۱۳۹۸ آذر ۱۴, پنجشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۵۱۱)


پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
 
  شین میم شین  
 

سازمان
(ارگانیزاسیون) 
ادامه

۴

·    فنومن سازمان به مثابه پدیده معین واقعیت عینی، همواره وحدت دیالک تیکی ساختار (ساختار سازمان) و فونکسیون (روند سازمان) است.

·    مراجعه کنید به دیالک تیک ساختار و فونکسیون

·    (نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن ساختار است.
·    یعنی ساختار هر چیز مثلا چرخ خیاطی، تعیین کننده فونکسیون آن مثلا دوخت و دوز است. مترجم)

۵
·    ساختار سازمانی، خود را در نظام و انتظام معینی نمودار می سازد.
·    به عبارت دیگر ساختار سازمانی، خود را در نظام کل عناصر معین هر سیستم نمودار می سازد.

·    مراجعه کنید به ساختار اجتماعی 

۶

·    تأکید بر «معینی» در این میان مهم است.
·    چون تنظیم دیگری از همین عناصر سازمان (چه رسد به تنظیم دیگری از عناصر دیگر) به کل سازمانی (ارگانیزاتوریکی) دیگری با مشخصات دیگری منجر می شود.

·    (مثال:
·    چرخ خیاطی و بیل و تبر و طشت و کلنگ همه از اتم های آهن تشکیل یافته اند.
·    یعنی عناصر این سیستم ها یکی است.
·    دلیل تنوع و تفاوت آنها در ساختارشان یعنی در نحوه و نوع پیوند اتم های آهن است.
·    با تغییر ساختار آنها، فونکسیون آنها هم تغییر یافته است:
·    چرخ خیاطی برای دوخت و دوز مناسب گشته است و طشت برای شست و شو. مترجم)

۷
·    بنابرین، نظام معینی از مناسبات افراد انسانی می تواند به تشکیل واحد پیشاهنگ کار (سازمان) منجر شود و نظام معین دیگر به تشکیل ارکستر موسیقی.   

۸
·    ضمنا بسان عناصر سازمان، سازمان یابی نیز مفهوم نسبی ئی است. 

۹
·    عناصر معین هر سیستم همواره از نقطه نظر معینی با چیزی در رابطه قرار داده می شوند. 
·    این چیز که با آن نظام معینی و یا سازمان یابی معینی شروع می شود و یا بر آن بنا می شود، آماج سازمان است.

۱۰
·    سازمان یابی عناصر سیستم در رابطه با آماج (مثلا دوخت و دوز و یا شست و شو در مثال فوق الذکر) هدف از ان سیستم و یا فونکسیون آن سیستم است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر