پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت
فصل هفتم
بخش اول
قسمت ۷
ادامه
۲۲
· با دقت بیشتری معلوم می شود که سرحدات لیافت
معرفتی (شناخت) بشری که کانت تعیین کرده، ساخت و پرداخت صرف بوده است.
۲۳
· کانت این مسئله را به لحاظ معرفتی ـ نظری، غلط طرح
کرده است.
۲۴
· لنین می نویسد:
· «میان پدیده
و چیز درخود، مطلقا تفاوتی وجود ندارد.
· نمی تواند هم وجود داشته باشد.
· فقط میان معلوم و نامعلوم (شناخته شده و شناخته
نشده)، تفاوت وجود دارد.»
۲۵
· بنابرین، باید در تئوری شناخت و دیگر عرصه های
علوم، دیالک تیکی اندیشید.
۲۶
· این بدان معنی است که شناخت ما را باید نه به
عنوان چیزی اتمام یافته و تغییرناپذیر، بلکه به عنوان بررسی طرز و طریق تشکیل دانش
از جهل تلقی کرد.
· یعنی شناخت را طرز و طریق تشکیل دانش کاملتر و
دقیق تر از دانش ناکامل و نادقیق تلقی کرد.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۹۶)
۲۷
· گذاشتن خرکی چیز درخود در مقابل پدیده، حل واقعی
شناخت را امکان ناپذیر می سازد.
۲۸
· هگل اشاره کرده که چیز در خود کانت، «انتزاع و
یا تجرید توخالی» است.
۲۹
· هگل می نویسد:
· «چیزها وقتی درخود نامیده می شوند که از کلیه
چیزهای دیگر انتزاع شوند.
· یعنی به طور کلی همه چیزهای دیگر بدون تعین و
تعریفی به عنوان هیچ و پوچ تلقی شوند.
· بدین
معنا، نمی توان دانست که چیز درخود چیست.
· برای اینکه مسئله چه چیزی؟ دادن تعینات و
تعاریفی را الزامی می سازد.
· اما وقتی چیزهایی، که راجع به آنها ابراز نظر
خواسته می شود، همزمان باید چیز در خود باشند، در آن صورت نااندیشانه امکان
ناپذیری جواب، نهاده شده است و یا صرفا جوابی سرسری داده می شود.
· (هگل «منطق»، جلد ۱، ص ۱۰۸)
۳۰
· البته این حقیقت امر که اموزه چیز درخود کانت،
به لحاظ نظری مبتنی بر بی فکری است، فوری کشف نشد.
· اما برعکس، دیده شد که کانت با آموزه چیز درخود
خود مسئله ای را حل نکرده است، بلکه مسئله ای را برای حل طرح کرده است.
۳۱
· توسعه بعدی فلسفه کانت توسط فیشته نخست بر بی
اعتباری آموزه چیز درخود مبتنی خواهد بود.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر