شین میم شین
باب اول
در عدل و تدبیر و رأی
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۳)
بخش سیزدهم
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
به بازو توانا نباشد سپاه
برو همت از ناتوانان بخواه
معنی تحت اللفظی:
معیار توانایی ارتش، نه قدرت آتش، بلکه درجه جلب حمایت همت توده است.
سؤال
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک طبقه حاکمه و (۱)
را
به شکل دیالک تیک توانا و ناتوان بسط و تعمیم می دهد و وارونه و زیر و زبر می سازد.
جواب
سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک طبقه حاکمه و توده را به شکل دیالک تیک توانا و ناتوان بسط و تعمیم می دهد و وارونه و زیر و زبر می سازد:
سرچشمه قدرت نه زور بازو، بلکه همت ناتوانان است.
حافظ همین اندیشه وارونه سعدی را مو به مو به خدمت می گیرد:
ای توانگر، نفروش این همه نخوت، که تو را
سر و زر در کنف همت درویشان است
سعدی اکنون با یک تیر دو نشان می زند:
اولا
پادشاه را به عوامفریبی و حمایت از ناتوانان فرامی خواند، تا آوازه نیکنامی در کند و فرزندان رعایا در سپاه بهتر جانفشانی کنند و خاک دیگران اشغال و ثروت آنان را غارت کنند.
ثانیا
به توده مولد و زحمتکش حقنه می کند که آنها، اگرچه مولدین ثروت اجتماعی اند، ولی جز مشتی ناتوان و علیل و ذلیل نیستند تا سودای انتقاد و انقلاب بر سرشان نزند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر