۱۴۰۱ آذر ۲۳, چهارشنبه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۷۴)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین
 

لب بسته خامشان

فرمانبران رام کدام آفریدگار

یا بد سرشتگان کدام آفرینش اند؟

اینان به خامشی

آیا نه هیمه های مدد کار آتش اند؟»

 

معنی تحت اللفظی:

خاموشان الکن، مخلوق کدام خالق و فرمانبر کدام فرمانده اند و یا در کدام آفرینش بد سرشته شده اند؟

اینها با سکوت و سکون خویش،

 آیا هیزم بیار آتش سوزنده نیستند؟

 

سهراب

 در این واپسین گفتار شکایت آمیز خویش

همه قوای زمینی و آسمانی را «مددکار آتش» قلمداد می کند.

به زعم او برای تکوین این تراژدی همه قوای مرئی و  نامرئی، همه قوای واقعی و موهوم

و

در رأس همه

 شخص شخیص فردوسی،

هیمه هیزم بر آتش تراژدی تلختر از زهر پور و پدر نهاده اند.

 

۲

تنها کسانی که به زعم سهراب مجروح،

کمترین تقصیر نداشته اند،

خود او و پدر او بوده اند.

سهراب بسان رستم توان انتقاد از خود و پدر (و یا پسر) خود ندارد.

 

اما چرا و به چه دلیل؟

 

مگر انتقاد از خود و پدر و یا پسر خود در این آخرین لحظات حیات چه تغییری در سرگذشت و سرنوشت آنها ایجاد می کند؟

 

۳

برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش

 باید با فلسفه حیات پهلوانان فردوسی آشنا شد.

ظاهرا در قاموس آنها تمامت معنای حیات در دیالک تیک نام و ننگ تعیین می شود.

 

این دیالک تیک همچنان و هنوز معتبر و مؤثر

باید مورد تحلیل همه جانبه قرار گیرد و ریشه یابی شود.

 

اینکه آیا خود سیاوش در این تراژدی بطور غیر مستقیم بر واکنش رستم ها و سهراب های معاصر در واپسین لحظات حیات خویش نظر دارد،

خود تأمل انگیز است.

 

چون رستم ها و سهراب های معاصر نیز همین واکنش تیپیک (خودویژه و نمونه وار) رستم و سهراب اساطیری را از خود نشان داده اند.

 

۴

رستم پیر معاصر در پایان کردوکار تراژیک خویش در تلویزیون یأجوج و مأجوج 

همه تقصیرات را به گردن «کاووس» می اندازد

و

سهراب «جوان»

 برای تطهیر خود و امثال کوته اندیش خود،

تراژدی خودساخته را به گردن نفوذی های دشمن می اندازد.

هدف رستم و سهراب معاصر

 دقیقا

همان هدف رستم و سهراب اساطیری است:

مرگ بی ننگ!

مرگ با نام نیک!

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر