۱۳۹۲ آذر ۲, شنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (99)

 

حزب لنینی و الگوی پیشنهادی برای حزب چپ 
بهروز خلیق
سرچشمه :
اخبار روز

http://www.akhbar-rooz.com 



مسعود بهبودی
برای تشکیل حزب چپ، پرداختن به مسائل نظری چپ ـ کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟ ـ و تدوین برنامه و یا راستاهای برنامه، کافی نیست.
لنین در آن زمان بدرستی اهمیت نوع حزب را شناخت، در کنار کارهای نظری و برنامه ای به طور ویژه به نوع حزب پرداخت و برای پیشبرد برنامه هایش، حزبی را که مشخصات آن در زیر آمده است، طراحی کرد.
(بهروز خلیق)



1
برای تشکیل حزب چپ، پرداختن به مسائل نظری چپ
کدام چپ؟
کدام سوسیالیسم؟
و تدوین برنامه و یا راستاهای برنامه، کافی نیست.

·        از همین حکم بهروز خلیق ذلت فلسفی «چپ» وطنی آشکار می گردد:
·        حضرات ظاهرا برای تشکیل حزب چپ کذائی، یعنی حزبی بی در و پیکر، بی کمترین اعتنا به محتوا و ماهیت طبقاتی اش از کله به راه می افتند و نه از جامعه:
·        به قول خلیق به «مسائل نظری» می پردازند و در سایت های مربوطه مقالاتی تحت عنوان «کدام چپ؟» و «کدام سوسیالیسم» منتشر می کنند و ضمنا برنامه می نویسند و راستاهای برنامه را تدوین می کنند.
·        خدا فقط می داند که منظور از مفهوم «راستاهای برنامه» چیست.       
·        رهبر سازمان جبهه صفت اکثریت اما این تشبثات را کافی نمی داند.
·        خواننده ای که از فرط بختیاری، اندکی قوه کنجکاوی برایش باقی مانده، با خود می گوید:
·        عجب رهبر و رئیس و فرمانده رادیکالی!
·        چنین رهبر و رئیس و فرماندهی را فقط می توان آرزو کرد و یا به خواب دید.
·        طرف از فرط رادیکالیته و انقلابیت دست به ریشه می برد:
·        چنین اند شیران در ایرانزمین!

2 
لنین در آن زمان بدرستی اهمیت نوع حزب را شناخت

·        لعنت بر کسی که در عظمت رهبران و رؤسا شک و تردید به دل راه دهد.
·        خواننده با خود می گوید:
·        عجب سیر تکاملی خارق العاده ای از چه گوارای دیروز به لنین مدرن امروز.
·        انگار قبل از لنین نه مارکس و انگلسی وجود داشته است، نه حزب کمونیستی و حتی نه مانیفست حزب کمونیستی.
·        لنین نوع حزب را می شناسد و دست بکار می شود.
·        خلیق یا قضیه را اصلا نمی داند و یا می داند، ولی نمی خواهد که خواننده بداند.
·        تشکیل حزب بلشویک در روندی از رزم طبقاتی ـ ایدئولوژیکی و در نتیجه مرزبندی طبقاتی با سوسیال ـ دموکراسی، رفرمیسم و صدها گرایش غیر پرولتری دیگر صورت می گیرد:
·        عنوان بلشویکی نیز به سبب احراز اکثریت آراء در حزب سوسیال ـ دموکرات روسیه از سوی همرزمان لنین بوده است.
·        بلشویسم نه نتیجه شناخت نوع حزب از سوی لنین، بلکه نتیجه نهائی نبرد طبقاتی ـ ایدئولوژیکی شورانگیزی با انواع مختلف گرایشات ضد پرولتری بوده است:
·        بلشویسم تبلور اراده طبقه کارگر رزمنده روس بوده است و لنین نماینده صدیق این طبقه.

3 
لنین در آن زمان بدرستی اهمیت نوع حزب را شناخت، 
در کنار کارهای نظری و برنامه ای به طور ویژه به نوع حزب پرداخت

·        بیچاره لنین!
·        لنین در کنار کارهای نظری و برنامه ای، بطور ویژه به نوع حزب می پردازد.
·        خوب منظور خلیق از مفهوم «کارهای نظری و برنامه ای» چیست؟
·        شاید ایشان قیاس به نفس می فرمایند و فکر می کنند که لنین هم به رونویسی از هر جفنگی که در قفسه کتابش بوده پرداخته و به اصطلاح برنامه ریزی کرده است.
·        بیدن طریق و ترفند لنین تا درجه رهبران چپ وطنی تنزل می یابد و به همه کس شباهت پیدا می کند، مگر به لنین.

4 
لنین برای پیشبرد برنامه هایش، حزبی را که مشخصات آن در زیر آمده است، طراحی کرد.

·        وقتی سخن از قیاس به نفس می رود، منظور همین است:
·        خلیق فکر می کند که لنین سوبژکتیویستی از طراز خود او بوده است:
·        اول برنامه های خیالی خود را تدوین می کند، بعد «برای پیشبرد آن برنامه ها، مشخصات حزب را طراحی می کند.»
·        این تصور و تصویر خلیق اما به چه معنی است؟

5
·        این به معنی سوبژکتیویسم معرفتی محض است:
·        بزعم ایشان لنین کاری به تحلیل دیالک تیکی شرایط عینی جامعه و جهان نداشته است.
·        لنین هم خیاط واره بسان خلیق و شرکاء، اول «الگوی حزب» را در کله خالی خویش سرهم بندی می کند، بعد برنامه دلبخواهی خود را تدوین و سپس نوع حزب را طراحی می کند.
·        این درست همان کرد و کاری است که خلیق و شرکاء انجام می دهند.
·        خواننده بطور خود به خودی به این نتیجه می رسد که خلیق همان لنین وطنی است.
·        نه کمتر، بلکه حتی بیشتر.
·        چون خلیق مشخصات حزب لنینی را در زیر در کمال صداقت و بیطرفی به خواننده معرفی خواهد کرد و آخر سر آفتابه ای بر همه نظرات ریز و درشت لنین برخواهد داشت.

6 
برای تشکیل حزب چپ ایران، لازم است که ما به بحث و گفتگو پیرامون الگوهای حزبی بپردازیم 
و الگوی پیشنهادی خودمان را ارائه دهیم.

·        وقتی می گوییم که ما با سوبژکتیویسم معرفتی محض سر و کار داریم به همین دلایل است:
·        خلیق اصلا کاری به تحلیل شرایط عینی جامعه و جهان ندارد:
·        برای تشکیل حزب نه به تحلیل دیالک تیکی شرایط جامعه نیاز هست و نه به تعیین محتوای دوران در حال حاضر.
·        فقط باید تعدادی از آوانتوریست های دیروز و رفرمیست های امروز راجع به الگوهای حزبی موجود در جهان با هم بحث کنند و هر کس الگوی حزبی خاص خود را پیشنهاد کند.
·        اگر هم هیچکدام از حضرات، الگوئی جز الگوی خیاط خانه خود را قبول نکرد، باکی نیست.
·        می توان حزب چپی تشکیل داد که بی خیال الگوی حزبی باشد و حتی همه چیز باشد، به غیر از حزب.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر