۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۵۳۶)

Bild

 شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص  ۵۳)

بخش سیزدهم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

دعای ضعیفان امیدوار

ز بازوی مردی، به (بهتر) آید به کار

 

معنی تحت اللفظی:

دعای توده ناتوان در حق شاهی، برای شاه، مفیدتر از پهلوانان زورمند است.

 

سؤال

 

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک (۱) و فکری

را به شکل دیالک تیک بازوی مردی و دعای ضعیفان بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک مادی و فکری را به شکل دیالک تیک بازوی مردی و دعای ضعیفان بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن فکری (دعای ضعیفان) می داند.

 

راستی چرا؟

 

برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش

باید پرسید:

منظور از دعای ضعیفان چیست؟

ضمنا

چرا فقط دعای ضعفای امیدوار و نه ضعفای نا امید؟

 

سعدی

 در حکایات قبلی هم به این نکته اشاره کرده است:

 

بگفتا:

«دعائی کن، ای هوشمند

که در رشته (بیماری رشته) چون سوزنم، پای بند.»

 

شنید این سخن پیر خم بوده پشت

به تندی بر آورد بانگی درشت:

»دعای من ات، کی شود سودمند

اسیران محتاج، در چاه و بند

کجا دست گیرد دعای وی ات؟ 

دعای ستمدیدگان در پی ات؟»

 

معنی تحت اللفظی:

پادشاه قلدر از پیر خمیده پشت خواست که  در حقش دعا کند تا از مرض رشته شفا یابد.

پیر غرید که دعای من به چه درد شاده ستمگری چون تو می خورد؟

اگر دعای تو شامل حالت باشد، در ان صورت دعای من هم مستجاب خواهد شد.

 

سعدی

بدین طریق

دیالک تیک توده و پارسا

را

به شکل دیالک تیک ستمدیدگان و پیر خمیده پشت بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن توده (ستمدیدگان) می داند.

 

سعدی

 در مفهوم «دعای ضعیفان»، رضایت نسبی توده مولد و زحمتکش و بی خانمان را جاسازی می کند و از طبقه حاکمه و پادشاه می خواهد که هرازگاهی به احسانی، خوان یغمائی و تظاهر به نیکوکاری

نارضایتی همگانی را تعدیل دهند.

او ضمنا ضعف توده مولد و زحمتکش و بی خانمان را به رخ توده می کشد تا به تسلیم و تحمل و رضا تن در دهند و امیداشن به احسان تصادفی طبقات حاکمه باشد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر