۱۴۰۰ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۱۵)

Truus Oversteegen, girl wearing a knee-length skirt and overcoat, smiles at the viewer while holding a military weapon

هانی شافت

آنتی فاشیست شهید هلند  

میم حجری



۸۵۶۱  

سنگ سخنگو

جامعه بشری چیست؟

سگ سخن جو


جامعه بشری
نردبام توسعه از نازل به عالی است.
تاریخ جامعه بشری سیر تکاملی
از توحش به بربریت
از بربریت به کمون اولیه (جامعه اشتراکی آغازین)
از کمون اولیه به برده داری
از برده داری به فئودالیسم
از فئودالیسم به کاپیتالیسم (سرمایه داری، امپریالیسم)
از کاپیتالیسم به سوسیالیسم
از سوسیالیسم به کمونیسم است.

در جوامع امپریالیستی
همه شرایط مادی و عینی و واقعی (اقتصادی و فکری و فرهنگی و اداری و پارلمانی و الی اخر ) برای گذار به سوسیالیسم فراهم امده است.

دلیل بحران عمومی سرمایه داری
هم
عدم گذار به سوسیالیسم است.

سرمایه داری و یا امپریالیسم
که فحش خواهر و مادر نیست.

سرمایه داری و یا امپریالیسم
مرحله تدارکی لازم برای گذار به سوسیالیسم است.


۸۵۶۲  

سنگ سخنگو

شارل بودلر
ترجمه نیما زاغیان

رخوت این باغ تنهایى
بر کشیدن چنین بارى سترگ
شهامت را لخته‌لخته از گرده‌هایت خواهد مکید
اى سیزیف

گرچه قلبت سخت در جوشش و کار است
لیک راه هنر بى‌پایان است و آدمى را مجال اندک

سر به سوى مزارستانى متروک
دور از مقابر نام‌داران

قلب من تپنده
چو فرو مرده نعره‌ى طبل‌ها
مى‌نوازد آشوبِ آهنگ عزا

چه‌بسا گوهران یک‌دانه که خفته در دل خاک
گم‌گشته‌ى تاریکى و نسیان‌اند

و چه دورند ز یافته شدن
پرداخته شدن

چه‌بسا گل‌ها، حسرتا
که ریخته‌اند نرماى عطر خویش
چو رازى
بر رخوت این باغ تنهایى.

پایان


سگ سخن جو


معنی تحت اللفظی:
سستی باغ تنهایی از شانه های سیزیف شهامت می مکد.
قلب در کار است
اما راه هنر بی پایان و وقت اندک
سر به سوی گورستان متروک نهاده ام
گورستانی از مقبره های مشاهیر در آن اثری نیست.

قلبم بسان طبلی آهنگ عزا می زند.
ای بسا گوهرها که در خاک خفته اند و فراموش شده اند.
ای بسا گل ها که عطرشان را بر رخوت باغ تنهایی ریخته اند.

عجب مصیبتی است
با این مشاهیر چه باید کرد؟

هی باید عکس شان را منتشر کرد و پوز داد؟

مشاهیر
که
اندیشه نداشته اند و ندارند.
تا کسی نشخوارشان کند و خوش باشد

۸۵۶۳  

سنگ سخنگو

آره.
کودکان شبیه نه فقط میمون ها بلکه همه حیوانات اند.
اگر جهان نباتات را هم بتوانیم مشاهده کنیم و بشناسیم
به همتباری خود با آنان پی می بریم

۸۵۶۴  

سنگ سخنگو

جنگ و صلح چیستند؟

سگ سخن جو


جنگ و صلح
رابطه دیالک تیکی با هم دارند.
یعنی به همدیگر تبدیل می شوند.

هر صلحی فرصتی برای تدارک جنگی است و هر جنگی فرصتی برای تدارک صلح.

در دیالک تیک جنگ و صلح
نقش تعیین کننده اما از آن جنگ است.

حتی در صلح آمیز ترین لحظات
جنگ به نحوی از انحاء ادامه دارد.

جنگ را نباید در کشت و کشتار و توپ و تانک و خشم و خون خلاصه کرد.
در عرفان قرون وسطی ایران
مثلا در آثار و اشعار مولانا
هم
دیالک تیک جنگ و صلح
مطرح می شود.

جنگ فرمی از تضاد دیالک تیکی است و دو طرف جبهات جنگ
فرمی از اقطاب دیالک تیکی اند.
تضاد دیالک تیکی هم در واقع وحدت اضداد است
یعنی تضاد خشک و خالی و مطلق و محض نیست:
هر تضاد دیالک تیکی
دیالک تیک همبایی و همستیزی اقطاب است.
مثال:
جنگ های ۳۰ ساله در المان
جنگ میان دهقانان و اربابان فئودال است
یعنی جنگ طبقات اجتماعی است.
همه جنگ ها
جنگ میان طبقات اجتماعی اند
کشف ماهیت طبقاتی جنگ ها اما بدون از ان خود کردن فلسفه مارکسیسم ـ لنینیسم
دشوار است.


۸۵۶۵  

سنگ سخنگو

این ترقی های ترقه ای
به این زودی ها
امکان پذیر نیستند.

افغانستان با ایرانستان تفاوت دارد.

مشکل افغانستان
انفرا استروکتور این کشور است.
(Infrastructure)
عبارت است از امکانات، سامانه‌ها و بناهایی که به یک شهر یا کشور خدمت‌رسانی می‌کنند، مانند راه‌ها، مدارس و زیرساخت‌های آموزشی. این واژه در زمینه‌های متفاوت معانی گوناگونی می‌دهد و ممکن است اشاره به زیرساخت نرم یا سخت باشد.
ویکی‌پدیا


یانکی ها ۳۰ در صد خاک افغانستان را به لحاظ ذخایر معدنی بررسی کرده اند.
نفت و گاز و فلزات نایاب هست
ولی
در گردنه های صعب العبور و نه در صحاری شبیه خوزستان
مقدارشان هم چنگی به دل نمی زند.

تخصص طالبان
در «تولید» حشیش و هروئین و تریاک و ترور است
و
ادامه خواهد یافت.

۸۵۶۶  

سنگ سخنگو

مگر حالا اعضای طبقات حاکمه همین کارها را نمی کنند.
شرح حال همین جو بایدن و ترامپ و کلبتین و غیره را بخوانید و ببینید.

۸۵۶۷  

سنگ سخنگو

معیار تمیز آدمیان خوب از آدمیان بد چیست؟


۸۵۶۸  

سنگ سخنگو

کسانی که مختصری با ادبیات مارکسیستی آشنایی دارند چه بسیار شنیده و هنوز می‌شنوند که چون دست‌نوشته‌های فرجامین فصل کاپیتال ۳ زیر عنوان «طبقات» ناتمام است، مارکس در فهم طبقه‌ی کارگر و از آنجا مبارزه‌ی طبقاتی خلائی برجای گذاشته است.
با چنین توصیفی، طبعاً مارکسیت‌های پسا-مارکس وظیفه‌ی خود می‌دانند که در جهت پر کردن چنین خلائی تلاش کنند.
نقد اقتصاد سیاسی


سگ سخن جو


یعنی مثلا حضرات اقتصاد سیاسی مارکسیست تشریف دارند؟
هیچ مارکسیستی اسم دار و دسته اش را نقد اقتصاد سیاسی نمی گذارد.
با مفاهیم اقتصاد سیاسی اصلا نمی توان اندیشید چه رسد به کشف حقیقت.
حقیقت
موضوع علوم منفرد مثلا اقتصاد و جامعه شناسی و روان شناسی و غیره نیست.
حقیقت
موضوع چیست؟

در جملات زیر اقتصاد سیاسیون
کلافگی مفهومی حضرات آشکار می گردد:
« آیا شناخت طبقه در گرو روشی آمپریک و یا جامعه‌شناسانه است؟
آیا معضلی صرفاً سیاسی و یا اکونومیستی است؟»


حضرات خیال می کنند روش امپیریکی (متد مبتنی بر تجربه گرایی) = جامعه شناسی
ضمنا خیال می کنند که طبقه و مبارزه طبقاتی
از مفاهیم سیاست و اقتصادند.
راستی طبقه و مبارزه طبقاتی از مفاهیم چیستند؟

۸۵۶۹  

سنگ سخنگو

ساربانی در آخر عمر، شترش را صدا می‎زند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از وی حلالیت می‌طلبد. یکایک آزار و اذیت‎هایی که بر شتر روا داشته را نام می‎برد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غدا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر می‎شمرد و می‎پرسد آیا با این وجود مرا حلال می‎کنی؟ شتر در جواب می‎گوید همه این‌ها را که گفتی حلال می‎کنم، اما یک‎بار با من کاری کردی که هرگز نمی‎توانم از تو درگذرم و تو را ببخشم. ساربان پرسید آن چه کاری بود؟ شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیت‎ها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید
طاهره


سگ سخن جو


شتر کذایی
خودش خر بوده است.
چون ندانسته که خر
خر نیست.
خر
خردمندتر از آدم است، حتی.
چه رسد به شتر


۸۵۷۰  

سنگ سخنگو

« ماده و یا وجود همیشه بوده و خواهد بود »
سوال این است :
این ماده و یا وجود از کجا بوده است ؟
در حالیکه از نیستی نمی تواند هستی پدید آید
حریف


سگ سخن جو

 

 منظور از «از کجا بوده؟» چیست؟
کجا به چه معنی است؟
منظور از کجا یعنی مکان
منظور از کی
یعنی زمان.

ماده در زمان و مکان است.
زمان و مکان
اتریبوت (صفات ممیزه) ماده اند.
ما با تریاد (تثلیث) ماده ـ زمان ـ مکان سر و کار داریم:
نه
ماده
بدون زمان و مکان
وجود دارد
و
نه
زمان و مکان
بدون ماده.

یعنی پیوند ماده و زمان و مکان
ناگسستنی است.

ماده و یا وجود و زمان و مکان
لایتناهی اند.
ماده و زمان و مکان
نه آغازی دارند و نه پایانی
همیشه بوده اند و همیشه خواهند بود و همیشه با هم خواهند بود و نه بدون هم.
ماده در زمان و مکان
همیشه در شدن مدام بوده و همیشه در شدن مدام (تغییر مدام) خواهد بود.
زمان و مکان
ظرف اند
و
ماده
مظروف.

۸۵۷۱  

سنگ سخنگو

تنها دوست داشتنی که اصالت و واقعیت دارد، خودخواهی است.
مابقی تابع خودخواهی اند.

۸۵۷۲  

سنگ سخنگو

فاشیسم و فوندامنتالیسم تجسم مرگ اند و آینده ندارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر