۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

درنگی در مفهوم نازی در بیانات اولیگارشیسم اوکراین و روس

Schlank durch Gedanken e1478769570488
 
وزیر خارجه روسیه
حضور نازی‌ها در حکومت اوکراین را یکی از دلایل حمله به این کشور عنوان کرد.
اتهام حضور نازی‌ها در اوکراین
  توسط ولادیمیر پوتین نیز مطرح شده است.
 
زلنسکی
نیز
به 
کرات
اعمال ارتش روسیه
را
با
اعمال ارتش نازی
 یکسان تلقی کرده است.
 
استفاده مبرم و مکرر از مفهوم نازی از سوی نمایندگان اولیگارشیسم روس و اوکراین،
هم
بحث انگیز 
است
و
هم
سؤال انگیز.
 
وحدت عملی میان اولیگارشیسم اوکراین با جریان فاشیستی سلحشور
و
پیوند آشکار میان اولیگارشیسم روس و جریانات و شخصیت های فاشیستی روسی و جهانی
غیر قابل انکار است.
 
سؤال 
اما
این است
که
دلیل زدن انگ فاشیستی به یکدیگر
چیست؟
 
به نظر ما هر دو حق دارند.
 
شکست انقلاب اکتبر
و
فروپاشی اتحاد شوروی و اردوگاه سوسیالیستی
در
قاموس نمایندگان اولیگارشیسم روس و اوکراین 
به
معنی پیروزی نازیسم بر بلشویسم
است.
 
در تحلیل نهایی
حق با هر دو ست.
 
ایراد این استنباط به ظاهر درست،
اما
این است
که
نه
روسیه جامعه ای فاشیستی است و نه اوکراین.

همه کشورهای پساسوسیالیستی
(به استثنای آلمان دموکراتیک)
جوامع اولیگارشیستی
اند.


اولیگارشیسم 
اما 
هم 
همشیره فاشیسم و فوندامنتالیسم 
است
و
هم
پرورشگاه فاشیسم و فوندامنتالیسم.

آلمان دموکراتیک به مثابه اصیل ترین و قوی ترین جامعه سوسیالیستی
دیری است که کنام جریانات نیرومند فاشیستی
است.

احزاب و جریانات فاشیستی در آلمان کنونی
صدها بار قوی تر از روسیه و اوکراین است.
 
یکی از احزاب فاشیستی آلمان (آ اف دی)
حتی
در پارلمان آلمان و پارلمان های ولایات آن
فراکسیون دارد.

احزاب و جریانات فاشیستی روسیه و اوکراین
به مراتب ضعیفتر از آلمان اند.

در جوامع
اولیگارشیستی
احزاب کمونیست
عمدتا
ممنوع اعلام شده اند.
 
این احزاب 
یا
به
احزاب اولیگارشیستی با عناوین چپ و غیره
استحاله یافته اند
و
یا
با حفظ الکی عنوان کمونیست،
به
حزب کم و نیست تابع اولیگارشیسم.
 
حزب کمونیست سابق روسیه
پیرو ولادیمیر پوتین است و نه ولادیمیر لنین.
 
کاندیدای حزب کمونیست روسیه
در انتخابات اخیر
اولیگارشی
بوده است.
 
در این جوامع از حزب کمونیست دیگر اثری نیست.
 
ای بسا احزاب کمونیست منحله سابق  در این کشورها
که
به
همکاری عملی و نظری با احزاب فاشیستی می پردازند.
 
آدم بی اختیار یاد راه توده و غیره  می افتد که به مدافع فوندامنتالیسم شیعی مبدل شده اند.
بی اعتنا به اینکه همین فوندامنتالیسم شیعی
 حزب توده را بی ابرو و رسوا و قلع و قمع کرده است.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر