۱۴۰۰ مهر ۴, یکشنبه

اقتصاد سیاسی سوسیالیسم (۹)

Our vision and mission

اقتصاد سیاسی سوسیالیسم

و

کاربست آن در آلمان دموکراتیک

برگردان

شین میم شین

 

فصل اول

گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم

به مثابه قانونمندی اساسی زمان ما

 

بخش اول

مارکس، انگلس و لنین

راجع به قانونمندی پیروزی سوسیالیسم

ادامه

 

۲

·    به قول مارکس، «شرط مهم برای وجود و حاکمیت طبقه سرمایه داران (بورژوازی)، عبارت است از تلنبار و تراکم ثروت در دست بخش خصوصی، یعنی تشکیل و تکثیر سرمایه.

·    شرط سرمایه عبارت است از کار مبتنی بر دستمزد.

·    با توسعه صنعت بزرگ، زیر پای بورژوازی از خود شالوده خالی می شود.

·    شالوده ای که بورژوازی بر اساس آن تولید می کند و فراورده های تولید شده را تصاحب می کند.

·    بورژوازی قبل از همه گورکن خویش را تولید  می کند.

·    سرنگونی بورژوازی و پیروزی پرولتاریا هر دو اجتناب ناپذیرند.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۷۹۰ ـ ۷۹۱)

 

۳

·    لنین، بعدها خاطرنشان می شود که شناخت علمی مستدل رسالت تاریخی طبقه کارگر، نتیجه گیری نهایی مارکسیسم است.

 

۴

·    منافع طبقاتی کارگران با منافع طبقاتی بورژوازی در تضاد آشتی ناپذیر قرار دارند.

 

۵

·    کارگران، طبقه اجتماعی ئی هستند که کمترین منافع طبقاتی در حفظ جامعه کاپیتالیستی ندارند.

·    ولی بیشترین منافع طبقاتی را در برچیدن بساط آن دارند.

 

۶

·    کارگران، طبقه اجتماعی ئی در توسعه تاریخی اند که فقط زمانی می توانند به از بین بردن استثمار نیروی کار خویش و ستم اعمال شده بر خویش نایل آیند که تبر بر ریشه هر نوعی از استثمار و ستم فرود آید.

  (این جمله حاوی معانی بیشمار است:

   این بدان معنی است که طبقه کارگر عینا و عملا مخالف همه انواع استثمار و ستم از برده داری تا فئودالی و سرمایه داری است.

   این به معنی رادیکالیته بی همتای طبقه کارگر است.

   این بدان معنی است که رهایش طبقه کارگر، ضمنا به معنی رهایش همه ستمکشان است.

    مترجم)

 

۷

·    برای اولین بار به این مسئله جواب داده می شود که کدام نیروی جامعتی به دلیل جایگاه اجتماعی خویش قادر است که گذار از جامعه طبقاتی به جامعه بی طبقه را امکان پذیر سازد.

·    کدام نیروی جامعتی قادر است که پیشتاریخ بشریت را به پایان رساند و در به روی تاریخ واقعی  بشریت باز کند.

 

۸

·    به همین دلیل، مارکس و انگلس بر آن بودند که وظیفه طبقه کارگر فقط دفاع از منافع اکثریت جمعیت جامعه نیست، بلکه طبقه کارگر باید علاوه بر آن با دیگر زحمتکشان و قبل از همه با دهقانان زحمتکش متحد شود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر