۱۴۰۱ آذر ۲۵, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۵۸۱)


 

میم حجری

 امپریالیسم زنان و نران

شعور حاکم در هر جامعه
شعور طبقه حاکمه در آن جامعه است.


زنان با نران
از هیچ لحاظ و نظر فرقی ندارند.


تولید مثل
هم
نه کار مستقل زنان
بلکه کار مشترک زنان و نران است.


هیچ حرکت ارتجاعی و انقلابی در هیچ جامعه ای صورت نمی گیرد که زنان در آن 

به طور مستقیم و یا غیر مستقیم 

شرکت نورزند.


برجسته سازی و برتر نمایی زنان و یا نران
یکی از فرم های مدرن عوامفریبی طبقات حاکمه مرتجع در مقیاس جهانی است.


این پرولتاریای انقلابی بوده که پس از پیروزی انقلاب در کمون پاریس و اکتبر

برابری زنان و مردان را واقعیت بخشیده است و نه بورژوازی امپریالیستی.


تا همین چند دهه قبل
زنان و دهقانان در طوایل طبقاتی
حق دادن رأی حتی نداشته اند.


رسانه های امپریالیستی
چنان وانمود می کنند که انگار مدافع سنتی و راستین حقوق زنان و کودکان و اقلیت های بوده اند.


همین زنان
در عنگلاب فوندامنتالیستی ـ فاشیستی (پان اسلامیستی) در روی کار آمدن اجامر یأجوج و مأجوج
سنگ تمام گذاشته اند و هنوز هم بخشی از زنان سنگ تمام می گذارند.


کسب و کار طبقه حاکمه امپریالیستی
سوء استفاده از تضادهای بند تنبانی در کشورهای دیگر برای ممانعت از انقلاب اجتماعی است.


اول
مرده های هفتصد کفن پوسانده را روی کار می اورند
بعد کارد به استخوان زنان وکودکان و اقوام مختلف کشورها می رسد
آنگاه شروع به هیزم نهادن بر اجاق تضادهای بند تنبانی و فرعی می کنند
و
با اشاعه خرافه در مقایس جهانی
برای خود حیثیت و اعتبار می سازند.


رهایش زنان و اقلیت های ملی و مذهبی و کودکان و غیره
در گرو رهایش پرولتاریا ست.
نه کمتر و نه بیشتر.


سوبژکت تاریخ پرولتاریا ست 

بی اعتنا به جنسیتش.


و
نه
زنان و کودکان و اقلیت های ملی و مذهبی و غیره.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر