۱۳۹۲ آبان ۲۳, پنجشنبه

سیری در تراژدی مهره سرخ (32)


اثری از سیاوش کسرائی 
 شین میم شین
  
دردی تو را دهد
زخمی تو را زند
جانکاه تر ز مرگ

خواهد زمانه گوهر یکتات بشکند
یا در ستوه آوردت
تا نهی ز کف

و آنگاه کار سترگ را
باور به خویش و پاکی پندار نیست، بس

شادان کسی که در دل ظلمتسرای جهل
در سوز خود به نور خرد یافت دسترس

·        معنی تحت اللفظی:
·        به خاطر مهره سرخ، دردی به نصیب می بری و زخمی بر می داری که جانکاه تر از مرگ است.
·        روزگار بی رحمانه یا مهره سرخت را، یعنی گوهر یکتای زندگی ات را درهم می شکند و یا چندان و چنان به ستوهت می آورد، تا از خیرش بگذری و قیدش را بزنی.  
·        آنگاه، برای انجام کار سترگ اعتماد به نفس و نیت خیر کافی نخواهد بود.
·        خوش به حال کسی که در اعماق ظلمتسرای نادانی به ازای خودسوزی درونی به نور خرد مجهز شده است.

·        این بند شعر سیاوش سرشار از اندیشه است.
·        ژرف و زیبا و عمق ناپیدا ست:

1 
·        مهره تجلیگاه دیالک تیک ها ست:

آن مهره هر پلیدی و هر پستی
ناداری و ندانی و بیداد و بیم را
پیش تو
همچو نقش پدیدارمی کند

و این گونه
چشم های تو
بر درد روزگار
بیدار می کند.
  
·        مهره سرخ (جهان بینی پرولتاریا)  از سوئی آئینه جهان نما ست و سوبژکت ببرکت آن به ذات چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی نفوذ می کند و با تک تک دیالک تیک های ریز و درشت آن آشنا می شود، از خواب دیرین غفلت بیدار می گردد.
2
آن می کند به کار که برخیزی
با اردوی ستم
تا پای جان بمانی و بستیزی

·        روح پس از کسب آگاهی ببرکت جهان بینی فقط به کسب آگاهی قناعت نمی کند.
·        برای اینکه آگاهی پس از نفوذ در روح، آرامش و قرار از روح سلب می کند و مادیت یابی خود را در عالم مادی می طلبد:
·        سوبژکت را وامی دارد که برخیزد و تا پای جان، با تجسم شر بستیزد.

3
هر چند دل به خدمت کاشانه می نهی
اما جهان به پیش تو لشگر کند به صف
بر تیر هر بلا
آنک تویی هدف:
شمشیر می خوری
شمشیر می زنی

·        کسب جهان بینی پرولتاریا سوبژکت را از قلمرو ملی خویش می کند و وارد عرصه بین المللی نبرد می سازد:
·        جهان در برابر سوبژکت مهره مند، لشکر آرائی می کند و او را آماج تیر هر بلا می سازد:
·        ساواک و ساواما، سیا و موساد در هیئت نوجوان 18 ساله ای و یا سالخورد 80 ساله ای، خصم آشتی ناپذیر خود را کشف می کند.
·        مهر جاسوسی اردوی جهانی کار را بی تأملی حتی بر پیشانی اش می کوبد و چه بسا دلیل انحراف ایدئولوژیکی او را در کله خرفت خرافی اندیش خود استخراج می کند و ننه بیچاره سوبژکت را به تختخواب سربازان بلشویکی می فرستد تا نطفه بلشویکی در بطنش بسته شود و فرزندی با مهره سرخ بزاید.

4
دردی تو را دهد
زخمی تو را زند
جانکاه تر ز مرگ

·        سوبژکت مهره مند بدین طریق تحت زجر و شکنجه و آزار قرار می گیرد.
·        در آن واحد حس می کند که میلیون ها سوزن در کف پاهای آماس کرده اش فرو می روند و از خفت و نکبت روح ذلت تحقیر و توهین کشیده  اش شرم می کند.
·        مرگ در این حالت به آرزوئی دست نایافتنی بدل می شود.

·        پیاپی از خود می پرسد:
·        اینهمه زجر و شکنجه و تحقیر و تخریب جسمی و روحی برای چیست و به قصد چیست؟

5
خواهد زمانه گوهر یکتات بشکند
یا در ستوه آوردت
تا نهی ز کف

·        پاسخ همه پرسش های سوبژکت مهره مند همین جا ست:

الف
·        هدف آن است که گوهر یکتای او بشکند:
·        هدف آن است که او جهان بینی اش را ببوسد و دور اندازد.

ب
·        زجر و شکنجه و آزار به این نیت است که به ستوه آید و دل از مهره سرخ برکند.
·        جهان بینی سرخ پرولتاریا را با جهان بینی سیاه ارتجاع تعویض کند و جان سالم از معرکه بدر برد.

6
و آنگاه کار سترگ را
باور به خویش و پاکی پندار نیست، بس

·        در غیاب مهره سرخ، در غیاب جهان بینی پرولتاریا برای انجام کاری کارساز و سترگ اعتماد به نفس و نیت خیر فی نفسه کارساز نیست.
·        اکنون دلیل نبستن بازوبند بر بازو از سوی سهراب و تشکیل تراژدی بازتعریف و تفهیم می شود:
·        طعنه این و آن به سمبل شکنجه و آزار مبارز مهره مند بدل می شود:
·        نبستن بازو بند از سوی سهراب بر بازو به معنی صرفنظر ناگزیر او از مهره سرخ تلقی می شود و صرفنظر از مهره به معنی منشاء اصلی تراژدی و فاجعه.

·        شاهکار وارگی مضمونی ـ نظری این شعر بلند سیاوش همین جا ست.

7
و آنگاه کار سترگ را
باور به خویش و پاکی پندار نیست، بس

·        سیاوش بدین طریق نه تنها علت اصلی شکست حزب توده را، بلکه علاوه بر آن، علت اصلی شکست اردوی جهانی کار را در صرفنظر تحمیلی از مهره سرخ (جهان بینی پرولتاریا) می داند.
·        در غیاب مهره سرخ، در غیاب جهان بینی پرولتاریا حتی با داشتن اعتماد به نفس و نیت مطلقا خیر نمی توان به انجام کار سترگ نایل آمد.

·        مهره سرخ، جهان بینی پرولتاریا درقاموس حکیم پرولتاریا ـ سیاوش کسرائی ـ بی بدیل، بی آلترناتیو و بی جانشین است.

·        انتقاد سیاوش و انتقاد از خود او همین جا ست:   

8
اثری از طراح محترم مجله هفته
شادان کسی که در دل ظلمتسرای جهل
در سوز خود به نور خرد یافت دسترس

·        اکنون هم حدس و گمان ما تأیید می شود و هم منظور سیاوش تصریح می گردد و هم ماهیت خردسرشت جهان بینی پرولتاریا مورد تأکید مؤکد قرار می گیرد:
·        خوشا به حال کسی که در اعماق ظلمت جهل در اثر سوز درون خویش به چراغ خرد مجهز است!

·        سیاوش بدین طریق، روند و روال کسب جهان بینی علمی را تشریح می کند:
·        جهان بینی علمی بزعم سیاوش در اثر کار عرقریز و دشوار و مشقت بار میسر می شود:
·        در اثر سوز درون میسر می شود:
·        نتیجه خوداندیشی مستمری است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر