مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۷۱) (بخش آخر)

    

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

 

مؤخره

 

۱

تفاوت بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم

 

الف

·    تفاوت بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم، قبل از همه در مدیوم تغذیه اجتماعی آندو است. 

 

   (مدیوم به موادی اطلاق می شود که برای رشد میکروارگانیسم ها در آزمایشگاه ها به کار می رود. مترجم)

 

ب

·    تفاوت بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم، در آغازگاه (نقطه آغازین حرکت، مبدأ حرکت) سیاسی ـ ایده ئولوژیکی آندو است.

 

پ

·    تفاوت بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم،  در نیروهای محرکه سیاسی ـ ایده ئولوژیکی آندو است.

 

ت

·    تفاوت بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم، در آماج های سیاسی آندو است.

 

ث

·    تفاوت بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم، در استراتژی های سیاسی آندو است.

 

ج

·    تفاوت بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم، در وسایل سیاسی آندو است.

 

۲

·    همه این تفاوت های بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم، در کانونی به نام  رابطه مائوئیسم با رسالت تاریخی طبقه کارگر به هم می رسند.

 

۳

·    تفاوت تاریخی ـ محتوایی بنیادی مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم، تبیین فشرده و غلیظ خود را در خصومت سیاسی ـ ایده ئولوژیکی آگاهانه آن با جهان بینی علمی می یابد. 

 

۴

·    همانطور که «فلسفه در پرولتاریا سلاح مادی خود را می یابد» و «پرولتاریا در فلسفه سلاح فکری خود را می یابد»، به همان سان هم رابطه منفی و خصومت آمیز مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم (سلاح فکری) و خصومت مائوئیسم با رسالت تاریخی طبقه کارگر (سلاح مادی)، دو روی امر واحدی (مدال واحدی) اند.

 

۵

·    این خصومت مائوئیسم (رابطه منفی و خصومت آمیز مائوئیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم (سلاح فکری) و خصومت مائوئیسم با رسالت تاریخی طبقه کارگر (سلاح مادی)) را (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱، ص ۳۹۱، ۱۹۶۴) می توان با توجه به نکات زیر به روشنی اثبات کرد:    

 

الف

·    با توجه به استراتژی جامعتی ـ سیاسی  مائوئیسم  

 

ب

·    با توجه به طرح ایده ئولوژیکی مائوئیسم، راجع به طبقه کارگر  

 

پ

·    با توجه به مفهوم «پرولتاریا» در قاموس مائوئیسم  

 

ت

·    با توجه به استنباط مائوئیسم از خصلت دوران

 

  مراجعه کنید به دوران در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

 

ث

·    با توجه به استنباط  مائوئیسم از نیروهای اصلی دوران 

 

ج

 

·    و قبل از همه، با توجه به  رابطه عملی ـ سیاسی مائوئیسم با طبقه کارگر چین، با جنبش کارگری بین المللی و به ویژه با سیستم سوسیالیستی جهانی. 

 

۶

·    بررسی این مسئله که مائوئیست ها در مقابل طبقه کارگر ـ چه در مقیاس ملی و چه در مقیاس بین المللی ـ چه سیاستی در پیش گرفته اند و چه تأثیراتی این سیاست در پی دارد، فاکت های بی چون و چرایی عرضه می دارد که از ماهیت ارتجاعی مائوئیسم پرده برمی دارند.   

 

۷

·    این فاکت ها ما را بر آن می دارند که شعارهای زیر  مائوئیست ها را عوامفریبی، هاله و افسانه بنامیم:

 

الف

·      شعار «دیکتاتوری پرولتاریای» مائوئیست ها را

 

ب

·      شعار «انقلاب پرولتری» مائوئیست ها و غیره را

 

۸

·      این فاکت ها ما را بر آن می دارند که همواره به نیمکاسه ای بیندیشیم که در زیر کاسه مائوئیسم پنهان شده است.   

 

۹

·    تضاد شدت یابنده مائوئیسم با رسالت تاریخی طبقه کارگر به مثابه نیروی اصلی پیشرفت جامعتی در دوران ما علت تعیین کننده ای برای بحران عمومی شدت یابنده ی مائوئیسم، از سویی و برای موقتیت (گذرایی) تاریخی اصولی آن از سوی دیگر است.

 

پایان