۱۴۰۰ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) آموزه حقوقی محض (نرماتیویسم) (۱)

artikelbild-0

 پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر

 برگردان

شین میم شین

     

۱

·      آموزه حقوقی محض به آموزه ای اطلاق می شود که در طی تشکیل نئوکانتیانیسم پدید آمده است.

 

۲

·      در این آموزه، حقوق بدون توجه به محتوایش، عمدتا به مثابه متدی در نظر گرفته می شود.

 

۳

·      آن سان که ساختار حقوق به مثابه قاعده و یا «هنجار» تنها موضوع مورد نظر را عرضه می کند و فونکسیون حقوق به «الزام» صرف محدود می شود.

 

۴

·      آموزه حقوقی محض را اغلب «نورماتیویسم»   (هنجارگرائی) می نامند.

 

۵

 هانس کلسن

(۱۸۸۱ ـ ۱۹۷۳)

از علمای برجسته چکوسلواکی ـ آمریکائی حقوق

همراه با گئورگ یلینک، سوملو و هارت از نمایندگان پوزیتیویسم حقوق

مؤلف کتب متعدد

 

·      یکپارچگی سیستماتیک این آموزه در تدوین آن به وسیله هانس کلسن و کارآئی فکری نمایندگان آن در خور توجه بوده اند.

 

۶

·      اما نباید غافل از این بود که آموزه حقوقی محض در نقطه عطف قرن ـ آگاهانه ـ بر ضد جامعه شناسی و «حقوق کاذب سوسیالیست ها» از قبیل ارنست روگوین وارد صحنه شد و پس از نیرومند گشتن اتحاد شوروی ـ به مثابه اولین دولت سوسیالیستی ـ از سوی بورژوازی در آموزه دولت و حقوق به کار گرفته شد تا با سابقه تند و تیزی که بر ضد دیگر جریانات حقوقی بورژوائی داشت، به مثابه حربه ای در عرصه حقوق ملل و در مقیاس بین المللی در مقابل اتحاد شوروی قد علم کند.

 

۷

·      اما با گذشت زمان از حدت آنتی کمونیستی آن که در سال های بعد از جنگ جهانی دوم داشت، کاسته شد.

 

۸

·      دوره رونق نئوکانتیانیسم و موضعگیری دوئالیستی همه جانبه آن بود، که حقوق نیز با نوسان میان حقوق طبیعی و حقوق مثبت ـ ضمن طرفداری از هر نوع حقوق به اصطلاح «طبیعی» ـ خسته شده بود و به دنبال بنیان فلسفی جدی می گشت تا بتواند از سرمایه کلان گشته خود در نقطه عطف قرن و در سال های دراز صلح (به لحاظ اقتصادی به مثابه دارائی و همچنین دارائی مستعمراتی و به لحاظ فکری به مثابه مفهوم «حقوق درست») و بعد بنا بر قوانین فکری به دفاع برخیزد.

 

۹

·      «خلوص» مورد نظر در آموزه متدیکی که در عرصه علمی هم به دنبال مفاهیم حتی الامکان تنگمایه و یا حتی توخالی می گشت، در صدد تحمیل «خلوص» به حقوق نیز بود.

 

۱۰

·      بدین طریق، هر خصلت طبقاتی از حقوق حذف می شود.

 

۱۱

·      اولین گام در منطقه فرانسوی زبان سوئیس، ایتالیا و فرانسه به پیش برداشته شد:

 

الف

ارنست روگوین

 

·      ارنست روگوین اثر خود را تحت عنوان «قواعد حقوق» (۱۸۸۹) منتشر کرد و به قصد جا زدن «عنصر طبقه بندی» به مثابه ماهیت حقوق، به تحقیقات مقایسه ای در زمینه حقوق مبادرت ورزید.

 

۲

ادموند پیکارد

 

·      ادموند پیکارد کتابی تحت عنوان «حقوق محض» منتشر کرد.

 

۳

فرانچسکو برناردینو سیکالا

 

·      فرانچسکو برناردینو سیکالا اثری تحت عنوان «گزارشی در زمینه حقوق» منتشر کرد که بنا بر تذکر لگازی لاکامبرا به معنی «پیشگوئی آموزه هانس کالسن» بود و در سال ۱۹۳۴ با انتشار اثر بعدی اش، تحت عنوان «حدسیات فلسفی ...» پس از خم و راست کردن سیستم خویش، آن را در خور فاشیسم کرد.

 

۱۲

·      زادگاه های آموزه حقوقی محض مدرن، وین و برون (شهری در جمهوری چک) محسوب می شوند.

 

۱۳

·      فرانتیسک وایر تاریخ این «عرصه با شکوه علم محض را که به هر نوع سیاست پشت پا می زد» و «ملل مبارز در راه سیاست مبتذل را عمدا نادیده می گرفت»، در سال ۱۹۳۷ به طور مفصل و جزء به جزء تشریح کرده و ضمنا با فروتنی تمام بر سهم خود از طعمه به نفع هانس کلسن که به تدریج به مقام رئیس مکتب ارتقاء می یافت و از وین به پراگ نقل مکان کرده بود، چشم پوشی می کند.

 

۱۴

·      شاخه چکوسلواکی بسیار متنفذ آموزه حقوقی محض در آن زمان با تفسیر ایدئالیسم کانت واره، «رنگ» شوپنهاوری به خود گرفت.

 

۱۴

·      این «در جوار تضاد بسیار اوبژکتیو میان وجود و الزام، جنبه سوبژکتیو آن را مورد تأکید قرار داد که خود را در تقابل میان اراده و هوش آشکار می سازد.»

 

۱۵

·      و به قول یکی از وایریست ها (طرفداران فرانتیسک وایر)، در مقایسه با شاخه آلمانی آموزه حقوقی محض، «محافظه کارتر بود و در مقابل جریانات فلسفی تازه تر از قبیل فنومنولوژیسم مقاومت بیشتری از خود نشان می داد.»

 

۱۶

·      مبدأ و نقطه آغاز آموزه حقوقی محض کنونی را مبارزه بر ضد «آنارشیسم متدیکی» تشکیل می دهد که به نظر طرفداران این آموزه حقوقی جریان غالب بوده است.

 

۱۷

·      بعد از اینکه هانس کلسن (در سال ۱۹۱۱) میان متد قضائی و متد جامعه شناسی مرزبندی می کند، در پیگیری مسائل اصلی آموزه حقوقی دولت منبعث از هنجار حقوق (۱۹۱۰) با تأکید ضد مارکسیستی شدید در سال های بعد از سال ۱۹۱۹  به بررسی مسائل حقوقی نظری و عملی بیشماری می پردازد.

·      و در سال ۱۹۳۴ در ژنو، اثر اصلی مربوط به آموزه حقوقی محض منتشر می شود که در سال ۱۹۶۰ چاپ دومش با تجدید نظرهایی انتشار می یابد.

 

۱۸

·      آموزه حقوقی محض خود را به مثابه «تئوری حقوقی مبرا از همه ایدئولوژی های سیاسی و کلیه عناصر علوم طبیعی معرفی می کند که به نوعیت خاص خود، یعنی به خود قانونیت موضوع خود واقف است.»

 

۱۹

·      تز بنیادی این آموزه حقوقی ـ بی آنکه صاحب نظر متوجه باشد و حتی راجع بدان اندیشیده باشد ـ به کلام فریدریش دورگوت پیوند می خورد که در سال ۱۸۳۸ به لودویگ فویرباخ نوشته است:

·      «حقوق هنجار حقوقی است و بس.

·      و وقتی وارد صحنه می شود، می خواهد که تماشاچی را به حیرتی عظیم باندازد.»

 

۲۰

·      آموزه حقوقی محض ـ امروزه ـ می تواند با گرد آوردن افراد بیشمار حول «تئوری مرحله ای» (مبتنی بر چاپ دوم کتاب هانس کلسن) آدولف مرکت، سیستم حقوقی زیر را عرضه کند:

·      پوزیتیویسم به مثابه اصل متدیکی بنیادی به رسمیت شناخته شده و نتیجتا جداسازی همزمان علوم علی (علتی ـ معلولی) از علوم هنجاری.

 

·      مراجعه کنید به پوزیتیویسم.

 

 

نئوپوزیتیویسم

و

پوزیتیویسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4439

 

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر