۱۳۹۵ تیر ۱۲, شنبه

هماندیشی با مریم (24)


میم نون

مریم
قبول داريد آگاهى از بعضى از امور
فتنه انگيز است؟

·        آگاهی یعنی چی؟

1
·        برای درک مفهوم سوسیولوژیکی آگاهی باید به ضد دیالک تیکی آن اندیشید.
·        ضد دیالک تیکی آگاهی، خودپوئی است.

الف
·        عمل مبتنی بر آگاهی، عملی است که سوبژکت (آدمی) به تأثیرات اجتماعی و تاریخی بنیادی دوربرد آن، آگاه باشد و در تعیین هدف و آماج و و سازماندهی عمل، قصد تحقق بخشیدن به این تأثیرات را داشته باشد و روی هم رفته، به انجام آن نیز نایل آید.  

ب
·        مثلا بداند که اگر بشکه نفتی را با در بسته جوشکاری کند،  هوای داخل آن در اثر حرارت وارده منبسط خواهد شد و بشکه منفجر خواهد گشت و از او چشمی کور خواهد شد، گوشی کر خواهد شد، دماغ و دست و پائی قطع خواهد شد و با وقوف به این حقیقت امر، موقع جوشکاری بشکه، در آن را باز کند.

پ
·        عمل مبتنی بر آگاهی عملی است که سوبژکت (آدمی)، آن را از سیر تا پیاز به سنجش کشیده و برنامه ریزی کرده باشد.
·        یعنی به امید تصادف رها نکرده باشد.

ت
·        عمل مبتنی بر خودپوئی، ضد دیالک تیکی عمل مبتنی بر آگاهی است.
·        مثلا جوشکاری کردن بشکه نفتی با در بسته و درو کردن خرمن خودپوئی ویا خریت.
 
ث
·        اما هر عمل آدمی از بستر دیالک تیک آگاهی و خودپوئی می گذرد.
·        چون آدمی بدون تجربه، دانش تجربی کسب نمی کند.
·        در نتیجه هر عملی ـ هر چقدر هم مبتنی بر آگاهی باشد ـ قاعدتا و جبرا حاوی گشتاورهایی از خودپوئی است.

·        مثلا امکان اینکه در بشکه ذراتی از سم شیمیائی باشد و به هنگام جوشکاری فرم گازی شکل به خود بگیرد، برون آید و او را کور و یا مسموم کند.

·        واقعیت عینی، لایتناهی است و غافلگیر شدن آدمی در روند کلنجار با آن، امری جبری است.
·        تسلط آدمی بر طبیعت اما روز افزون است.
·        اگر چه ضمنا روند بی پایانی است.
 
2
قبول داريد آگاهى از بعضى از امور
فتنه انگيز است؟

·        فتنه انگیز یعنی چی؟

3
آنچه فتنه انگیزد.
آنچه آشوب انگیزد.   


نظامی
مگو کز راه من چون فتنه برخیز
چو برخیزم، تو باشی فتنه انگیز.

·        معنی تحت اللفظی:
·        به من مگو:
·        «بسان فتنه از راه من دور شو.»
·        اگر من از راه تو دور شوم، تو فتنه برمی انگیزی.»

·        ظاهرا عاشق کذائی سر راه معشوق کذائی نشسته و یا دراز کشیده است.
·        معشوق کذائی از عاشق کذائی می خواهد که از سر راهش برخیزد و بسان فتنه ای سد راهش نشود.
·        عاشق کذائی در جواب او می گوید:
·        «اگر من برخیزم، گرفتار فتنه نگاه و ناز و کرشمه و عشوه تو خواهم شد.»
·        یعنی معشوق منبع فتنه و عذاب و بلا برای عاشق خواهد گشت.

4

حافظ
عالم از شور و شر عشق خبر
ـ هیچ ـ
نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه ٔ جادوی تو بود.

·        معنی تحت اللفظی:
·        کسی از شور و شر عشق کمترین خبری نداشت.
·        نگاه ناز آلود تو فتنه در جهان انداخت.

·        حافظ هم فتنه را به معنی آشوب بکار می برد.
·        به معنی تخریب هارمونی موجود.

5

آنچه تفرقه انگیزد.
سعدی
دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز.
(گلستان)

·        روزی سلطانی به رعیتی می رسد و رعیت از فرط خشم، دشنامش می دهد.
·        سلطان زبان رعایا را نمی دانست.
·        از وزیر همراهش می خواهد که ترجمه اش کند.
·        وزیر می گوید:
·        «رعیت گفت که خدا سایه ی سایه اش از سر رعایا کم نکند.»

·        یکی از ملازمان سلطان به اعتراض می گوید که رعیت به سلطان دشنام داده است.

·        سعدی از قول سلطان این اندرز را تبیین می دارد:
·        دروغ مصلحت آمیز، بهتر از راست فتنه انگیز است.

·        سعدی نمی خواهد که سلطان رعیت را درجا گردن زند، تولید کشاورزی مختل شود و «پادشا زادگان بی فرهنگ، به گدائی به روستا بروند.»

6
مریم
قبول داريد آگاهى از بعضى از امور
فتنه انگيز است

·        مریم هم فتنه را به همان معنی مورد نظر سعدی و اجامر جماران و جمکران بکار می برد:
·        مریم هم آگاهی را منبع فتنه، دشمنی و تفرقه می داند.

·        در نتیجه می توان نتیجه گرفت که خودپوئی در قاموس مریم، منبع وحدت و مودت و دوستی و هماهنگی و هارمونی است.

·        اگر چشم و گوش و هوش خود را از کار اندازیم، اگر ارگان های کسب آگاهی را فلج سازیم، به وحدت و مودت و سعادت و لذت زیست دست می یابیم.

خریت توانگر کند، فرد را
خبر کن حریف جهانگرد را

7
خیالباف خالی بند
تفاوت در عندیشه
وحدت در عمل


·        اینجا هم ماستمالی حقایق عینی به مثابه نسخه نجات به خورد خلایق داده می شود:
·        فرار از آگاهی به نیت رسیدن به کعبه وحدت عمل.

·        این طرز «تخیل» اما عقب مانده تر زا طرز تفکر رسول اکرم است که وحدت کلمه را پیش شرط وحدت کرد و کار می دانست.
·        حق هم داشت.
·        بدون وحدت نظر، وحدت عمل محال است.

·        چون عمل ـ در تحلیل نهائی ـ چیزی جز مادیت یابی و شیئیت یابی نظر از کله گذشته نیست.

·        خانه قبل از اینکه در عالم واقع با خاک و کاه و آب و اهک و سنگ و سیمان بنا شود و شیئیت یابد، در کاسه سر معمار و بنا و عمله با  مفاهیم بنا می شود و مدل فکری خانه بعدا در عالم واقع شیئیت می یابد.
 
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر