اصلا دوران دین آوری و دین پروری بعنوان یک پدیده انسانی در تحکیم اخلاق ، انضباط و پیشرفت انسانها بسر رسید
تابنده
ایکاش چنین بود.
نه تنها دوره احیا و اختراع و ترویج دین
به سر نرسیده،
بلکه شروع شده است.
دین
در هزاران فرم
احیا می شود،
اختراع می شود،
مدرنیزه می شود
مد می شود.
دین
از هزاران منبر و مناره و رسانه
شب و روز تبلیغ می شود.
حتی فوتبالیست های هپیلی هپو
پس از هر معرکه فوتبال
دست به درگاه خدا بلند میکنند، ورد میخوانند، سجده می کنند و شکر می کنند.
هر رشته ورزشی
مذهب جدیدی شده است و میلیونها پیرو مؤمن دارد.
میلیاردها تن پیرو مذهب فوتبالند و فکر و ذکری جز این مذهب ندارند.
فوتبال و رشته های ورزشی سلب ورزش شده
مثل مذهب
هم
امید واهی میدهند
و
هم
تخدیر می کنند.
اسلام ستیزی
هم
نشانه غفلت و خریت است
و
هم
وسیله ای برای تبلیغ خریت و خردسیتزی است.
اسلام را فقط از موضع پرولتاریا (مارکسیم) می توان نقد دیالک تیکی کرد و حذف کرد و جایگزین کرد.
بشر
فقط با نان زنده نیست.
بشر علاوه بر نان
محتاج جان (ایده ئولوژی، شعور، روح) است.
فرق آدمیان با جانوران
در نیاز آدمیان به شعور است.
کار مادی
(که هنر بشری است)
ضمنا
با کار فکری توأم است.
امتحانش آسان است:
شروع به کاری مثلا خیاطی بکنید
و
ببینید که مغز مثل ساعتی شروع به تیک تاک می کند و می اندیشد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر