۱۳۹۸ اسفند ۹, جمعه

پلان بندی (نقشه کشی، برنامه ریزی، طرح ریزی)


پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان 
شین میم شین 

۱
·    پلان بندی به تعیین علمی آماج ها و به تعیین علمی قوا، عملیات، وسایل و متدهای ضرور، برای نیل به آماج ها اطلاق می شود.

۲
·    هر پلان بندی علمی مبتنی است بر پیش بینی روندهای پلان بندی شده.

۳
·    پلان بندی ذاتی سیستم سوسیالیستی است.

۴
·    پلان بندی مبتنی است بر مالکیت سوسیالیستی و قدرت سیاسی طبقه کارگر.

۵
·    پلان بندی بخش اصلی رهبری جامعه ای (اجتماعی) در سوسیالیسم است.

۶
·    متد اصلی تشکیل سیستم جامعه ای سوسیالیسم توسعه یافته  عبارت است از پیوند ارگانیک میان پلان بندی دولتی مرکزی مسائل اصلی با پلان بندی خودمسئولانه مولدین سوسیالیستی کالاها از سویی و پلان بندی حیات جامعه ای با تنظیم خودمسئولانه در منطقه مربوطه توسط ارگان های محلی از سوی دیگر.

۷
·    پلان بندی جامعه ای سوسیالیسم وحدتی را تشکیل می دهد.
·    وحدتی که اجزای آن مبتنی بر شناخت قانونمندی های توسعه جامعه ای و آماج های اقتصادی، سیاسی و ایده ئولوژیکی مستخرجه از آن (مستخرجه از شناخت قانونمندی های توسعه جامعه ای) توسط حزب طبقه کارگر است.

۸
·    هسته مرکزی پلان بندی سوسیالیستی عبارت است از پلان بندی و رهبری (هدایت، اداره، مدیریت) اقتصاد ملی.

۹
·    آماج پلان بندی سوسیالیستی عبارت است از رشد پیگیر حد اعلای ممکنه درآمد ملی و سود کارخانه ای و استفاده مؤثر از آن به نفع توسعه همه جانبه سیستم اقتصادی سوسیالیسم و نهایتا به نفع نیل به آماج یعنی تولید سوسیالیستی.
 
۱۰
·    یکی از بخش های مهم پلان بندی در سوسیالیسم، پلان بندی تمامجامعه ای است.

۱۱
·    آماج پلان بندی تمامجامعه ای عبارت است از توسعه هماهنگ روابط اجتماعی بنیادی به نفع تشکیل سیستم جامعه ای توسعه یافته سوسیالیسم.

۱۲
·    پلان بندی تمامجامعه ای در برگیرنده جنبه های زیر است:

الف
·    تشکیل ساختار اجتماعی

ب
·    تشکیل سیستم آموزشی ـ پرورشی سوسیالیستی

پ
·    تشکیل دموکراسی سوسیالیستی

ت
·    ارضای جامعه ای حوایج مادی  و فکری طبقات، اقشار و گروه های جامعه سوسیالیستی در تأثیر متقابلش با ارتقای سطح درآمد ملی.

ث
·    هدف از پلان بندی تمامجامعه ای نهایتا عبارت است از   پلان بندی مجموعه زیرعرصه های جامعه ای به مثابه عناصرکل سیستم.

۱۳
·    تشکیل مشخص سیستم پلان بندی جامعه ای در سوسیالیسم وابسته به عوامل زیر است:

الف
·    وابسته به مبارزه طبقاتی میان سیستم جامعه ای سوسیالیستی و سیستم جامعه ای کاپیتالیستی است.

ب
·    وابسته به سطح توسعه مناسبات تولیدی سوسیالیستی در کشور است.

پ
·    به ویژه وابسته به رهبری جامعه ای است.

ت
·    وابسته به سطح توسعه نیروهای مولده است.

ث
·    وابسته به درجه شکوفایی انقلاب علمی و فنی و تسلط بر انقلاب علمی و فنی است.

ج
·    وابسته به تخصص کادرها در مجموعه عرصه های جامعه سوسیالیستی است.

ح
·    وابسته به تقسیم کار و تعاون (همکاری) سوسیالیستی با کشورهای همبود سوسیالیستی است.

۱۴
·    در چارچوب زمانی مربوط به پلان بندی باید میان پلان بندی دورنمایی (پرسپکتیو) و پلان بندی کوتاهمدت تفاوت گذاشت.

۱۵
·    در پلان بندی دورنمایی (پرسپکتیو) ـ به مثابه ابزار رهبری اصلی ـ مهم ترین آماج ها و روند اصلی توسعه تمامجامعه ای تعیین می شود.

۱۶
·    پلان بندی دورنمایی (پرسپکتیو) بر طبق توسعه انقلاب علمی و فنی در چارچوب زمانی پلان بندی دورنمایی (پرسپکتیو) در روندی مستمر تکمیل می شود.

۱۷
·    پلان بندی کوتاهمدت مبتنی بر پلان بندی دورنمایی (پرسپکتیو)است.

۱۸
·    پلان بندی در کاپیتالیسم بنا بر ماهیت آن عبارت است از تنظیم و برنامه ریزی زیرعرصه ها.

·    مراجعه کنید به کاپیتالیسم انحصاری ـ دولتی

۱۹
·    پلان بندی در سرمایه داری به معنی پناه بردن به ابزاری است که با ماهیت آن در تضاد قرار دارد.

۲۰
·    پلان بندی در سرمایه داری بیانگر ضرورت جایگزینی کاپیتالیسم با سوسیالیسم است.

۲۱
·    «پلان بندی» در سرمایه داری در خدمت تولید سود انحصاری است و به تشدید کلیه تضادهای بنیادی سیستم کاپیتالیستی منجر می شود.

۲۲
·    اجبار کاپیتالیسم به انجام اقدامات سوسیالیسم به توسعه قانونمندی ها و معیارهای نوینی در رویارویی دو سیستم جامعه ای منجر می شود.

۲۳
·    توسعه و تأثیر سوسیالیسم و تمرکز و رونق (شکوفایی) خصلت جامعه ای کار در کلیه عرصه های بنیادی جامعه کاپیتالیستی که در رابطه با انقلاب علمی و فنی است،  سبب می شوند که کاپیتالیسم نتواند این رویارویی سیستمی را با وسایل و متدهای قدیم صورت بخشد.

۲۴
·    به همین دلیل، به طور دم افزونی از ساز و برگ هایی استفاده می شود که به تضمین سود در درازمدت منجر شود.
·    همزمان تضاد میان راسیونالیته و هومانیسم تشدید می شود و نهایتا به مسخ (دفرماسیون) کلیه قوای جامعه ای، به ویژه طبقه کارگر و قرار دادن آنها تحت تابعیت منافع سرمایه انحصاری منجر می شود. 

پایان
  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر