۱۳۹۲ آذر ۲, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (73)

فصل پنجم 
ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین 

بخش سوم 
تاریخ پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
نقد خرد 

قسمت اول 
اقامت در آنسوی خرد: 
فلسفه واپسین شلینگ


 فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ (1775 ـ 1854)

فیلسوف و نماینده اصلی ایدئالیسم آلمانی

·        شلینگ پیر فلسفه وحی خود را به عنوان بدیلی بر ایدئالیسم خرد هگل توسعه می دهد.
·        او فلسفه آغازین خود را، یعنی فلسفه طبیعت و سیستم ایدئالیسم ترانسندنتال (ماورای تجربی) خود را تا سطح «فلسفه منفی» تنزل می دهد.   

1
·        آثار فلسفی شلینگ اگر هم بر ضد افکار جنبش روشنفکری خطی و یا جریانات فکری مطلق باشند، اگر هم برخی از مقدمات چرخش فکری واپسین او در طرح های آغازینش موجود باشند، یادمانده های ایده توسعه شلینگ جوان در تبیین فلسفه واپسین او، بویژه در توضیحات تاریخی او راجع به فلسفه میتولوژی (اسطوره شناسی) سوسو می زنند. 

2
·        اگر چه دوره طولانی سکوت او با قطع روند کار خلاق توأم و همراه بوده که کشف تغییر و تعویض فکری دوره ای او را دشوار می سازد، با این حال، گرایش فلسفی در اثر او تحت عنوان «آزادی انسانی»،  از قدمت جهان تا فلسفه وحی نه فقط بر ضد ایدئالیسم خرد هگل، بلکه همچنین بر ضد موتیوها و مضامین مهم فلسفه خود او نیز بوده است.
·        (برای آشنائی با ایراسیونالیسم (خردستیزی)  شلینگ و ایراسیونالیسم بطور کلی، مراجعه کنید به اثر گئورگ لوکاچ، تحت عنوان «تخریب خرد»، 1954)   

3
·        پیش شرط خردستیزی فلسفه مثبت شلینگ، گسستی در آثار او بوده است و یا حاوی این گسست بوده است.
·        اگرچه این گسست کامل و مطلق نبوده است.

4
·        شلینگ پیر در دیله مائی گیر کرده بود:

·        (دیله ما به وضعیتی اطلاق می شود که بنی بشر دو راه بیشتر در پیش ندارد، دو راهی که هر دو نامطلوب اند. مترجم) 

الف
·        شلینگ خود را مجبور می دید که گسست خود را مهم جلوه دهد و لذا ادعا می کرد که «فلسفه مثبت» او چیز بکلی جدیدی است:
·        «علمی است که تا آن زمان، محال تصور می شد.» 

ب
·        شلینگ اما همزمان می خواست که به ادامه کاری (تداوم) فلسفی خویش تظاهر کند:
·        «چگونه می توانم به فلسفه ای که خود بنیانگذاری کرده ام، به فلسفه ای که اختراع دوره جوانی ام بوده، پشت کنم؟»
·        (شلینگ، «فلسفه وحی»، ص 95، 1841 ـ 1842)  

5
·        در محتوای فلسفه مثبت شلینگ اما گسست حکمفرما بود، انتقاد از فلسفه منفی حکمفرما بود:
·        «در مقابل علم حقیقی که خود حقیقت است، فلسفه منفی مجاز به داشتن نام فلسفه نیست.»
·        (شلینگ، «فلسفه وحی»، ص 152، 1841 ـ 1842)    

6
·        معنی واژه «منفی» که امروز در اصطلاحات «تفکر منفی» و یا «دیالک تیک منفی» مستعمل است، با منظور شلینگ در «فلسفه منفی» تفاوت بنیادی دارد.
  
الف
·        «تفکر منفی» خود را اثبات و «مثبت» را انکار می کند. 

ب
·        شلینگ واپسین اما «فلسفه مثبت» را بر «فلسفه منفی» مقدم می داند، ضمن اینکه «منفی» را نقد می کند.  
ت
·        بخش اعظم آنچه که «تفکر منفی» و یا «دیالک تیک منفی» به مثابه «تفکر مثبت» و یا «دیالک تیک مثبت» تصور و محکوم می کند، در «فلسفه منفی» شلینگ وجود دارد، اگرچه با آن یکسان نیست.   

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر