۱۳۹۸ اسفند ۹, جمعه

هستی (حضور، دازاین) (۲) (بخش آخر)

پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان
 شین میم شین
  

۱۶
·      مفهوم هستی در اگزیستانسیالیسم معنی دیگری پیدا می کند.

۱۷
·      اگزیستانسیالیسم هستی را تنها شامل حال انسان می داند.

۱۸
·      به نظر اگزیستانسیالیسم، هستی ماقبل انسانی و ماورای انسانی را تنها می توان به مثابه آنچه که در دسترس صرف قرار دارد، تلقی کرد و بس.

۱۹
·      هدف از این تفاوت گذاری عبارت است از اینکه در میان کلیه موجودات زنده تنها انسان است که می تواند به وجود خود آگاه باشد و امکان وقوف به ضرورت های وجود را دارد که به برکت آن به آزادی دست می یابد.

۲۰
·      البته نباید تصور کرد که گویا اگزیستانسیالیسم مضمون کلام هگل را تقبل کرده است که «آزادی درک ضرورت است!»

۲۱
·      اگزیستانسیالیسم برای به کرسی نشاندن ادعای خود مبنی بر این که انسان قادر به اتخاذ تصمیم دلبخواهی ـ سوبژکتیو است، انسان را برتر از وجود قرار می دهد:

۲۲

مارتین هایدگر
(۱۸۸۹ ـ ۱۹۷۶)
فیلسوف آلمانی
 در
 سنت فنومنولوژی هاسرل، فلسفه حیات ویلهلم دیلتی، اگزیستانسیالیسم کیرکگارد
منتقد فلسفه غرب
نماینده توسعه درک جدیدی از انسان و جهان
از ایدئولوگ های سینه چاک فاشیسم آلمان

·      مارتین هایدگر می نویسد:
·      «علوم به مثابه رفتارها، نحوه وجود این موجود (انسان) را دارند.
·      این موجود را ما به طرز ترمینولوژیکی (اصطلاح شناسی)، هستی می نامیم.
·      هستی در وجود آن (انسان) به نحوی از انحاء و به درجه ای از صراحت به خودشناسی نایل می آید.
·      ویژگی این موجود عبارت از این است که او به برکت وجود خود به وجود واقف است.
·      فهم وجود، خودتعین وجود (تعین وجود توسط خویشتن خویش) است.
·      هستی همواره خود به برکت هستی خویش، به برکت امکان خویشتن خویش است که می تواند خود باشد و یا نباشد.
·      این امکانات را هستی یا خود انتخاب کرده است و یا خود به این امکانات منتقل شده است و یا خود در این امکانات رشد و نمو کرده است.»
·      (مارتین هایگر، «وجود و زمان»، ص ۱۱)

۲۳

کارل یاسپرس  
(۱۸۸۳ ـ ۱۹۶۹)
روانکاو و فیلسوف آلمانی
نماینده فلسفه حیات
 که
 با
اگزیستانسیالیسم سارتر
تفاوت های جدی داشت.
موضوعات آثار فلسفی او:
 فلسفه مذهب و فلسفه اینتلکتوئال (روشنفکری)

·      و یا به قول کارل یاسپرس:
·      «از آنجا که هستی، شعور (روح، ضمیر) است و من به مثابه شعور وجود دارم، پس برای من چیزها فقط به مثابه اشیاء شعور وجود دارند.»
·      و « در هستی، تنها انتخاب میان فروکش بی هیجان هستی و تحقق هیجان آلود بی فرجام هستی در ذهنیت و عینیت وجود دارد.»
·      (کارل یاسپرس، «فلسفه»، ۱، جلد ۷، ص ۳۴۹)

۲۴
·      استنباط ایدئالیستی ـ ذهنی اگزیستانسیالیسم از هستی با معارف حاصل از طبیعت و تاریخ در تضاد قرار دارد و از نظر علمی و فلسفی باطل است.

·      مراجعه کنید به اگزیستانس، وجود.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر