میم حجری
ایرادی که به کمونیست ها گرفته می شود، این است که اگر مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید نباشد، کسی تن به کار نمی دهد.
مارکس و انگلس در مانیفست حزب کمونیستی بدان پاسخ داده اند:
این ادعای مسخره ای بیش نیست.
چون اگر در جامعه سرمایه داری به دور و بر خود نظر اندازیم،
متوجه می شویم که قضیه برعکس است:
صاحبان وسایل تولید
دست به سیاه و سفید نمی زنند
و
توده محروم از تملک وسایل تولید
شب و روز جان می کنند.
ما هم بی اعتنا به پاسخ طنز آمیز مارکس و انگلس
به این ایراد حریفان
پاسخ می دهیم:
اولا
نیاکان ما در جامعه کمونیستی آغازین که صدها هزار سال طول کشیده است و از مالکیت خصوصی بر وسایل تولید خبری نبوده است،
اهل کار بوده اند و مایحتاج همبود خود را تولید کرده اند.
پس مالکیت جامعتی دلیلی بر تن پروری نمی تواند باشد.
ثانیا
کار در جامعه کمونیستی
خصلت دیگری دارد.
یعنی بر خلاف کار در طوایل طبقاتی
اجباری نیست.
کار
شبیه بیگاری نیست.
برای اینکه جامعه کمونیستی
نه
طویله
بلکه جامعه به معنی حقیقی کلمه است.
جامعه کمونیستی
همبودی از برابران و خواهران و برادران است.
ضمنا
کار در جامعه کمونیستی
منبع معنی و محتوای زندگی است.
کار در جامعه کمونیستی
دیالک تیک ریاضت و لذت است.
انسان نوین در جامعه کمونیستی
در روند کار
چه کار مادی
چه کار فکری
چه کار هنری و استه تیکی
هم
جامعه را توسعه می دهد
و
هم خویشتن خویش
را
و
لذت اصیل و عمیق می برد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر