت اللفظی:

زیباترین جهان در جهان وجود، جهان امید است.


طبری در این بیت شعر

جهان وجود را به دو نوع زیر طبقه بندی می کند:

جهان یأس

و

جهان امید.

دیالک تیک یأس و امید

از

دیالک تیک های پسیکولوژی (علم روانشناسی) است.

یأس و امید

حالات روحی و روانی اند و چه بسا به یکدیگر تبدیل می شوند.

یأس و امید

ضمنا

 ثانوی اند.

به همین دلیل،

طبقه بندی جهان وجود به جهان یآس و امید، نه علمی است و نه عقلی.

طبری

نقش تعیین کننده

 را 

در
دیالک تیک (و احتمالا در دوئالیسم) یأس و امید

از آن امید می داند.

چرا و به چه دلیل؟

 

۲
هر عرصه را بهار و خزانی هست
در عرصه امید، خزانی نیست

معنی تحت اللفظی:

به این دلیل که در عرصه امید،

 بر خلاف کلیه عرصه های وجود، 

خزانی وجود ندارد.

طبری

در این بیت شعر،

دیالک تیک رشد و زوال (توسعه و تجزیه، تکامل و تخریب)

را

به شکل دوئالیسم بهار و خزان بسط و تعمیم می دهد

تا

ادعای خود در بیت اول شعر را اثبات کند:

جهان و یا عرصه امید،

فاقد خصلت دیالک تیکی است:

عرصه امید

عاری از خزان است.

بهار مطلق است.


بدین طریق

نه تنها دیالک تیک بهار و خزان (رشد و زوال) سلب دیالک تیت می شود،

بلکه حتی سلب عامیت می شود.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر