سوفوکلس و معلمش، ایشلیوس
(۴۹۶ ـ ۴۰۵ ق. م.)
شاعر کلاسیک یونان
همراه با ایشیلوس و
اویری پیدس
مهمترین شاعر تراژدی
نویس یونان محسوب می شود
آثار او
(بویژه آنتیگونه و یا
دختر اودیپوس)
را
کماکان در تئاترهای
جهان نمایش می دهد.
پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین
میم شین
هومانیسم آنتیک
(هومانیسم جهان باستان کلاسیک)
۲۶
·
تئوری مخالف نابرابری طبیعی انسان ها، یعنی تئوری برابری طبیعی انسان ها، منشاء عینی اش را در
شرایط سخت زندگی اجتماعی توده های تحت استثمار و ستم دارد و بیانگر اعتراض و
نارضایتی توده های تحت ستم بر ضد نظام
اجتماعی غیرعادلانه و غیر انسانی است.
۲۷
·
منابع ایدئولوژیکی تئوری برابری
طبیعی انسان ها، در آن زمان به شرح زیر بوده اند:
الف
· اسطوره «عصر طلائی» به میراث
مانده از گذشته، یعنی اسطوره مساوات آغازین انسان ها.
ب
· ایدئال
آموزش و پرورش و ایدئال بشردوستی، که در قرن پنجم قبل از میلاد، در نقطه اوج نظام برده داری
در یونان، در دوران اپیکور، که ازسوی
فلاسفه سوفیستی و شعرائی از قبیل سوفوکلس، اویری پیدس و پزشکانی مانند هیپوکرات تأسیس یافته بود.
۲۸
·
موضوعات هنر و ادبیات، فلسفه و علوم یونان در آن زمان به
شرح زیر بوده اند:
الف
· انسان و غنای پایان ناپذیر
روابط و کردوکارهای او.
ب
· انسان به مثابه موجودی
اندیشنده و شناسنده.
پ
· انسان به مثابه موجودی زحمتکش
و ترقی طلب.
ت
· انسان به مثابه موجودی
کوشا و فعال.
۲۹
·
یونانی ها در آن دوره به انسان ـ به طور کلی ـ ارج می نهند
و بزرگش می دارند.
۳۰
·
آنها به نیروی خرد انسانی، به توانائی انسان در تمیز خیر از
شر، در شناخت هرچه بهتر جهان و تحول جهان بر طبق معارف حاصله باوری عمیق دارند.
۳۱
·
به نظر سوفوکلس،
انسان با «استعدادهای چندگانه خویش» که به برکت کارخستگی ناپذیر و به نیروی فهم و
فراست خویش زمین و دریا را رام و مطیع خود کرده و سرور کلیه موجودات زنده گشته، که
به اختراع زبان و پرواز شهامت مند اندیشه نایل آمده، که به وضع قوانین انتظامی
قادر شده، که به حفظ و حراست خود از گزند
سرما و گرما، امراض و ناخوشی ها نایل آمده، هرگز تسلیم دست و پا بسته هیچ پدیده
جدیدی نمی شود.
۳۲
·
این انسانتصویر
یونانی در خطوط کلی آن است و در سوفیسم،
به وسیله پروتاگوراس، تا حدودی بحق، به
مثابه «معیار همه چیزها» تعیین و تلقی می شود.
۳۳
·
ایدئال آموزشی ـ پرورشی یونانی آموزش و پرورش حتی الامکان
یونیورسال جسمی و روحی انسان را در برداشته است.
۳۴
·
ایدئال آموزشی ـ پرورشی یونانی شامل حال آموزش فلسفی ـ علمی
(به انضمام ریاضی)، آموزش هنری ـ استه تیکی، تربیت بدنی (ژیمناستیک)، مسابقه
ورزشی، سخنوری، تربیت اخلاقی، آموزش معارف دولتی ـ شهروندی و فعالیت در جهت خدمت
به همبود ـ دولتشهر بوده است.
۳۵
·
البته این آموزش همه جانبه فقط شامل حال آزادها، یعنی
وابستگان به طبقه اجتماعی برده دار بوده است.
۳۶
·
نام انسان ـ بنا بر نظریه حاکم ـ فقط به آنان اطلاق می شود
و جستجو و کسب دانش و معرفت، آموزش و پرورش و نیل به کمال انسانی برای خدمت به
همبود و دولتشهر فقط برای آنها وظیفه و فضیلت محسوب می شود.
۳۷
·
حتی در یونان باستان (آنتیک) که از لحاظ فرهنگی رشد یافته
تر بود، آموزش و پرورش انسان و تشکیل شخصیت او، مثل همه جوامع منقسم به طبقات
متخاصم، به خرج زحمتکشان و قبل از همه به خرج برده ها صورت می گیرد که از حق آموزش
و پرورش به کلی محروم بوه اند.
۳۸
·
بسیاری از متفکران یونانی و قبل از همه، طرفداران مکاتب سوفیستی، استوئیسم
و بویژه کینیسم (مکتب ریاضت و قناعت) با
این واقعیت امر مخالفت می ورزیدند.
۳۹
·
اعلام انسان به مثابه «معیار همه چیزها» می بایستی به
موضعگیری فوق العاده انتقادی و حتی انقلابی نه تنها بر ضد کلیه نظرات به میراث
مانده و حاکم منجر شود که انسان را سرسپرده و مطیع قوای ماورای طبیعی و به اصطلاح
عالیه و الهی می خواستند، بلکه علاوه بر آن می بایستی بر ضد کلیه نهادهای اجتماعی
و دولتی منجر شود که مخالف خواست های انسانی مبنی بر داشتن شرایط زندگی شایسته
انسانی، حق کسب دانش و آموزش و پرورش، آزادی انسانی، عدالت، صلح و زندگی
سعادتمندانه بوده اند.
۴۰
·
تلاش های فلسفی نوین در جهت تشکیل یک انسانتصویر عام، که
بیانگر مشخصات ماهوی و مشترک همه انسانها باشد و در عین حال به مثابه سرمشق رفتار
عملی از اعتبار عام برخوردار باشد، نمی توانستند برای ابد و بخصوص در جامعه ای که
اکثریت عظیم جمعیتش را برده ها تشکیل می دادند، فقط برده داران وآزادان را به
مثابه انسان به رسمیت بشناسند.
۴۱
· این در طبیعت
تفکر فلسفی است که به هر آنچه که به طور بیواسطه وجود دارد، قناعت نکند، خود را در
چارچوب تاریخی و اجتماعی صرف موجود محدود نسازد، بلکه چارچوب موجود را درهم بشکند،
از آن پا فراتر نهد، بیندیشد و وارد خطه کلیت و اعتبار عام شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر