۱۳۹۴ آذر ۳, سه‌شنبه

«ایرانی» و «آلمانی» در آئینه این و آن (2)


ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

نظر ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
راجع به ایرانیان :

ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﺘﻮﻥ
ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺭﮎ ﺭﮊ ﻟﺐ ﻭ
ﺭﯾﻤﻠﺸﻮﻥ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻣﯿﺪﻧﺪ

·        از این جمله خانم آلمانی، طرز تفکر ایرئالیستی و ایراسیونالیستی (ضد واقع بینی و ضد خردگرائی) او آشکار می گردد.

·        چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه می رسیم؟

1
ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﺘﻮﻥ

·        خانم آلمانی اگر اندکی واقع بین باشد، حتی بی نیاز از داشتن توان تفکر و تأمل، در می یابد که این بخش از زنان، نه «زنان سرزمین» همسرش را، بلکه اقلیت بسیار ناچیزی از جمعیت این جهنم را تشکیل می دهند.

·        این اقلیت بسیار ناچیز اما کیستند و چیستند؟  

2
ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﺘﻮﻥ

·        این اقلیت بسیار ناچیز از زنان ایران، جزئی از زنان طبقه حاکمه اند که پس از شکست انقلاب سفید و پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی دو شقه شده است.

·        این طبقه حاکمه اهرم های قدرت اقتصادی، سیاسی، ایده ئولوژیکی و فرهنگی را از 2500 سال قبل در دستان خون آلود خویش گرفته است و به هیچ قیمتی حاضر به صرفنظر از این امتیازات طبقاتی دیرین نیست.
·        این طبقه حاکمه تا پیروزی انقلاب سفید، طبقه اجتماعی یکپارچه ی تضادمندی بود:
·        آمیزه از اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی بود.
·        بورژوازی ایران، بورژوازی کلاسیک به معنی بورژوازی اروپا و امریکا نیست.
·        درد هم همین جا ست.  

3
ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﺘﻮﻥ

·        بورژوازی ایران نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا ست.
·        بخش تجاری و سنتی این بورژوازی که قدمتی دیرین در جامعه دارد، هم بهترین مشتریانش را در میان اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی داشته و هم پیوندهای ایده ئولوژیکی عمیق با مذهب و روحانیت داشته و هم حتی پیوندهای خونی ـ خانوادگی با اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی دارد.
·        بورژوازی ایران عمدتا فاقد شعور طبقاتی بورژوائی آغازین است.

4
جلال آل احمد و سران فدائی


·        این وضعیت خاص بورژوازی ایران یکی از بدترین بد بیاری های ملت ایران است.
·        بورژوازی ایران در مجموع طبقه اجتماعی بغایت ارتجاعی است و تفاوت ماهوی با اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی ندارد.
·        بی دلیل نیست که بخش اعظم اعضای کابینه مصدق از شخصیت های متعلق به اشرافیت فئودال بوده است.

·        شاید حتی بتوان گفت که بورژوازی این سامان، بلحاظ عملی و ایده ئولوژیکی مرتجع تر از اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی است.

·        هر کتابی که در زمینه روشنگری جامعه منتشر می گشت، همه نسخه های آن بلافاصله توسط تجار بازار خریده و نابود می شد تا به دست خواننده ای نرسد.

·        اکثریت اعضای سازمان تروریستی فدائیان اسلام را بازاری ها تشکیل می دهند که دست شان به خون روشنگرانی از قبیل احمد کسروی آلوده است.

·        بخش اعظم اعضای سازمان های تروریستی ـ فئودالی ـ فوندامنتالیستی از قبیل مجاهدین خلق و لیملام و دیمدام و فدائیان خلق و غیره از همین طبقه حاکمه نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا برخاسته اند که کمر انقلاب بورژوائی سفید را شکسته اند و راه را برای پیروزی ارتجاع فئودالی ـ روحانی سرنگون شده (رستاوراسیون)  هموار ساخته اند.  

·        این مسئله باید عمیقا مورد بررسی سوسیولوژیکی قرار گیرد.

5
ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﺘﻮﻥ

·        این اقلیت زنان سرزمین همسر خانم آلمانی، تحصیلکرده ترین و پیشرفته ترین و مدرن ترین زنان کشور عه «هورا» و عا «شورا» را تشکیل می دهند.
·        دلیل این مسئله این است که فرزندان توده های مولد و زحمتکش در طول تاریخ حتی امکانات مادی و روحی لازم برای تحصیل در مدرسه نداشته اند، چه رسد به تحصیلات اکادمیکی (مدرسه عالی و دانشگاه و غیره.)
·        اکثریت قریب به اتفاق زنان سرزمین همسر خانم آلمانی حتی سواد خواندن و نوشتن نداشته اند.
·        احتمالا هنوز هم ندارند.   
  
5
ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﺘﻮﻥ

·        این بخش از زنان سرزمین همسر خانم آلمانی، شبیه شتر مرغ اند، که نه شتر اند و نه مرع.
·        نه به اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی شباهت دارند و نه به بورژوازی.
·        به عبارت دیگر هم شتر اند و هم مرغ.
·        هم بخشی از خصوصیات فئودالی را دارند و هم تظاهر به مدرنیته و تجدد و نو اندیشی می کنند.
·        درست به دلیل همین بی هویتی طبقاتی، همین خصوصیاتی را از خود بروز می دهند که خانم آلمانی بنا بر بضاعت بینشی ناچیز خود به نقد می کشد.
·        ناگفته نباید گذاشت که اقلیت مشابه زنان آلمان نیز همین وضع افتضاح را پس از پایان جنگ جهانی دوم در رابطه با ینگه دنیا داشته اند.

6
ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺭﮎ ﺭﮊ ﻟﺐ ﻭ
ﺭﯾﻤﻠﺸﻮﻥ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻣﯿﺪﻧﺪ

·        ایرادات این بخش از زنان بمراتب عمیق تر و تهوع انگیزتر از این است که خانم آلمانی سطحی اندیش تصور و تصویر می کند:
·        دلیل پر بها دادن به ظاهر مدرن، ضمن حفظ باطن سنتی، تشابه فرمال به زنان بورژوازی امپریالیستی، ضمن پای بندی به خرافات و عادات و آداب و رسوم فئودالی، مذهبی و سنتی، در چند و چون طبقاتی طبقه حاکمه این سرزمین آفت زده است.
·        استیل زیست اینها باید مورد بررسی سوسیولوژیکی قرار گیرد.
·        اینها چه بسا حتی با تحمل مخارج هنگفت به اروپا سفر می کنند و چه بسا حتی ساکن متروپول های امپریالیستی اند.
·        ولی نه برای کسب علم و فن و فکر و فرهنگ غربی، بلکه فقط و فقط برای پوز دادن به امثال خود و احیانا خوشگذرانی و غیره.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر