۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۴, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۷۲)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 

مارسل پروست
 ( ۱۸۷۱ـ ۱۹۲۲)
 نویسنده و مقاله‌ نویس فرانسوی 
 
تأملی در جفنگی از مارسل پروست

منظور ار نیرو قدرت خیال است که باعث اندیشیدن ( خلق کردن) می شود.
از نظر پروست اندیشدن همان خلق کردن است.
حریف

الف
منظور از نیرو قدرت خیال است که باعث اندیشیدن ( خلق کردن) می شود.

۱
تخیل ربطی به تفکر ندارد

۲
تخیل و تفکر
ضمنا
ربطی به خلق کردن ندارند.

۳
خلق کردن چیزی
یعنی از نیستی به وجود آوردن چیزی
محال است.

۴
واقعیت عینی از ذره تا کهکشان
خلق ناپذیر و فنا نپذیر است
ازلی و ابدی است.

۵
عدم
موجود گردد
این محال است

وجود
از روز اول
لایزال است.

شیخ شبستر
در گلشن راز

۶
تنها چیزی که امکان پذیر است
تغییر ساختار چیزها ست.

۷
مثال:
آهن خام
تلنباری از اتم های آهن است

۸
ساختار این اتم های آهن را
یعنی نحوه ترکیب آنها با یکدیگر را
اگر مثلا به ضرب پتکی تغییر دهی
گاوآّهنی
پدید می آید
و یا خنجری
داسی
شمشیری

۹
آهنگر چیزی خلق نمی کند.

۱۰
آهنگر
ساختار آهن را تغییر می دهد.
نه کمتر و نه بیشتر

ب
از نظر پروست اندیشدن همان خلق کردن است.

۱
پروست خر است
اگر لاشخور نباشد

۲
تو به عوض گوش دادن به عرعر خران
به پارس سگان گوش بسپار

۳
اندیشیدن چیست؟

۴
اندیشه اصلا چیست؟

۵
اندیشه همیشه فرم جمله دارد

۶
جمله از چه چیزهایی تشکیل می یابد؟

۷
مثال
اگر به خانه ما آمدی
چراغ بیار

۸
این جمله ای است

۹
این جمله از مفاهیم خانه و چراغ و آمدن و آوردن
تشکیل یافته است.

۱۰
مثال
مفاهیم چراغ و یا خانه
چگونه تشکیل شده اند؟

از ساده لوحی تا ساده سازی

ﺩﺭ " ﺩﻧﯿﺎے ﺍﻣﺮﻭﺯ
" ﺍﮔﺮ ﮐـﺴـے ﺑﻪ ﺗﻮ " ﺳـﻼﻡ " ﮔﻔت
ﻣطﻤﺌـﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﮕـﺮﯼ "ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈــے " ﮐﺮﺩﻩ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴـﯽ با ﺗﻮ "ﺧـﺪﺍﺣﺎﻓﻈــے " ﮐﺮﺩ
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑـﺎﺵ ﮐـﻪ ﺑﻪ " ﺩﯾﮕﺮے " ﺳـﻼﻡ ﮔـفــﺘﻪ ...
ﭘﺲ ﺑﻪ ﺳـﻼﻡ ﮐﺴــى
" ﺩﻝ ﻧﺒﻨﺪ "
ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈــے ﮐـﺴــﯽ " ﺍﻓـﺴـﻮﺱ ﻧﺨﻮﺭ .

به ناز

۱
زیاد مطمئن مباش
مش به ناز.

۲
مثال:
سلام.

۳
ما به تو سلام کردیم بی انکه با کسی قطع رابطه کرده باشیم.

۴
حتی بمراتب بدتر.
بی انکه کسی داشته باشیم که با او قطع رابطه کرده باشیم.

۵
حتی بی آنکه بخوهیم با تو رابطه برقرار کنیم.

۶
جامعه بشری را نمی توان در دیالک تیک قطع و وصل خلاصه کرد.

۷
روابط میان انسانی را نمی توان در روابط بند تنبانی خلاصه کرد.

۸
حتی اندکی رادیکال تر:
در سیاره سرگردان زمین
اصلا نمی توان دوستی پیدا کرد.

خیلی ها هزار سال عمر می کنند و می میرند
بی آنکه روی دوست را زیارت کرده باشند.

۹
قحط دوستی در زمین است
توهم داشتن دوست در کمین است.

دلیلش چیست؟
اصلا دوست کیست؟

۱۰
حتی به مراتب بدتر
قحط دشمنی است در زمین نکبت زده

۱۱
نه سلام کسی جدی است و نه وداع کسی.

مش دونالد در طویله یانکستان تا دیروز به رئیس نیمه شمالی کره فحش می داد.
امروز درود می فرستد.

نه
فحش این لاشخور
فحش بود و نه درود او درود است.

در این واویلا
دشمن کیست و دشمنی به چه معنی است؟

۱۲
تشکیل هر رابطه
همزمان
تخریب آن رابطه است

۱۳
تشکیل هر دوستی کشکی
همزمان
فرو نشستن خنجر دشمنی بر ستون فقرات آدمی است

۱۴
دوست را شاید توانستن میان خیل دشمن یافت
 
اندکی اندر باب دیالک تیک افراد و افکار

۱
بحث کردن روی افراد
اصولا و اساسا
بی هوده و بی ثمر است.

۲
بهتر و اساسی تر بحث کردن روی افکار است.

۳
چون افراد فانی اند
ضمنا می توانند در افکار خود تجدید نظر کنند

۴
افکار
اما
چه حقیقی و چه باطل
می مانند و
به طرز مثبت و یا منفی و مخرب و مضر
مؤثر می افتند.

۵
ضمنا محتوای شناخت در افکار است و نه در افراد.

۶
می توان مجتهد جامع الشرایطی بود و
با افکار کپک زده خود
جامعه ای را به جهنمی مبدل ساخت.

۷
حریف آدم خوبی است.

۸
حریف و سازمان حریف
اما
فاقد جهان بینی است.

۹
در نتیجه ی فقر فلسفی
یکی به نعل می زند و یکی به میخ

۱۰
مشخصه اصلی احزاب و سازمان ها و شخصیت های ایرانی
بی پرنسیپ بودن است.
اوپورتونیسم است.
مصلحت اندیشی است.
رشوه خوری و رشوه خورانی است.

۱۱
دلیل معرفتی این عیب
فقر فلسفی
و
فقر مفهومی است.

۱۲
مارکس در نقد زباله پرودون
این طنز را پرانده بود:
کتاب پدر آنارشیسم (رفقای حریف و سازمانش)
فلسفه فقر
بود.

۱۳
مارکس
نقدش را
فقر فلسفه
نام داده بود.

۱۴
احزاب و سازمان ها و شخصیت های ایرانی
نه
در جست و جوی عقیقت عینی اند
نه
توان شناخت آن را دارند
و
نه
اگر احیانا بدان پی ببرند
پای بند به حقیقت عینی (دارای صداقت) اند
و
نه
حتی حاضر به بحث با خوانندگان تخیلات خویش اند.

۱۵
احزاب و سازمان ها و شخصیت های ایرانی با هر ننه مرده ای حاضر به اتحاد اند.

۱۶
حریف و دار و دسته اش
نمایندگان چپ نو هستند
که هویت و ماهیت طبقاتی روشن ندارند.

۱۷
اکنون فرق ماهوی میان کلیه جریانات سیاسی
چه در قدرت
و
چه در اوپوزیسیون
وجود ندارد.

۱۸
نه
کسی از این جماعت
حاضر به یاد گرفتن چیزی است و نه قادر و مایل به یاد دادن چیزی.

۱۹
این احزاب و سازمان ها و شخصیت های ایرانی
نباشند
برای جامعه مفیدترند

۲۰
اینها
اعضای خود را مورد استحمار مدام قرار می دهند

۲۱
ما دوستانی داریم که در عرض ۵ سال
حتی وجبی پیشرفت نکرده اند

۲۲
به عوض خردمندتر شدن
خرتر شده اند.

یکی از مهم ترین ذلت های فکری و فرهنگی ما
بیگانگی با مفاهیم و تفکر مفهومی است:

۱
ما خیال می کنیم که مفاهیم چیزهای دلبخواهی اند.

۲
به همین دلیل کسی حرف دهن خود را و همنوع حاضر و غایب (مثلا نویسنده کتابی و غیره) را نمی فهمیم.

۳
بدین طریق
تفاوت آه و عطسه و سرفه و آروغ و واژه و یا مفهوم و غیره از بین می رود.

۴
واژه ها سلب مفهومیت می شوند.

۵
توخالی می شوند.

۶
ناقل چیزهای ثابت و استاندارد نمی شوند.

۷
مثال:

ما با ۴ نوع رابطه میان انسان ها سر و کار داریم:

۱
آشنایی

۲
عشق

۳
دوستی

۴
رفاقت

۸
خلایق تفاوت اینها را نمی دانند و به دلخواه مورد استفاده قرار می دهند.

۹
منبع سوء تفاهم ها هم همین جا ست.

۱۰
بنا بر تجارب تان
و نه از ظن تان
فرق اینها را بیان کنید.
 
مد مدرن کودک ستیزی
در منجلاب خریت و خردستیزی

۱
دردناک تر از هر چیز
این است که
از
کودکان خردسال خود
به عنوان بمب متحرک و متنفس استفاده می کنند.

۲
خواب خرد
به تولد هیولا می انجامد.

۳
انتحار دسته جمعی ـ خانوادگی - عنقلابی
در اندونزی
مد جدید اجامر فوندامنتالیسم شده است.

۳
تقلیدی از سکت های مذهبی خرفت امریکا که هنرشان انتحار دسته جمعی است.

۴
هدف و آماج اجامر
پیش رفت به سوی پایان جهان است.

۵
جمع آمدن خریت با خردستیزی
به جنون می انجامد.
 
 
جل الخالق
 
اندکی اندر باب تفاوت جریانات سیاسی و باندهای ترور و آدمکشی

۱
مجاهدین جولیانی و امثالهم
جریانات سیاسی نیستند.

۲
باند های ترور و آدمکشی اند.

۳
هویت ملی ندارند.

۴
مثل بلک واتر و واحدهای مدرن ترور و جنگ افروزی اند.
در نوادا تعلیمات ترور دیده اند.

۵
بخش اعظم کردها هم به همین سان
جریانات سیاسی نیستند.

۶
کردها
توسط دول مختلف امپریالیستی
هم «تربیت» می شوند و هم تسلیح

۷
بدترین دشمنان توده های بیچاره و بینوای کرد و کشورهای دیگرند.

۸
باید میان توده مولد و زحمتکش کرد
و
احزاب و جریانات چپ و راست آن
تفاوت قایل شد

۹
ماهیت ضد خلقی این باندهای وابسته به امپریالیسم و صهیونیسم و عربستان و غیره
باید برای توده زحمتکش کرد
افشا شود.

۱۰
مسئله
اکنون
این است که ما در اوپوزیسیون فعلی
جریان سیاسی مثبتی نمی بینیم.

۱۱
یعنی اجامر جماران
اگر بهتر از این زباله ها نباشند
بدتر از اینها نیستند.

۱۲
اما در رابطه با توطئه تقسیم ایران از نو:

۱۳
به مجاهدین جولیانی
به قول یانکی ها
تروریست های ما
شاید گوشه ای از خرابه ایران فردا را مثلا گوشه ای از کویر را بدهند.

۱۴
صدام هم داد و اینها با کشیدن کار کمرشکن ۱۴ ساعت در روز از برده های تحت فرمان خود
آبادش کردند
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر