۱۴۰۰ شهریور ۲۸, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) آنارشیسم (هرج و مرج طلبی) (۱)

 
 پروفسور دکتر گونتر هیدن

 برگردان

شین میم شین

 

۱

·      آنارشیسم به ایدئولوژی و جنبش اوتوپیکی ـ خرده بورژوائی و انقلابی نمائی اطلاق می شود که بر خلاف سوسیالیسم علمی مخالف مبارزه طبقاتی سیاسی سازمان یافته، حزب و سازمان سیاسی، انضباط و اوتوریته به طور کلی است و تحقق «آزادی مطلق»، عدالت، برابری و برادری در جامعه بشری را منوط به امحای ارگان های دولتی و وسایل اعمال قهر می داند.

 

۲

·      آنارشیسم در نیمه دوم قرن نوزدهم و دهه های اول قرن بیستم در کشورهای ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و سوئیس نفوذ نسبتا نیرومندی بر جنبش کارگری داشته است.

 

۳

·      علاوه بر این، در جنبش کارگری آلمان و روسیه نیز برای مدتی به ویژه در فرم آنارکوسندیکالیسم نفوذ کم و بیش چشمگیری داشته است.

 

  (آنارکوسندیکالیسم به جنبش اجتماعی ـ انقلابی اطلاق می شد که به سازماندهی کارگران می پرداخت و سندیکاها را تنها ارگان مبارزاتی مؤثر تلقی می کرد. 

مترجم )

 

۴

·      آنارشیسم ـ به مثابه فرم خاصی از ایدئولوژی بورژوائی ـ در تضاد آشتی ناپذیر با سوسیالیسم علمی قرار دارد.

 

۵

·      آنارشیسم نافی اصول زیر بوده است:

 

الف

·      نافی مبارزه سیاسی رهائی بخش طبقه کارگر بوده است.

 

ب

·      نافی نقش رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی بوده است.

 

پ

·      نافی ضرورت انقلاب سوسیالیستی بوده است.

 

ت

·      نافی ضرورت دیکتاتوری پرولتاریا بوده است.

 

۶

·      آنارشیسم در عوض، به تبلیغ و تشویق «مبارزه اجتماعی بیواسطه»، «اعتصاب سرتاسری» عمومی در مقیاس ملی و بین المللی می پردازد تا با یک عمل قهرآمیز یکباره و خودپوی کلیه نیروهای اجتماعی مخالف به برچیدن بساط نظام اجتماعی و دولتی کاپیتالیستی و برقراری سوسیالیسم بپردازد، بدون اینکه به تشکیل دولت و دستگاه اعمال قهر اقدام کند.

 

۷

·      آنارشیسم با تبلیغ یاوه های رادیکالیستی و متدهای تروریستی انقلابی نما به سردرگمی و پراکندگی جنبش کارگری می پردازد و بدین طریق به طور اوبژکتیو و عملا جنبش کارگری را زیر سیطره همان سیستم کاپیتالیستی نگه می دارد که در حرف برچیدنش را عربده می کشد.

 

۸

·      همانطور که لنین در تزهای خود راجع به آنارشیسم و سوسیالیسم بیان می دارد، آنارشیسم در تمامت عمر خویش بر ضد استثمار کاری غیر از صدور یاوه های دهن پرکن عام، کاری انجام نداده است.

 

۹

·      آنارشیسم نه علل استثمار کاپیتالیستی را می شناسد، نه از توسعه قانونمند جامعه از کاپیتالیسم به سوسیالیسم سر در می آورد و نه از نقش مبارزه طبقاتی سازمان یافته پرولتری به مثابه نیروی خلاق برای برقراری سوسیالیسم خبری دارد.

 

۱۰

·      به قول لنین، «آنارشیسم محصول استیصال و بیچارگی است.

·      آنارشیسم روحیه روشنفکران از خط خارج شده است.

·      آنارشیسم روحیه لومپن پرولتاریا ست.

·      آنارشیسم هرگز روحیه پرولتاریا نبوده است.»

·      (لنین، «مجموعه آثار»، ص ۳۳۴)

 

۱۱

·      پرورشگاه اجتماعی آنارشیسم ـ در آغاز ـ تولید کالائی خرده پا، منفرد و پراکنده بوده است.

 

۱۲

·      موقعیت اجتماعی تضادمند خرده بورژوازی بوده است که در شرایط کاپیتالیستی شرایط وجودی اش را به مثابه تولید کننده خرده پا در خطر می بیند و در مقابل نوسانات شیوه تولید کاپیتالیستی ـ به ویژه قانون رقابت و تحصیل سود ـ احساس عجز و بیچارگی می کند.

 

۱۳

·      آنارشیسم ـ از این رو ـ مخالف مالکیت کاپیتالیستی بزرگ است و سودای نابودی آن را در سر می پرورد.

 

۱۴

·      از این بابت است که آنارشیسم به طبقه کارگر و سوسیالیسم نزدیک می شود.

 

۱۵

·      آنارشیسم از سوی دیگر می خواهد که مالکیت خصوصی خود را حفظ و تکثیر کند.

 

۱۶

·      از این بایت است که  آنارشیسم همواره از طبقه کارگر فاصله می گیرد و به بورژوازی می پیوندد.

 

۱۷

·      آنارشیسم مخالف دولت بورژوائی است.

·      زیرا این دولت حامی و مدافع مالکیت خصوصی کاپیتالیستی بزرگ است.

 

۱۸

·      آنارشیسم ـ اما ـ همزمان از دولت پرولتری هراس دارد.

·      زیرا فکر می کند که آن خطری برای مالکیت خصوصی فردی او ست.

 

۱۹

·      خرده بورژوازی در هراس مدام از خانه خرابی اجتماعی خویش به سر می برد.

 

۲۰

·      خرده بورژوازی از منافع خصوصی حقیر خویش هم بر ضد چپ و هم بر ضد راست دفاع می کند و از مبارزه طبقاتی سیاسی و از انقلاب سیاسی وحشت دارد.

 

۲۱

·      خرده بورژوازی بر ضد وضع موجود قیام می کند، اما نه به قصد براندازی آن، بلکه برای تهیه جای بهتر برای خود در آن.

 

۲۲

·      ایدئال برای خرده بورژوازی وضعیت اجتماعی ئی است که در آن از قدرت دولتی خبری نباشد.

·      جامعه ای که در آن خرده بورژوازی بتواند بدون مزاحمت شرایط اجتماعی و سیاسی به کار و بار مستقل خویش بپردازد و به کسی غیر از خود پاسخگو نباشد.

 

۲۳

·      تصادفی نبود که آنارشیسم با تشکیل سرمایه داری صنعتی پا به عرصه نهاد و توسعه یافت و تصادفی نبود که آن در کشورهائی نفوذ چشمگیری کسب کرد که در آنها در قرن نوزدهم، اگرچه تولید کالائی خرده پا حاکم بود، ولی به سبب توسعه شتابان صنایع بزرگ وجودشان به خطر افتاده بود.

 

۲۴

·      پیش شرط پیدایش آنارشیسم ـ به لحاظ تاریخی ـ عبارت بود از تشکیل تضادهای طبقاتی در جامعه کاپیتالیستی.

 

۲۵

·      آنارشیسم ـ به لحاظ ایدئولوژیکی ـ بیانگر موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی تضادمند خرده بورژوازی و وضع بحرانزده مدام آن در کاپیتالیسم است.

 

۲۶

·      مؤسسین و راهگشایان آنارشیسم به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·      ویلیام گودوین (۱۷۵۶ ـ ۱۸۳۶) از انگلستان.

 

ب

·      پیر ژوزف پرودون (۱۸۰۹ ـ ۱۸۶۵) از فرانسه که نام «آنارشیسم» را برای اولین بار مصطلح ساخته است.

 

پ

·      ماکس اشتیرنر (۱۸۰۶ ـ ۱۸۵۶) از آلمان.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر