۱۴۰۰ مهر ۸, پنجشنبه

درنگی در سخنرانی عمران صلاحى (۳)

«عمران صلاحی» که بود و چه کرد

عمران صلاحى 
میم حجری
 

 از شيراز تا چين

 

آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری

یا کبر منعت می‌کند کز دوستان یاد آوری؟

 

هرگز نبود اندر ختن، بر صورتی چندین فتن

هرگز نباشد در چمن، سروی بدین خوش منظری

 

صورتگر دیبای چین، گو: 

«صورت رویش ببین

یا صورتی برکش چنین، یا توبه کن صورتگری.»

 

ز ابروی زنگارین کمان، گر پرده برداری عیان

تا قوس باشد در جهان، دیگر نبیند مشتری

 

بالای سرو بوستان، رویی ندارد دلستان

خورشید با رویی چنان، مویی ندارد عنبری

 

تا نقش می‌بندد فلک، کس را نبوده‌ است این نمک

ماهی ندانم یا ملک، فرزند آدم یا پری

 

تا دل به مهرت داده‌ام، در بحر فکر افتاده‌ام

چون در نماز استاده‌ام، گویی به محرابم دری

 

دیگر نمی‌دانم طریق، از دست رفتم چون غریق

آنک دهانت چون عقیق، از بس که خونم می‌خوری

 

گر رفته باشم زین جهان، بازآیدم رفته روان

گر همچنین دامن کشان، بالای خاکم بگذری

 

از نعلش آتش می‌جهد، نعلم در آتش می‌نهد

گر دیگری جان می‌دهد، سعدی تو جان می‌پروری

 

هر کس که دعوی می‌کند کاو با تو انسی می‌کند

در عهد موسی می‌کند آواز گاو سامری

پایان 

 

این غزل سعدی

یکی از بغرنج ترین غزلیات او ست.

محتوای این غزل را ابن بطوطه بیگانه با زبان فارسی که هیچ، 

خود عمران صلاحی هم نمی تواند درک کند.

ما 

برای تمرین فوت و فن تفکر مفهومی

مفاهیم این غزل سعدی را مورد تأمل قرار می دهیم:

 

۱

آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری

یا کبر منعت می‌کند کز دوستان یاد آوری؟

 

معنی تحت اللفظی:

وقتی از حوالی ما می گذری، دوباره نگاهی به ما بینداز.

البته اگر خود بزرگ بینی مانع یادآوری از دوستان سابق نمی شود.

 

۲

هرگز نبود اندر ختن، بر صورتی چندین فتن

هرگز نباشد در چمن، سروی بدین خوش منظری

 

معنی تحت اللفظی:

در سرتاسر ترکستان چین 

صورتی با اینهمه فتنه وجود نداشته است

و

چمنی نبوده که سروی به این زیبایی داشته باشد.

 منظور سعدی از سرو خوش منظر

قد و بالای برازنده حریف است.


در قرون وسطی

کودکان و نوجوانان ترکستان چین

توسط تجار و اجامر برده فروش

«صید» شده اند، به کمند کشیده شده و حمل شده اند و در ایران و ممالک عربی به فروش رفته اند.

همین برده های اقالیم دیگر بوده اند که به عنوان مظاهر زیبایی در اشعار و حکایات اهل قلم منعکس شده اند.

اگر عمران از این حقیقت امر اطلاع می داشت،

از فرط شرم

حداقل در چین،  به سخنرانی خطر نمی کرد.

۳

صورتگر دیبای چین، گو: 

«صورت رویش ببین

یا صورتی برکش چنین، یا توبه کن صورتگری.»

 

معنی تحت اللفظی:

به نقاشان چینی که در حریر نقش می زنند، بگو:

صورت این بت زیبا را ببینند.

بعد

سعی کنند که چنین صورتی نقاشی کنند

و

یا

از نقاشی کردن توبه کنند. 


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر