هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۷
· تجارب حاصله نشان می دهند که اکثریت کارکنان به موقعیت اجتماعی عینی خود هر چه بیشتر پی می برند و به میزان چشمگیری در مبارزه طبقاتی شرکت می ورزند.
۸
· از سوی دیگر موضعگیری سیاسی کارکنان به دلیل موضع بخشا ممتازشان در مقایسه با کارگران، مثلا خودویژگی های معینی در آموزش و پرورش و حقوق و در شیوه زندگی، بالاعم چه بسا متناقض است.
۹
· این به ویژه شامل حال کارکنانی می شود که فونکسیون های خاصی در دستگاه دولتی کاپیتالیستی و عرصه های مشابه دارند.
۱۰
· تحت شرایط سوسیالیستی نیز کارکنان به کسانی اطلاق می شوند که حقوق بگیرند.
۱۱
· از آنجا که گروه های چه بسا متفاوتی از زحمتکشان در مفهوم کارکنان تجرید می یابند، مشخص سازی دقیق جایگاه اجتماعی آنها امکان ناپذیر است.
۱۲
· از این رو، باید کارکنان را به طور مشخص و متمایز در نظر گرفت.
۱۳
· تفاوت گذاری های زیر میان کارکنان حداقل الزامی اند:
الف
بنا بر جایگاه شان در روند بازتولید
۱
· کارکنان اداری
۲
· کارکنان فنی
۳
· کارکنان تجاری
۴
· کارکنان حمل و نقل
۵
· کارکنان خبرگزاری
۶
· کارکنان خدمات
۷
· کارکنان بهداشت
۸
· کارکنان آموزشی ـ پرورشی و غیره
ب
بنا بر جایگاه شان در سیستم رهبری (ریاست) و پلان بندی (برنامه ریزی)
· کارکنانی که فاقد فونکسیون های رهبری (ریاست) در سطوح دولتی و اقتصادی اند.
پ
بنا بر تخصص یابی شان
· مفهوم کارکنان هم دربرگیرنده کارگران تحصیلکرده فنی است و هم کارگران تحصیل نکرده فنی و هم مجموعه روشنفکریت است، به استثنای کسانی است که حرفه آزاد دارند.
۱۴
· مشخصه کل کارکنان بسان کل طبقه کارگر، مناسبات مالکیتی یکسان است.
۱۵
· کل کارکنان بنا بر نقش خود در سازمان جامعتی کار، فوق العاده تمایزمند است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر