هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
ت
دوره اصلی چهارم تاریخ جنبش کارگری آلمان
۱۳
· با مبارزات توده ای عظیم در ماه های نوامبر و دسامبر سال ۱۹۱۸ در آلمان، لرزه بر ارکان قدرت صاحبان انحصارات و میلیتاریست ها می افتد.
۱۴
· انقلاب نوامبر سال ۱۹۱۸ به کسب دستاوردهای دموکراتیکی مهمی نایل می آید.
۱۵
· طبقه کارگر آلمان اما قادر به سرنگونی امپریالیسم آلمان نمی شود.
۱۶
· انقلاب نوآمیر سال ۱۹۱۸ آلمان، علیرغم قهرمانی کارگران و سربازان به دلایل زیر شکست می خورد.
الف
· به دلیل فقدان رهبری سازمان یافته انقلاب
ب
· به دلیل فقدان رهبری آماج آگاه انقلاب (عدم تعیین اماج های روشن)
پ
· به دلیل فقدان رهبری متنفذ.
۱۷
· جای حزب طراز نوین خالی بود.
· گروه اسپارتاکوس قادر به انجام کار سیاسی سازمان یافته حزب طراز نوین نبود.
۱۸
· سازمان های سوسیال ـ دموکراتیکی و سندیکاهای تحت نفوذ اوپورتونیست ها در مقایسه با گروه اسپارتاکوس، قدر قدرت بودند.
۱۹
· از این رو، سران و رهبران سازمان های سوسیال ـ دموکراتیکی و سندیکاهای تحت نفوذ اوپورتونیست ها توانستند با ارتجاع (ضد انقلاب) نظامی ـ انحصاری متحد شوند و انقلاب نوامبر را شکست دهند.
۲۰
· شکست انقلاب نوامبر به مثابه مثال منفی، نقش تعیین کننده فاکتور سوبژکتیو در انقلاب را اثبات کرد.
۲۱
· در سال ۱۹۱۸ در آتش انقلاب، حزب کمونیست آلمان تأسیس یافت.
· مراجعه کنید به حزب کمونیست آلمان (ک. پ. د)
۲۲
· حزب کمونیست آلمان به تدوین استراتژی و تاکتیک لنینیستی مبادرت ورزید تا امپریالیسم را سرنگون سازد، وحدت مستحکمی با زحمتکشان پدید آورد و به استقرار قدرت سیاسی طبقه کارگر نایل آید.
۲۳
· مسئله مربوط به راه سرنگونی امپریالیسم و قبضه قدرت سیاسی توسط پرولتاریا، عمدتا درست حل شد.
۲۴
· در حالیکه رهبران جناح راست سوسیال ـ دموکراسی و سندیکاهای آلمان، سیاست «راه سوم» را در پیش گرفتند و توده های خلق را تحت تابعیت حاکمیت سرمایه داری انحصاری قرار دادند و مانع تحقق جبهه واحد (وحدت عمل) طبقه کارگر گشتند، حزب کمونیست آلمان با مبارزه بر ضد امپریالیسم، اوپورتونیسم راست و فرقه گرایی چپ به نیروی دموکراتیکی و سوسیالیستی تعیین کننده طبقه کارگر آلمان و کل ملت آلمان مبدل شد.
· مراجعه کنید به وحدت عمل
وحدت عمل
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8505
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر