۱۴۰۱ شهریور ۱۲, شنبه

درنگی در اندیشه ای (۴۱۰)

Ist möglicherweise ein Bild von Rose, außen und Text 

میم حجری

 

 اگر همه قوایی که صرف جنگ می شوند
صرف سازندگی شوند
می توانیم
با
یکصدم انرژی مصروفه
با
جزئی از پول هدر رفته
دنیایی بسازیم که
همه در ا«
زندگی درخور انسانی داشته باشند.
فرنگی


تخیل توانگر کند فرد را

 
جامعه بشری
نه
جامعه ای انتزاعی با اعضای یکسان و همگون متنفذ
نه
صفحه شطرنج با مهره های متحرک و متنفس
بلکه جامعه ای طبقاتی است
و
جنگ در همه فرم هایش
جنگ های طبقاتی 

اند.

جنگ میان طبقات اجتماعی

اند.
جنگ «من بخورم و بنوشم و بپوشم و بیاسایم
و
تو نخوری و ننوشی و تماشا کنی و بکوشی»

اند.

جامعه بشری
طبیعت و طویله نیست.
سازنده جهان مطلوب تو
خداوند نام و نشان و جایگاه و پایگاه است
و
نامش
پرولتاریا ست.

طریق و ترفند تشکیل جهان مطلوب
انقلاب اجتماعی است و نه اندرز و توصیه و آرزو و اوتوپی و انفعال و تماشا. 

به بالا رود کار افتادگان

لنینی کند چون در ایران ظهور

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر