هاشم جاوید
پژوهشگر
حافظ پژوه
شاعر
اهل شیراز
کتابی از او به نام «حافظ جاوید» در نشر فرزان روز منتشر شده که شرح دشواری ابیات غزلیات حافظ است.
او همچنین با همراهی بهاء الدین خرمشاهی تصحیحی از دیوان حافظ در نشر یادشده منتشر کرده است.
هاشم جاوید قبل از عنگلاب اسلامی
وکیل مجلس بود.
اهل شیراز
کتابی از او به نام «حافظ جاوید» در نشر فرزان روز منتشر شده که شرح دشواری ابیات غزلیات حافظ است.
او همچنین با همراهی بهاء الدین خرمشاهی تصحیحی از دیوان حافظ در نشر یادشده منتشر کرده است.
هاشم جاوید قبل از عنگلاب اسلامی
وکیل مجلس بود.
ویرایش و تحلیل
از ربابه میم
پیرِ خِرد
هاشم جاوید
هاشم جاوید
پیر خرد
ـ یک نفس ـ
آسوده بود
خلوت، فرموده بود
کودک دل رفت
خلوت، فرموده بود
کودک دل رفت
و
ـ دو زانو ـ
نشست
مست مست
گفت:
«تورا فرصت تعلیم هست؟»
گفت:
«هست.»
گفت که ای خسته ترین رهنورد
سوخته و ساختهٔ گرم و سرد
بر رُخت از گردش ایّام، گَرد،
چیست برازندهٔ بالای مرد؟
گفت:
«درد.»
گفت:
«چه بود، ای همه دانندگی
راست ترین راستیِ زندگی؟»
پیر که اسرارِ خرد خوانده بود
سخت دراندیشه، فرو مانده بود
ناگه از شاخه ای افتاد برگ،
گفت:
«مرگ.»
پایان
۱
پیر خرد نبوده.
مست مست
گفت:
«تورا فرصت تعلیم هست؟»
گفت:
«هست.»
گفت که ای خسته ترین رهنورد
سوخته و ساختهٔ گرم و سرد
بر رُخت از گردش ایّام، گَرد،
چیست برازندهٔ بالای مرد؟
گفت:
«درد.»
گفت:
«چه بود، ای همه دانندگی
راست ترین راستیِ زندگی؟»
پیر که اسرارِ خرد خوانده بود
سخت دراندیشه، فرو مانده بود
ناگه از شاخه ای افتاد برگ،
گفت:
«مرگ.»
پایان
۱
پیر خرد نبوده.
۲
کودک دل
از فرط خریت
پیر خریت
را
با
پیر خرد
عوضی گرفته بوده.
۳
هاشم جاوید
کودک دل
از فرط خریت
پیر خریت
را
با
پیر خرد
عوضی گرفته بوده.
۳
هاشم جاوید
شاعر خوبی است.
۴
شاعر
به معنی واقعی کلمه
است.
۵
ایراد این شعر زیبا
در محتوای معنوی آن است:
الف
شاعر
۴
شاعر
به معنی واقعی کلمه
است.
۵
ایراد این شعر زیبا
در محتوای معنوی آن است:
الف
شاعر
اولا
از درد فضیلتی می سازد.
۱
این عیب بزرگی است که دور از ما باد.
۲
در این صورت هر مازوخیستی (خود آزاری و خودستیزی)
سرمشق خلایق قلمداد می شود.
۳
خود آزاری و ریاضت کشی به عنوان فضیلت اخلاقی قلمداد می شود.
۴
یعنی
از درد فضیلتی می سازد.
۱
این عیب بزرگی است که دور از ما باد.
۲
در این صورت هر مازوخیستی (خود آزاری و خودستیزی)
سرمشق خلایق قلمداد می شود.
۳
خود آزاری و ریاضت کشی به عنوان فضیلت اخلاقی قلمداد می شود.
۴
یعنی
دیالک تیک لذت و ریاضت
وارونه می شود.
۵
ریاضت (رنج) برای نیل به لذت (گنج) است.
۶
خود ریاضت (درد و رنج و مشقت و ذلت) که پسندیده نیست.
ب
شاعر
۵
ریاضت (رنج) برای نیل به لذت (گنج) است.
۶
خود ریاضت (درد و رنج و مشقت و ذلت) که پسندیده نیست.
ب
شاعر
ثانیا
از مرگ فضیلتی می سازد.
۱
مرگ را راست ترین راستی (حقیقت) زندگی جا می زند.
۲راستی (حقیقت) زندگی
از مرگ فضیلتی می سازد.
۱
مرگ را راست ترین راستی (حقیقت) زندگی جا می زند.
۲راستی (حقیقت) زندگی
نه
مرگ،
بلکه
تولد و رشد و زوال
است.
سیکل لایزال حیات
سیکل لایزال حیات
است.
۳
مرگ
به معنی زوال است.
به معنی تجزیه و تلاشی اندام و یا ارگانیسم است.
به معنی پایان زندگی است.
۴
تجلیل از مرگ
نشانه مرتجعیت و در بهترین حالت نشانه خریت شاعر است.
۵تجلیل از مرگ
۵تجلیل از مرگ
به معنی هواداری
از
نیهلیسم
(پوچی گرایی)
فاشیسم
فوندامنتالیسم
و
آنارشیسم
است
۶
زندگی
۶
زندگی
بزرگ ترین و بی نظیر ترین نعمت هستی است.
۷
برای زندگی هر فردی
مادر و پدر و اقوام و ابر و باد و مه و خورشید و بشر
مشقت عظیمی تحمل می کنند.
۷
در مرگ هیچ حقیقتی وجود ندارد.
۸
حقیقت زندگی
۷
برای زندگی هر فردی
مادر و پدر و اقوام و ابر و باد و مه و خورشید و بشر
مشقت عظیمی تحمل می کنند.
۷
در مرگ هیچ حقیقتی وجود ندارد.
۸
حقیقت زندگی
در
تولد ها
است
و
در
«تولد های پیدرپی دیگر»
(فروغ فیلسوف)
است.
۹
زنده باد
زایش و زایندگی
زایش و زایندگی
۱۰
زنده باد
زندگی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر