از
مسعود بهبودی
اندکی اندر باب ناسیونالیسم و شووینیسم و فاشیسم و پانیسم
۱
ناسیونالیسم و یا ملتگرایی و یا ملیتگرایی
پس از تشکیل ملت توسط بورژوازی مترقی آغازین تشکیل می شود.
۲
هم تشکیل ملت توسط بورژوازی مترقی (با غول های فکری وفلسفی و ادبی و هنری از قبیل کانت و هگل و فویرباخ و لسینگ و هردر وغیره) و هم ناسیونالیسم
ماهیت ضد فئودالی و ضد مذهبی و ضد روحانی داشته است.
۳
فلسفه و فرهنگ بورژوازی مترقی آغازین
توسط بورژوازی مرتجع واپسین نفی ارتجاعی و ایراسیونالیستی (ضد عقلی) شده است:
یعنی جنبه های مثبت ان حذف شده است و جنبه های منفی اش حفظ شده و تعمیق بخشیده شده است.
۴
بورژوازی مرتجع واپسین (امپریالیسم) بر عکس بورژوازی مترقی آغازین
متحد اشرافیت برده دار (لجن های عربستان سعودی و امارات عربی و امثالهم)، فئودالیسم و کنیسه و کلیسا و مسجد و فوندامنتالیسم (صهیوینسم، کوکلوس کلانیسم، خمینیسم، بن لادنیسم، طالبانیسم و غیره)، عردوغانیسم و آنارشیسم و نیهلیسم و فاشیسم های رنگارنگ از قبیل پان اسلامیسم، پان عیرانیسم و پان کردیسم و پان ترکیسم و ... شده است.
۵
این جریانات
همه از دم
جریانات ضد بشری به طور کلی اند.
۶
جریانات ضد ملی اند.
پان عیرانیسم و پان ترکیسم و پان کردیسم و غیره
چه در لفافه کارگری و چه در لفافه ضد کارگری
چه با پرچمی به رنگ سرخ و چه با پرچمعی به رنگ سیاه
بدترین دشمنان ملت مورد نظر
و توده های مولد و زحمتکش ند.
۷
ارتجاعیت این جریانات مضاعف است:
هم ضد ملت خودی اند و هم ضد هر ملت دیگرند
۸
پان اسلامیسم که خود را حتی ملت اسلام قالب می کند
از بدو تشکیل
فکر و ذکر و هم و غمی جز برافروختن أتش جنگ های مذهبی و اشاعه ترور و سرکوب و ستم دگرمذهبان و دگراندیشان ندارد.
۹
یعنی در لفافه مذهب
ضد مذهبی
ضد انسانی
ضد اخلاقی
است.
۱۰
پان ترکسیسم کثافت
هنوز هیچی نشده
شروع به کشیدن سرحدات مرزی میان آذربابجان و کردستان شده بود.
۱۱
کسب و کار این زباله ها تبلیغات ضد ملی و ضد برابری ملی و ضد کمونیستی است
۱۲
آماج این پان های پالان بر پشت
تشدید عداوت و دشمنی میان اقوام مختلف مثلا ایران و ترکیه و سوریه و غیره است.
۱۳
مشخصه همه اینها بیسوادی (خریت) و خردستیزی است.
۱۴
مثلا آذربایجان را آزربایجان می نویسند و خیال میکنند که شق القمر می کنند
۱۵
ترک و کرد را تورک و کورد می نویسند و هارت و پورت می کنند.
۱۶
به زبان فارسی که پل پیوند فکری میان همه سکنه ایران و حتی بخشی از منطقه است
شب و روز آفتابه برمی دارند.
ضربه را زربه می نویسند
راحت را راهت
....
۱۷
پان ترکیست ها حتی بیتی از اشعار شعرای آذربایجان را نمی دانند و نمی توانند بخوانند و معنی کنند.
۱۸
هدف اصلی اینها تبدیل جامعه به سوریه است.
۱۹
روی این جریانات خطرناک کثیف
باید کار تئوریکی و تحقیقی عمیق انجام یابد.
اندکی اندر باب دیالک تیک خود خواهی و دگر خواهی
۱
اصیل ترین دگرخواهی ها
در واقع
نتیجه خودخواهی ها ست.
۲
خودخواهی هر موجود زنده
مشخصه ای بنیادی ـ مادر زادی
غریزی ـ طبیعی
است.
۳
دیگران
وسیله برای خودخواهی اند.
۴
حتی اصیل ترین عشق ننه و بابا
به فرزند
اگر تیز بنگریم
یعین
در تحلیل نهایی
فرم غیر مستقیم مستوری از خودخواهی است
۵
چرا و به چه دلیل؟
خان طومانی ها می روند
تا خان تومانی ها بخورند
یکی ابله و دیگری شیاد است
حریف
این سخن
سخنی تأمل انگیز است:
۱
چه بسا
میان خان طومانی و خان تومانی
میان ابله و شیاد
میان خود فریب و عوامفریب
تفاوت ماهوی وجود ندارد:
۲
خان طومانی اگر نمی رفت
به خان تومانی استحاله می یافت.
۳
خان طومانی
خان تومانی را
بطور بالقوه
در بطن خود داشته است.
۴
فقط زمان لازم بوده تا
بالقوه، بالفعل شود.
نطفه، جوجه شود.
امکان، واقعیت یابد.
۵
اصولا
عوامفریب
همزمان
خودفریب است.
۶
اگر خودفریب نباشد،
دچار مشکل نظری و عملی خواهد گشت:
۷
بغرنجی ایده ئولوژی همین جا ست.
۸
ایده ئولوژی
پدیده ای طبقاتی است.
یعنی بوسیله منافع طبقاتی تعیین می شود.
۹
منافع طبقاتی اما غول های عظیمی اند که
آدمیان را
به درجه عروسک های خیمه شب بازی
تنزل می دهند.
۱۰
بختیار
کسی است که منافع طبقاتی اش و نتیجتا ایده ئولوژی اش
با منافع توده مولد و زحمتکش و با ایده ئولوژی توده مولد و زحمتکش
منطبق باشد.
۱۱
مسئله
علاوه بر اینها
مسئله افراد نیست.
۱۲
مسئله طبقات اجتماعی است.
۱۳
مسئله
مسئله فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی است.
۱۴
مسئله سیستم های اجتماعی است.
مسئله حاکمیت طبقاتی است.
۱۵
افراد فانی اند
می آیند و می روند.
۱۶
سیستم ها
اما
بی اعتنا به آمد و رفت افراد
می مانند.
۱۷
در دیالک تیک عضو و طبقه
نقش تعیین کننده از آن طبقه است
۱۸
به طبقه بپرداز
که اعضا رفتنی اند.
اندکی اندر باب فرم ها و فرمالیسم ها
۱
این چیزها تعیین کننده نیستند.
فرمال اند.
حتی اگر استیل زیست کسی باشند.
۲
طاهر احمد زاده و طالقانی هم
پس از عنگلاب اسلامی
از این فرم ها و فرمالیسم ها به هر نیت بهره برمی گرفتند.
۳
هر دو از نهضت عازادی و جبهه ملی بورژوایی و ملی ـ مذهبی به روایاتی بوده اند.
۴
تعیین کننده سرسپردگی به طبقه اجتماعی معینی است.
۵
ایکاش لنین هم بسان ممد رضا پاسبانی داشت و از ترور جان بدر می برد.
۶
فرم باید خادم محتوا باشد
در غیر اینصورت
به درد عوامفریبی می خورد.
۷
در زمان ممد رضا فیلمی تحت عنوان سه مبارز (حیدر و ستار و باقر خان) تهیه شد.
۸
گرسنه بودند و وارد رستورانی می شوند و حیدر چلوکباب سفارش می دهد.
۹
حریفان به حیدر ایراد می گیرند که ما تو چلوکباب می خوری و توده نان و پنیر گیرشان نمی آید.
۱۰
حیدر جواب می دهد:
اگر من نان و پنیر هم سفارش دهم
تغییری در وضع توده پدید نمی آید.
۱۱
رادیکال بودن
یعنی دست به ریشه بردن
مش مارکس
۱۲
رادیکال بودن یعنی به تحولات ریشه ای اندیشیدن
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر