حریف
گفته ایم.
شما با دقت مفهومی نمی خوانید.
در بحث نمی مانید.
بدین طریف هماندیشی تخریب می گردد.
اختیار در دیالک تیک جبر و اختیار وجود دارد و نقش تعیین کننده از ان جبر است.
آزادی ما به اندازه شناخت مان از جبر است.
آزادی با آگاهی خویشاوند است.
خر نمی تواند مختار باشد
آنجا که دیگر نمیتوان عشق ورزید، باید آن را گذاشت و گذشت
نیلوفر
عشق چیست؟
دلیل تجلیل اغراق امیز از عشق و تقدیس عشق چیست؟
عشق
رابطه نیست.
رابطه باید دو طرفه باشد.
عشق
وابستگی کسی به چیز و یا کس دیگری است.
عشق
نشانه خریت است و ناشی از خریت است.
عشق
اسباب ذلت است.
عاشق
بدبختی ترحم انگیز و تهوع انگیز است.
زنده باد دوستی که رابطه دو طرفه ای است
شجاع الدین شفا
از اعضای طبقه حاکمه (جناح بورژوایی ـ سلطنتی) بوده است.
شاعری پرشور بوده است.
ما برخی از اشعارش را احتمالا تحلیل کرده ایم.
اشعارش چه بسا انتقادی از موضع بورژوایی ـ ناسیونالیستی ـ ضد تازی اند.
جوانشیر در حماسه داد از او در زمینه تحریف شاهنامه توسط درابر
نقل قول آورده است.
(اگر حافظه خطا نکند)
کسانی که بدون رد و بدل کردن کلمه ای
به قطع رابطه مبادرت می ورزند،
شایسته توجه نیستند.
فرنگی
چنین کساانی قابل تقدیرند.
اولا به این دلیل که برای قطع رابطه
نیازی به گفتگو و هماندیشی نمی بینند.
مثلا
از دیدن مطالب و یا عکس های کسی
حال شان از او به هم می خورد و قطع رابطه می کنند.
این قطع رابطه
هم می تواند از موضع بهتر بحریف اشد و هم از موضع بدتر او.
ثانیا
خلایق
دنبال گفتگو و هماندیشی و هماموزی و توسعه فکری نیستند.
هدف اصلی انها
اتلاف وقت است و بس.
چه بسا دنبال عکس و غیره اند.
ثالثا
چنین کسانی بهتر از کسانی اند که رابطه مرده را حفظ می کنند
بدون اینکه گفتگویی و یا هماندیشی ئی داشته باشند.
حتی
بدون اینکه نظری بر وال او بیندازند و سنگر سیاسی و طبقاتی و اخلاقی و جهان بینانه او را حدس بزنند.
بعد قطع رابطه کنند.
قطع رابطه
با این جور افراد
زمانی صورت می گیرد که به پست های شان
پارس کنی.
رابعا
چنین کسانی بهتر از کسانی اند که در ۲۰ ثانیه
به ۲۰ مطلب تو که برای تحریرش ۲۰ ساعت زحمت کشیده ای
نخوانده لایک بزنند و چه بسا حتی هورا بکشند.
داشتن عقل سلیم بدون داشتن تحصیلات عالیه
هزار بار بهتر از داشتن تحصیلات عالیه، بدون داشتن عقل سلیم است.
فرنگی
فرنگی
از درک منشاء عقل سلیم
عاجز است.
فرنگی
خیال میکند که عقل سلیم
چیزی مادر زادی است.
عقل سلیم کذایی
چیزی جز تلنبار تدریجی دانش تجربی در اثر تجربه شخصی و نوعی نیست.
علاوه بر این
تحصیلات انتزاعی قابل بحث نیستند.
مثلا
تحصیلات تئولوژیکی آخوندها
چه بسا
مخرب عقل سلیم اند و نه مقوی عقل سلیم
آخوندها چه بسا خر تر از خلایق بیسوادند.
گوسفندان
مادام العمر در ترس از گرگ به سر می برند
تا
توسط شبانان خورده شوند.
اگر این حکم را بفهمی
ورق برمی گردد و تو شروع به فهم سیاست می کنی.
فرنگی
هجب درکی فرنگی از سیاست دارد.
فرنگی
از درک دیالک تیک گرگ و گوسفند
و
دیالک تیک شبان و گوسفند
عاجز است.
شبان که گرگ نیست تا گوسفندان را بخورد.
شبان یار و یاور و پرورگار گوسفندان است.
گوسفندان
اصلا
به شبان تعلق ندارند.
شبان چه بسا ستمدیده تر از گوسفندان است.
علاوه بر این
اهلی شدن حیوانات و پرندگان و نباتات
دیالک تیکی است.
یعنی به نفع و زیان هر دو طرف است.
اکنون دهها هزار نوع نبات و حیوان و پرنده وجود دارد
یعنی نوع انها حفظ شده و توسعه یافته است
بدون اهلی شدن آنها
نیل به این هدف استراتژیکی آشان
محال بوده است.
کی بر سر چی کلاه می گذارد؟
نبات و جانور و یا انسان؟
هنر زن یخ
شجاع الدین شفا و اسلام
هی شجاع الدین شفا
اسلام (و مذاهب دیگر)
جغرافیا سرش نمی شود.
مسلمان ملیت ندارد.
ضمنا مگر کلیمیان و مسیحیان و زرتشیان و بودائیان و غیره
فرقی با مسلمانان دارند؟
توله هر مذهبی دیگر هم پیرو همان مذهب می شود.
ضمنا
چرا زرتشیان که به زور و زر و شمشیر و تزویر و باج و خراج
اسلام اورده اند، معنی لا اله الا الله را نمی دانستند؟
علاوه بر این
فرم شعور (مذهب)
که تغییری در وجود کسی ایجاد نمی کند:
کسی با اسلام آوردن که تحول طبقاتی نمی یابد.
دهقان که ارباب فئودال نمی شود.
ولی فقیه مهسا
آره.
همه چیز اجامر جنقوری فوندامنتالیستی اسلامی مزور و ریاکار
بهانه است.
حتی اسلام بهانه است.
حجاب برای فوندامنتالیسم (خمینیسم، داعشیسم، طالبانیسم)
سمبل و سنگر ایده ئولوژیکی است.
وقتی کسی سنگر طبقاتی خود را پنهان نگه دارد،
به سنگرها و سمبل های بند تنبانی متوسل می شود.
آزادی
به مثابه مفهوم
با سیب و خربزه به مثابه مفهوم
فرقی ندارد
همه اینها مفاهیم اند و تعریف عینی و علمی و استاندارد دارند.
مفهوم چیست؟
چگونه تشکیل می یابد؟
مفهوم درخت و سیب و خر و دختر و خربزه از کجا امده است؟
همه چیز هستی
حکم آیینه دارد.
همه چیز هستی از همدیگر عکس می گیرند و در همدیگر عکس می اندازند.
جهان ما
جهان انعکاس (عکس برداری و عکس اندازی) است.
اگر این چنین نبود
شناخت محال می گشت.
شناخت نتیجه انعکاس است.
مثال
انتشار حرف های حنا
به معنی انعکاس حنا در آیینه خوانندگان است
طولانی ترین شب ما اون شباییه که از ترس بیدار شدن با شنیدن خبر اعدام جوونامون سر میشه نه شبی که ۱ دقیقه بیشتر با ج.ا میگذره
پاتریک
سکنه کشور ما
در شبی همیشگی به سر می برند
به قول سیاوش کسرایی:
اینجا
شب است
و
ما
شب زدگانی
که
چشم شان
صبحی ندیده است
تعاریف
که شخصی و دلبخواهی و سوبژکتیو نیستند.
تعاریف
عینی و علمی و استانداردند.
مثال:
تعریف سیب که دلبخواهی نیست.
شما بین تعریف و تحریف فرقی قائل نمی شوید.
شما اصلا نمی دانید که مفهوم چیست
به همین دلیل
هارت و پورت می کنید و حرف های تان توخالی اند.
مرگ بخشی از زندگی نیست.
مرگ ضد دوئالیستی و یا ضد دیالک تیکی زندگی است
تریاد زایش و رشد و زوال
لایتناهی است
مرگ به معنی رایج وجود ندارد.
«عدم
موجود
گردد»
این محال است.
وجود از روز اول
لایزال است.
در مثل
مناقشه روا نیست.
منظور از خر نه خر طبیعی که نیاکان بشری است
بلکه خر دوپا ست
آزادی اگر تعریف داشته که دیگه آزادی نیست
اویس
چیزی نمی تواند وجود داشته باشد و تعریف نداشته باشد.
کسانی
که هارت و پورت می کنند
و
همه چیز را در مه غلیظی از ابهام می پیچند،
یا عامیان اند و یا عوامفریبان اند.
خریت و خرپروری
هرگز به نفع بشریت تمام نشده است
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!..
تنِ بىسر عجبى نيست گر بیفتد روى خاک
سرِ سرباز ره عشق به پيكر عجب است...
جانفدا
ضعیفه حزب اللهی
تجلیل از مرگ
کسب و کار اصلی فاشیسم، فوندامنتالیسم (خمینیسم، داعشیسم، طالبانیسم)، نیهلیسم است.
حریفی
فوندامنتالیسم را نیهلیسم ماسک دار نامیده است
از لحاظ روحی،جسمی،اخلاقی،مادی،معنوی،ظاهری و سایر زمینه ها در ((گا)) به سر میبرم
حنا
اولا
فقط تو چنین نیستی.
جهان زیر سلطه سرمایه
چنین است.
ثانیا
پی بردن به این حقیقت امر
یعنی
رسیدن به خودشناسی
نعمت بسیار بزرگی است
و
انتقاد از خود
هنر بزرگی است.
خیلی ها خر زاده می شوند و خرتر می میرند و جز عرعر هنری ندارند
اگه این بهشت و جهنم که کسی هم ندیده ش وجود نداشت آخوندا میخاستن با چی کشور چپاول کنن؟
ماری
اولا
جنت و جهنم چیستند؟
جنت = جامعه اشتراکی برباد رفته و واقعیت زدایی شده.
جامعه برابران (کمون اولیه) جنت در کره زمین بوده است
که
جای خود را
تحت تأثیر رشد نیروهای مولده
به جهنم داده است.
جهنم = جامعه طبقاتی یعنی جامعه نابرابران، جامعه مبتنی بر استثمار و استحمار و استعمار
ثانیا
روحانیت
عامل گذار از جنت به جهنم بوده است.
تبدیل جامعه اشتراکی اولیه به جامعه برده داری
کار کاهنان معابد بوده است.
حضرت محمد
بانی جهنم طبقاتی (برده داری) بوده است
رسالت حضرت محمد
ترویج و تحمیل سیستم برده داری
با غزوات و به ضرب شمشیر و تزویر بوده است.
نوید نو چیست؟
نماینده کدام گرایش سیاسی و طبقاتی است؟
تفاوتش با اخبار امروز چیست؟
آته ئیسم
نه آلترنایوی برای مذهب،
بلکه نشانه بیگانگی با مارکسیسم است.
لامذهب بهتر از مذهبی نیست
بلکه بدتر از مذهبی است.
باب بها
اولا
عالم انسانی
ظلمانی نیست.
خیلی هم نورانی است.
علم و فکر و فن و فرهنگ
رشد عظیمی کرده و می کند.
روزی نیست که بشریت پیشرفت نکند.
هر روز داروی جدیدی تولید می شود و بر امراض معینی غلبه می شود.
روزی سل و دیابت و غیره امراض لاعلاجی بوده است.
کشف پنیسیلین و آسپیرین و مت فرمین و غیره
درد دهها میلیون مریض را درمان کرده است.
عالم الهی خرافه ای بیش نیست.
اصلا خدایی و یا اللهی وجود ندارد تا عالمی داشته باشد.
ثانیا
درد در جانسختی ارتجاع و طبقات حاکمه مرتجع و مقاومت در مقابل انقلاب و پرولتاریای انقلابی است و نه در فقدان انوار و آیات خرافی الهی.
مثال:
اتحاد شوروی پس از پیروزی انقلاب اکتبر با جنگ داخلی ارتجاعی خونین و محاصره اقتصادی توسط ۱۳ کشور امپریالیستی و بعد با جنگ جهانی دوم و سپش با جنگ به اصطلاح سرد مواجه شد
و سرانجام شکست خورد.
انوار و آیات خرافی الهی در بین نبوده است.
بلکه مقاومت ارتجاع جهانی در مقابل انقلاب جهانی در بین بوده است
تا آنجا برو که در دیدرس تو ست.
پس از رسیدن به آنجا
خواهی دید که ادامه راه چگونه است.
فرنگی
هی فرنگی.
آنجا کجا ست؟
میدان دید رهرو متحرک
یکسان نمی ماند.
افق دید او
با حرکت هر چه بیشتر
بازتر می گردد
و
این
روند و روال بی پایانی است.
مقصد
باید پیشایپش تعیین شود
دیالک تیک رهرو و راه و مقصد باید مراعات شود.
نقطه دیدرس پذیر
مقصد نمی شود
و
کسی را به جایی نمی رساند.
اینکه به راحتی کامو رو زیر سوال می برید برام قابل هضم نیست ولی اولین اصل آزادی عقاید آزاد و اندیشه ورزی است چه در چارچوب مشخص چه مطلق ، که شما با این توییتتون در دفاع از آزادی اون رو نقض کردید اگه قرار بود همیشه قانونمندی آزادی را احاطه کنند شما باید هنوز باور می داشتید
اویس
به صاحب نظر نپرداز.
اولا به این دلیل که نظر تعیین کننده است و نه صاحب نظر
ثانیا به این دلیل که تو صاحب نظر را نمی شناسی
ما عمری خر بوده ایم و از پیروان همین لاشخورها.
اخیرا
در اثر لاشخورشناسی
ترک خریت کرده ایم
و
سگ شده ایم
آزادی و یا اختیار
یک مفهوم فلسفی است و تعریف علمی استاندارد دارد.
ابراز نظر ربطی به ازادی ندارد.
خر نمی تواند مختار و یا آزاد باشد
حتی اگر حق داشته باشد که شب و روز عرعر کند.
مرگ مقصدی است که همه ما در آن مشترک هستیم. هیچ کس از آن فرار نکرده است. این همانطور است که باید باشد بدون مرگ ، پیشرفت بسیار کمی خواهد بود
استیو_جابز
مرگ همه چی می تواند باشد به غیر از مقصد.
مرگ برای فاشیست ها، فوندامنتالیست ها، نیهلیست ها و امثالهم
مقصد است و نه برای زحمتکشان و خردگرایان
اشک دختران دانشجو و دانش آموز افغان پشت درب دانشگاها و مدارس دلمو خون کرد لعنت به هرچی طالبان و اسلام فاشیستی اخه جامعه بیسواد به چه دردی میخوره حیوونا
ماری
افغانستان تاریخی دردناک دارد.
روزی زمام امور افغانستان در دست زنان و زحمتکشان بود
که با توطئه ارتجاع جهانی سرنگون شد.
بچه ها خودشون اون ور آب دارن کیف میکنن بعد اینجا ما از اینترنت هم محروم بشیم تاوان سکوت و کوتاه اومدن بهتر از این نیس
ماری
تاوان سکوت و کوتاه امدن نیست.
هر خری که خورجینی مملو از دلار داشته باشد
همه جا در صدر می نشیند
و
هر کس تهدست باشد
از هر دری رانده می شود.
پس
پیش به سوی برابری و خواهری ـ برادری
سعودی ـ لندنی
که سه قلو نمی شود.
دوقلو می شود.
حزب اللهی ها
بدتر از شاه اللهی ها
بیسواد و بی حواس اند.
جنقوری فوندامنتالیستی اسلامی
همشیره فاشیسم است
و
عمیقا ضد ملی، ضد خلقی، ضد عقلی، ضد اخلاقی است.
حزب الله
در غیاب ملت و در عجز از تشکیل ملت و در خصومت با ملت
امت تشکیل داده است:
امت اسلامی
به همان سان که داعش الله (فوندامنتالیسم اسلامی سنی)
دولت اسلامی
تشکیل داده است.
ایران شده عیران.
ایرانی وجود ندارد
تا مراسمش را بدترین دشمنان ایران و ایرانی پاس بدارند.
سگان توده مولد به این پاس حزب الله پارس می کنند.
به خاوران بروید تا به خودشناسی و حزب الله شناسی نایل آیید.
جنگ در یمن
جنگی نیابتی است.
جنقوری فوندامنتالیستی اسلامی
از قوطی حمایت میکند
و
رژیم برده داری عربستان و عمارات عربی و غیره
از طوطی.
این جنگ از جنگ های مطلقا ارتجاعی و خرکی و بیهوده و بی معنی است.
حالا چه فرقی دارد که در یمن
قوطی حکومت کند و یا طوطی؟
در جاهای دیگر نیز همین سؤآل مطرح است:
مثلا
چه فرقی دارد که در اوکراین
اولیگارش های طرفدار غرب حکومت کنند
و
یا اولیگارش های طرفدار روسیه؟
چرا.
با طبقه حاکمه مزور و ریاکار و مکار
نباید روراست و بی ریا بود.
کیش تشیع = کیش خنجر از پشت.
باید هشیار بود.
بگذار بگویند :
چرا اسمت و عکست و آدرست معلوم نیست.
مرگ فاجعه است و نهایت بدبختی است.
آدمهارو از روی ظاهر قضاوت نکنید... نصف اینایی که خدارو قبول دارن خدا قبولشون نداره
راحله
هی راحله
از کجا می دانی که خدایی وجود دارد
ضمنا از کجا می دانی که خدا چه کسی را قبول دارد و یا ندارد.
کسانی که خدا را قبول دارند تا خر اند و یا خدعه گر و عوامفریب
اگه ببینید یه نفر که باهاش مشکلی نداشتید بی دلیل بلاکتون کرده،چه واکنشی نشون میدید؟
ماتیلده
اولا
هیچ کاری بی دلیل صورت نمی گیرد.
ضمنا
بلاک شدن توسط این و آن
علامت آدمیت تو ست.
اگر زباله بودی
کسی بلاکت نمی کرد.
چون
از زباله
کسی انتظاری ندارد
از زباله
کسی دلگیر نمی شود و بلاکش نمی کند
اتقلاب به چه معنی است؟
در
ا وکراین چه می گذرد.
پوتین با پالان اصلا فرق ماهوی ندارد.
طلاق و ازدواج
از مسائل خانوادگی است.
ما تعریف خانواده را از منابع مارکسیستی
همین دیروز ترجمه و منتشر کرده ایم.
به عوض اشاعه خرافات امپریالیستی
بخوانید تا بدانید.
نه. با بیرون رفتن دیو (پرولتاریا) فرشته در نیامده پوتین و پالان درامده و خطر شعله ور گشتن جنگ جهانی سوم می رود. با بیرون رفتن شاه شیخ خونخوار درآمده. با بیرون رفتن ببرک طالبان کثافت درامده
هی وکلای اطریش
حکم در محکمه های جماران
بنا بر قوانین صدر اسلام صادر می شود
بنا بر قوانی نظام برده داری است.
چگونه می توانید از متهمین دفاع کنید.
قوانین جامعه سرمایه داری را که در جماران نمی پذیرند.
کامو
مثل بقیه اگزیستانسیالیست ها
معنی آزادی را نمی داند.
آزادی = درک جبر عینی مربوطه (قانونمندی های عینی مربوطه)
به همین دلیل آزادی با آگاهی حاصل می اید.
خر نمی تواند آزاد باشد.
پیش شرط کسب آزادی = خروج از خریت
انسان نیک سچوان
برشت
من با کسی خواهم رفت که دوستش دارم.
بی اعتنا به هزینه این همراهی
بی اعتنا به حسن و عیب این همراهی
بی اعتنا به عشق و علاقه او به من
من با کسی خواهم رفت که دوستش دارم.
هی انسان نیک سچوان
با کسی که عشق و علاقه ای با تو ندارد،
نرفتن بهتر از رفتن است.
همراهی
همیشه
دیالک تیکی است.
همه چیز هستی
دیالک تیکی است.
به نیکان دیگر هم بگو.
به زور و زر و التماس و عجز و لابه
نمی توان با کسی همراهی کرد
فقط میتوان از کسی دنباله روی کرد.
دنباله روی اما در شأن نیکان نیست.
دنباله روی
کسب و کار علافان است.
منشاء عشق و علاقه به کسی و یا چیزی
ضمنا
شناخت او و ان است.
یعنی
پیش شرط همراهی (همکاری، همرزمی) برابر حقوق با کسی است
همشناسی است.
میخائیل لایستر
دریای خشن است که موجد (ایجاد کننده) بهترین ناخداها ست.
نسیمی نرم
هرگز ما را به محتوای نهفته در خودمان
واقف نمی سازد.
هی مش میخائیل لایستر
حزب توده است که پرورنده بهترین ناخداها و خداها ست
و
نه دریاها.
مینارد کینز
سرمایه داری مبتنی بر این اعتقاد عجیب و غریب است
که
افراد نفرت انگیز با انگیزه های نفرت انگیز
به نحوی از انحاء
به رفاه عمومی خدمت خواهند کرد.
هی مش مینارد
سرمایه داری که آدم نیست تا اعتقادی داشته باشد.
سرمایه داری
سیستم اقتصادی ـ اجتماعی است.
فرماسیون اقتصادی است.
سیستم اقتصادی که نمی تواند مبتنی بر اعتقاد باشد.
سیستم چه سرمایه داری و چه برده داری و چه سوسیالیستی
فقط میتواند مبتنی بر مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) باشد.
زیربنایی که خودش وابسته و تابع نیروهای مولده است و ضمنا موجد روبنای ایده ئولوژی است و تحت تأثیر ضمنی آن است.
مثلا زیربنای سیستم سرمایه داری کج و کوله در طویله جنقوری فوندامنتالیستی ـ اسلامی
اسیر مفلوک روبنای عهد بوقی است.
روزی
متوجه خواهی شد
و
باید خودت را متقاعد کنی
که
وضع و حال تو
برای خلایق کمترین اهمیتی ندارد.
فرنگی
هی فرنگی
مگر ننه و بابا نداری؟
مگر وضع و حال تو
برای ننه و بابایت مهم نیست؟
آدم
موجودی جامعتی است
و
نه
مهره شطرنج.
مثلا برای ما سگان دربدر
وضع و حال همنوعان درا قصا نقاط جهان
یکسان نیست.
ما با درد ستمدیدگان
گریسته ایم و به ستمگران با تمام وجود خود پارسیده ایم و پاچه شان را دریده ایم.
تفاوت سنگ با سگ همین جا ست.
سنگ
توان پارسیدن و پاچه دریدن ندارد.
هی لائوتسه
نشان دادن خطا و خریت کسی
چه هوشمند، چه خردمند و چه خر
برایش ناخوشایند است.
ما هنوز به کسی برخورد نکرده ایم
که از شنیدن معایب خودش، مریدانش و یا مرادانش
خوشحال شود
قدردانی پیشکش.
حتی همین کسانی که لاطائلات تو را منتشر می کنند،
چه فرنگی و چه جمکرانی
چه بسا
دشنام می دهند
و
در بهترین حالت
سکوت سرشته به خشم و نفرت و کین می کنند و می گذرند.
مثال تر و تمیز و تازه ای:
آقا ، خانم ، کودک
شما که نه نام و نه عکستان از آن خودتان نیست
و من نمی دانم کی هستید
لطفا کامنت برای من نگذارید
جای مهسا خالی است
حریف متعارف
تعارف توانگر کند خلق را
همه زنان جمکران
چه وابسته به طبقه حاکمه
و
چه
مخالف طبقه حاکمه
اگر مثل مهسا نباشند
کمتر از او نیز نیستند.
مهسا
محصول تصادف است.
هر زن دیگری هم می توانست
تصادفا
مهسایی باشد.
قهرمانان را طبقات حاکمه می سازند:
۱
جناح مقتدر طبقه حاکمه با کشتن شان
۲
جناح منتظر کسب اقتدار طبقه حاکمه
با تجلیل الکی شان
کسب و کار ما تمرین مشخص فلسفه مارکسیستی است.
همیشه با مثال همراه است.
مثلا خوداموز خود اندیشی.
تحلیل سطر سطر آثار سعدی است.
مثبت و منفی چیست؟
رحیم
مثال:
هر فرزندی
نو
است
و
هر مادر و پدری
کهنه.
هر فرزند
به مثابه نو
مادر و پدرش را نفی دیالک تیکی می کند.
جنبه های منفی و مزاحم و مخرب مادر و پدرش را
مثلا
خریت شان و خرافات شان را دور می اندازد
و
جنبه های مثبت شان را
مثلا
دانش تجربی شان را
وسایل تولید شان را
حفظ می کند و توسعه می بخشد.
در نتیجه
فرزند
پیشرفته تر از مادر و پدرش می گردد
اوکراین و تندیس لنین
از دیدگاه شخصی من، بسیار غم انگیز است که یک قرن از زمانی که اوکراین بخشی از اتحاد جماهیر شوروی صاحب برق شد و رفیق لنین که چقدر برای استقلال و کرامت این سرزمین آن تلاش کرد.می گذرد اماشهروندانش، در سال2013 باشوق وشور یورومیدان اولین بنای یادبود ایلیچ را در آنجا با پتک خرد کرداند.
استالینگرا
دیدگاه شما چیست که مو می بینید و از ماست بیرون می کشید
ولی ماست نمی بینید؟
ننگ_با_رنگ_پاک_نمیشود تاابد جنایتهاتون درتاریخ باقی خواهد ماند.
حریف
رنگ و ننگ رابطه دیالک تیکی با هم دارند.
اهل تشیع قبل از هر چیز
اهل رنگ و ریا هستند.
اهل تزویر و تقیه و تئاتر و تظاهر الکی اند.
به همین دلیل پیدا کردن دوست در این طویله اسان نیست.
به قول فروغ
ضمن بوسیدن رویت
در
ذهن خود
طناب دارت را می بافند.
دلیل پاک کردن شعارها
بی رنگ تر کردن خیزش ها
و
فاتح خواندن بر تغییر اوضاع
و
حفظ وضع موجود است
ضمنا
کار «آفرینی» برای بیکاران جنقوری جنایت است
ما بیش از ۳۰ هزار تویت زده ایم
یکی از انها را نشان بده که کسه شر باشد
کسه شر یک واژه آلمانی است و به معنی چرت و پرت است
جوری میگن کشور های خارجی تو مسائل داخلی کشور ما دخالت نکنن که انگار ایران میراث پدران ملخ خور و بیابان گرد پاپتی شون بوده و مردم هم همه نوکر و برده ی اونان و هر بلایی که بخان سرشون میارن
ماری
خارجی سازی تضادها
و
خرد و خراب کردن همه کاسه ـ کوزه ها بر سر خوارج
تازگی ندارد.
دایی جان ناپلئون هم همه بلایا را توطئه انگلیس می داند.
پوتین هم برای تقسیم دار و ندار روسیه میان اولیگارش های لاشخور
و سرکوب هر نفس کش
و
تجاوز به خاک همسایه
خارجی ها را بهانه می آورد
مخربین سیستم اجتماعی
با قایق نمی ایند.
مخربین سیستم اجتماعی
ماشین های گرانقیمت می رانند
با هواپیمای شخصی سفر می کنن
و
همیشه همین جا هستند.
فرنگی
فرنگی
افراد را می بیند
و
نه
طبقات را
و
نه
افکار را.
حسن تفکر فلسفی ـ علمی (مارکسیسم)
در این است
که
در خطه ظاهر و جزء و خاص و منفرد
درجا نمی زند
بلکه از سرحدات ظاهر و جزء و منفرد و خاص
پا فراتر می نهد و به عالم ماهیت (ذات) و کل و عام می رسد.
دلاورانه ترین کاری که این روزها میتوان کرد
تفکر است.
فرنگی
تفکر
دلبخواهی نیست.
تفکر
لیاقت لازم دارد.
کسب لیاقت تفکر
مشقت بار است.
بنی بشر
شاید در ۵۰ ـ ۶۰ سالگی
بتواند
با فوت و فن تفکر اندکی اشنا شود و بتواند بیندیشد و بیندیشد.
بخش اعظم افراد
خر به دنیا می ایند
و
چه بسا
خرتر
می میرند.
هرچقد ادم بیشتر دستگیر و اعدام میکنید بیشتر مطمئن میشم موندنی نیستید
ماری
هیچ کس و هیچ سیستم و هیچ چیز ماندگار و ابدی نیست.
هدف طبقات حاکمه از سرکوب و ستم
طولانی تر کردن حاکمیت طبقاتی خویش است.
هرگز
طبقه حاکمه ای در طول تاریخ
داوطلبانه جا خالی نکرده است.
سرنگون شده است
انهم پس از ریختن شطی از خون توده.
سوزن ما به کجا گیر کرده است؟
سران وسرداران پارسای حزب توده را جاسوس شوروی جا زده اید
تحت شکنجه های شدید قرار داده اید
به
توبه واداشته اید.
تیرباران کرده اید.
جامعه را به طویله تبدیل کرده اید.
و بعد با کثیف ترین جانیان جهان از قبیل پوتین و پالان که جانشینان تزار کثیف روسند، در سوریه واوکراین به وحدت رسیده اید.
ما عقب گرد کرده ایم
و
یا شما؟
مسی
همه شرایط خریت را
و
عیرانیت را
دارد.
فقط عمامه
کم دارد..
دعوت کنید به هتل های مشهد که زوار خارجی دیگر را دعوت می کنید تا حوری و غلمان در جنت جنایت و جهل و جنون جماران
به نصیب ببرند.
ادامه دارد.
۱۴۰۱ دی ۱, پنجشنبه
کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۷۲)
میم حجری
تعریف آزادی را بگویید.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر