۱۳۹۸ بهمن ۲۵, جمعه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۲۹)

 

پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین

فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت

فصل هفتم
بخش اول
قسمت ۷
 ادامه


۲۲
·     با دقت بیشتری معلوم می شود که سرحدات لیافت معرفتی (شناخت) بشری که کانت تعیین کرده، ساخت و پرداخت صرف بوده است.

۲۳
·     کانت این مسئله را به لحاظ معرفتی ـ نظری، غلط   طرح کرده است.

۲۴

·     لنین می نویسد:
·     «میان پدیده  و چیز درخود، مطلقا تفاوتی وجود ندارد.
·     نمی تواند هم وجود داشته باشد.
·     فقط میان معلوم و نامعلوم (شناخته شده و شناخته نشده)، تفاوت وجود دارد.»

۲۵
·     بنابرین، باید در تئوری شناخت و دیگر عرصه های علوم، دیالک تیکی اندیشید.

۲۶
·     این بدان معنی است که شناخت ما را باید نه به عنوان چیزی اتمام یافته و تغییرناپذیر، بلکه به عنوان بررسی طرز و طریق تشکیل دانش از جهل تلقی کرد.
·     یعنی شناخت را طرز و طریق تشکیل دانش کاملتر و دقیق تر از دانش ناکامل و نادقیق تلقی کرد.»
 (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۹۶)

۲۷
·     گذاشتن خرکی چیز درخود در مقابل پدیده، حل واقعی شناخت را امکان ناپذیر می سازد.

۲۸
·     هگل اشاره کرده که چیز در خود کانت، «انتزاع و یا تجرید توخالی» است.

۲۹

·     هگل می نویسد:
·     «چیزها وقتی درخود نامیده می شوند که از کلیه چیزهای دیگر انتزاع شوند. 
·     یعنی به طور کلی همه چیزهای دیگر بدون تعین و تعریفی به عنوان هیچ و پوچ تلقی شوند.
·      بدین معنا، نمی توان دانست که چیز  درخود چیست.
·     برای اینکه مسئله چه چیزی؟ دادن تعینات و تعاریفی را الزامی می سازد.
·     اما وقتی چیزهایی، که راجع به آنها ابراز نظر خواسته می شود، همزمان باید چیز در خود باشند، در آن صورت نااندیشانه امکان ناپذیری جواب، نهاده شده است و یا صرفا جوابی سرسری داده می شود.
·     (هگل «منطق»، جلد ۱، ص ۱۰۸)

۳۰
·     البته این حقیقت امر که اموزه چیز درخود کانت، به لحاظ نظری مبتنی بر بی فکری است، فوری کشف نشد.
·     اما برعکس، دیده شد که کانت با آموزه چیز درخود خود مسئله ای را حل نکرده است، بلکه مسئله ای را برای حل طرح کرده است.

۳۱

·     توسعه بعدی فلسفه کانت توسط فیشته نخست بر بی اعتباری آموزه چیز درخود مبتنی  خواهد بود.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر