۱۳۹۴ آذر ۲, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (390)


پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین
فصل هشتم
بخش ششم
امپریالیسم به مثابه سیستم ایدئال:
پارسونس

پیشکش به

 سرهنگ محمد علی مبشری
 (تاریخ تیر باران بیست و هفتم مهر ۱۳۳۳) 

35
·        مقوله سیستم پارسونس فاقد ارزش هویریستیکی است.
·        برای اینکه بنظر او همه جوامع «امپیریکی» (تجربی) حاوی همان کیفیتی اند که برای ارزیابی کیفی سیستمتئوری پارسونس لازم اند:
·        پارسونس جوامع بشری را فقط در حرف، سیتسم قلمداد می کند.

·        (هویریستیک به علم روش ها و اسلوب ها برای کسب معارف جدید اطلاق می شود. مترجم)

36
·        برای ارزیابی روش پارسونس باید به نکات زیر توجه کرد: 

الف
·        برای تبدیل جوامع به سیستم، جامعه بشری را باید به مثابه نظام هنجاری تصور کرد.
·        نظام هنجاری ئی که «بنا بر تعریف پیشاپیش از آن»، عاری از تضاد است و به دلیل یکپارچگی اش به جامعه خصلت سیستمی اعطا می کند:
·        این بدان معنی است که هر چالش در رابطه با جامعه ای که سیستم تلقی می شود، همیشه باید در سایه نظام هنجاری صورت گیرد.
·        یعنی این نظام هنجاری همیشه مقام مرجع از قبل تعیین شده دارد.

ب
·        به همین دلیل، چنین چارچوب استدلالی، مناسبات اجتماعی را بطور لاینقطع به سیستمی مبدل می سازد که قبل از همه، با توجه به ساختار «عناصرش»، خالی از تضاد است.
·        یعنی عاری از حرکت و جنبش است و «تضادهای آن» ـ به عنوان مثال ـ همیشه به مثابه تضادهای «درونسیستمی»  تلقی می شوند و با برسمیت شناسی قواعدی که در سیستم اعتبار دارند به مثابه اختلالاتی محسوب می شوند.     

37

·        پارسونس طرح سیستمتئوریکی خود را بویژه در آثار خویش تحت عناوین «سیستم اجتماعی» (1951)، «نگاهی به سیستم اجتماعی» (1961) و «جوامع» (1966) توسعه داده است.     

38
·        مقدمه همه جانبه ای راجع به این آثار پارسونس در دو مجموعه متون زیر به زبان آلمانی عرضه می شود: 
الف
·        «راجع به تئوری سیستم های اجتماعی» 

ب
·        «راجع به تئوری تأثیر متقابل سیستم های اجتماعی» 

39
·        پارسونس جامعه را به مثابه پیوندی تعریف می کند که در آن اعمال سوبژکت های عمل با «سیستم سمبل های فرهنگی ِ ساختار بندی شده و شکل یافته» تنظیم می شوند.
·        «هر سیستم اجتماعی از جمع (پلورالیته) سوبژکت های منفرد عمل تشکیل می یابد که تحت شرایطی با یکدیگر همپیوند می شوند.
·        این سیستم اجتماعی حاوی بعد طبیعی و زیست محیطی است و سوبژکت های عمل، خود را در آن می یابند و بلحاظ گرایش بواسطه منافع، برانگیخته می شوند تا نیل به «مطلوب سازی مزایا» میسر شود.
·        روابط آنها با یکدیگر و با شرایط عمل، به واسطه سیستم عمدتا فرهنگی و سمبل های مشترک تعریف و وساطت می شوند.» 
·        (پارسونس، «سیستم اجتماعی»، 1951، ترجمه هورست هولتسر)

40
·        این سمبولسیستم فرهنگی که پیدایشش از شرایط عمل ناروشن می ماند، برای پارسونس قلب جامعه را نمودار می سازد.
·        «قلب جامعه به مثابه قلب سیستم، عبارت است از نظام هنجاری تشکیل یافته که بوسیله آن، زندگی جمعیتی بطور کلکتیو، سازمان می یابد و به عنوان چنین نظامی، حاوی ارزش ها، هنجارها و قواعد تمایزیافته و منقسم گشته است.»
·        (پارسونس، «جوامع»، انگل وود کلیف، 1966، ص 1، ترجمه هروست هولتسر)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر