۱۳۹۲ آبان ۲۱, سه‌شنبه

چاله ها و چالش ها (368)


«حزب کمونیست کارگری»، آنتروپی و «پایان جهان»
خدامراد فولادی  
سرچشمه:
مجله هفته
  
·        سایت ِ روزنه وابسته به حزب «کمونیست کارگری»، به تاریخ ِ ٢٨ مهرماه ١٣٩٢ مطلبی با عنوان ِ «مرگ ِ جهان ِ هستی» در بخش ِ «علمی» خود درج نموده است
·        مطلبی که اگر در سایت ِ یک حوزه ی علمیه یا فلان کشیش و ملا درج شده بود، نه تعجب برانگیز بود و نه ارزش ِ واگویی و جوابدهی داشت.
·         اما از آنجا که این حزب و افراد وابسته به آن خود را کمونیست و کارگری یعنی مارکسیست می نامند و ضدیت ِ ظاهری شان با دین و مذهب گوش ِ فلک را کر کرده است، نمی توان به راحتی از دیدگاه ضد علمی ، خرافی و ایدئالیستی  ـ مذهبی ِ بیان شده در مطلب «علمی» شان گذشت و خود را فریب داد که انشاءالله گربه است !

·        روزنه ، طوری که انگار به تازگی کشف ِ مهمی در عرصه ی جهان شناسی صورت گرفته که باید به آگاهی ِ مارکسیست ها و طبقه ی کارگر برسد، تا آموزه های تاکنونی ِ خود را بر آن منطبق ساخته و ارتقا دهند، بدون ِ توضیح ِ مقدماتی وارد ِ اصل ِ مطلب شده و می نویسد:

1


·        «مرگِ جهان ِ هستی، زمانی که از ما فقط اتم های بدن مان به جای مانده است، زمانی که حتی اتم های بدن ما هم که میلیاردها سال پیش مرده ایم نیز در این زمان وجود دارند و طی این فرایند از بین می روند» و در ادامه چگونگی  «فرایند»   نابودی ِ جهان را اینگونه توضیح می دهد:

2
·        در آینده ای بس دور، چراغ های راهنمای عالم، کوتوله های سفید به دلیل ِ قانون ِ دوم ترمودینامیک سرانجام ِ بهتری از کشتی ِ ادوارد بولن نخواهد داشت – کشتی ئی که در سال ١٩٠٩ حین ِ سفری از آلمان در ساحل شمالی نامیبیا جایی که معروف به ساحل مرگ است، غرق شد و طی تقریبا یک قرن بعد بادهای ساحلی ِ اقیانوس اطلس به لاشه ی آن حمله کرده و اسکلت ِ زنگ زده اش را به حال ِ خود رها کردند – حتی کوتوله های سفید نیز وقتی قوانین فیزیک پیگیرانه در صدد ِ خرابی ِ عالم هستند، محکوم به نابودی هستند .

3
·        تریلیون ها سال بعد، این چراغ های راهنمای عالم سرد و تاریک می شوند و بقایای آنها با کوتوله های سیاه هم نابود خواهند شد
4
·          پس از نابودی ِ کوتوله های سیاه دیگر حتی یک اتم ماده نیز در جهان باقی نمی ماند .
·        تنها چیزی که از کیهان و گذشته ی عالم به جا می ماند ذرات ِ نور و سیاهچاله ها ست .

5
·        پس از گذشت ِ زمانی غیر قابل ِ تخمین حدس می زنند حتی سیاهچاله ها نیز محو و نابود خواهند شد و کیهان به دریایی از نور تبدیل خواهد شد

6
·         وقتی از زمان ِ غیر قابل تخمین صحبت می کنیم منظور دقیقا به شرح زیر است:
·          ده هزار تریلیون، تریلیون که می شود ١٠ به توان ١٠٠ سال

7
·        وقتی آخرین بقایای آخرین ستارگان هم نابود شدند و به هیچ رسیدند و تمام ِ ذرات ِ عالم به دمای یکسانی دست یافتند داستان ِ کیهان و جهان هستی سرانجام به پایان می رسد .

8
·        برای نخستین بار کیهان حالت ِ ثابت و بدون تغییر خواهد یافت

9
·         آنتروتوپی از افزایش باز می ماند، زیرا امکان ندارد جهان ِ هستی دچار ِ آشفتگی ِ بیشتری شود

10
·         دیگر اتفاقی نمی افتد و تا ابد ادامه خواهد یافت.»      
·        ( سایت روزنه . همان تاریخ)  

11


·        این کشف ِ بظاهر تازه و «علمی» را پیش از آنکه سایت ِ حزب «کمونیست کارگری» اعلام کند، صدها سال است بشریت در کتاب های مقدس به شکل راز ورانه اش خوانده و از منبرها شنیده و زمان وعده داده شده ی آن هم هر چند هزار یا چند میلیارد سال ِ دیگر که باشد ، نامش « قیامت»،  یوم المعاد»، «قارعه»    و چندین نام و عنوان دیگر است.

12



·         بخوانید:
«قارعه
تو چه دانی که قارعه چیست
روزی که کوه ها چون پشم زده شوند
آنگاه که آسمان ها بشکافند
و ستارگان پراکنده شوند
و دریاها جاری شوند
و قبرها زیر و رو شوند
چون خورشید تاریک شود
و ستارگان فرو ریزند
و کوه ها از جا پراکنده شوند
و دریاها آتش گیرند
و آسمان از جایش کنده شود.

و جهنم افروخته گردد
روزی که در صور دمیده شود
آسمان شکافته شود
و کوه ها روان شوند و غبار گردند

سوگند به بادهای سخت و زنده
آنچه که وعده داده ایم، خواهد شد
آنگاه که ستارگان همه خاموش شوند
و آنگاه که آسمان از هم بشکافد
و آنگاه که کوه ها پراکنده گردند

آنگاه که آسمان چون فلز گداخته شود
و کوهها ریز ریز گردند

13
·        حال ، یکبار دیگر مطلب   «علمی» نویسنده ی روزنه را بخوانید و مقایسه کنید با این پیشگویی ها که بیانگر ِ چیزی جز اعتقاد به حاکمیت تقدیر و سرنوشت محتوم بر جهان هستی نیست.

حسن
·        پژوهش ارزشمندی است
·        خدامراد خیلی زحمت کشیده اند
·        حق در خطوط کلی بحث با خدامراد است

1

·        اولا هستی مادی لایتناهی است و به هیچ ترفندی نمی توان آن  را سیستم بسته ای تلقی کرد 

2
·        سیستم بسته به سیستمی از جنس بمب اطلاق می شود که هیچ نوع داد و ستدی انرژتیکی با محیط خود ندارد

3
·        ثانیا ماده و یا واقعیت عینی بدلایل علمی بی چون و چرا خلق ناپذیر و فنا ناپذیر است.

4
·        شیادان عالم نمای بورژوازی واپسین (امپریالیسم) خود بهتر از همه می دانند که هم یاوه های شان مبنی بر پیدایش هستی از نیستی، خرافه ای بیش نیست و هم یاوه تبدیل هستی به نیستی. 

5

 شیخ محمود شبستری (685 ـ 720 ه. ق.) (33 سال)    
یکی از عارفان و شاعران سدهٔ هشتم هجری است.
عارف نام ‌آور قصبهٔ شبستر در نزدیکی شهر تبریز است.

·        شیخ شبستر در «گلشن راز» بیتی دارد که می تواند پاسخی دندانشکن به شیادان عالم نمای امپریالیستی باشد:
عدم موجود گردد، این محال است
وجود از روی هستی لایزال است.

6

·        هستی مادی از ذره تا کهکشان، ساختاری دیالک تیکی دارد.
·        به همین دلیل در شدن (تغییر و تحول)  مدام است
·        هستی مادی ازلی و ابدی است.
·        بی آغاز  و بی انجام است
·        لایتناهی است

سپیده

·        حسن عزیز، مقالات علمی نوشتن هنوز یک طرف معادله است، طرف دیگر زدن طبقه ی حاکمه است.
·        اینکه می توان از این راه ها، بدون اینکه برای طبقه ی حاکمه درد سری ایجاد کرد و برای خود نامی دست و پا نمود، هنوز بمعنی در خدمت اهداف کمونیستی بودن نیست.
·        ناگفته نماند که هر نوع روشنگری و خرافات ستیزی، مثبت   است، اگر از نتایج آن سوء استفاده نشود 
.
·        آقای خدامراد خصوصا با سوء استفاده از این نام، در مقالات بعدی با جدیت    تمام به گذشته ی سال های ۲۰ حزب توده لجن پراکنی کرده و لنین ستیزی خاص خود را تبلیغ خواهد کرد.
·        هر کمونیست باید همیشه هدف را جلوی چشم خود داشته باشد و نــه نام و لذت خود را

حسن

1
·        تفاوت و تضاد بینش ماتریالیستی ـ دیالک تیکی با بینش سوبژکتیویستی و یا ماتریالیستی ـ مکانیکی همین جا ست:

الف
·        اولی به دنبال حقیقت عینی است و برایش در درجه اول خود مسئله مطروحه  (اوبژکت شناخت) مطرح است تا سوبژکت شناخت، تا طرح کننده مسئله مربوطه.

ب
·        دومی به دنبال سوبژکت شناخت است و برای اوبژکت شناخت و حقیقت عینی تره خرد نمی کند.

ت
·        در دید دومی روابط و مناسبات موجود نه دیالک تیکی، بلکه مکانیکی و در بهترین حالت دوئالیستی اند:

پ


·        جورج بن جورج پس از 11 سپتامبر نطقی کرد که نمونه بارز همین دوئالیسم و سوبژکتیویسم است:
·        او گفت:
·        «جهان به دو قطب تقسیم می شود:
·        گودگایز و بدگایز:
·        خیر و شر
·        محور اخیار و محور اشرار
·        هرکس با ما نیست، برما ست.»

ث
·        همه ادیان آسمانی هم همین دوئالیسم را نمایندگی می کنند.

ج

 مانی (216 ـ 276 میلادی)
مانیگرائی با اذن شاپور (240 ـ 270 میلادی) در جنوب غربی ایران و بابل اشاعه می یابد.
بهرامشاه به تحریک روحانیت زرتشتی، مانی را دستگیر می کند.
مانی 60 ساله در زندان می میرد.
آموزش دوئالیستی مانی:
آموزش مانی بر دو طبیعت (دو جوهر، دو اصل) و سه دوران مبتنی است.
دوران اول، زمان جدائی دو طبیعت یاد شده است.
دوران دوم، زمان آمیزش دو طبیعت یاد شده است.
دوران سوم، زمان جدائی قطعی و نهائی دو طبیعت یاد شده است.

·        مفهوم لاتینی برای دوئالیسم مانیچه ئیسم (مانیگرائی) است:
·        حضرت مانی دوئالیسم جواهر و اصول را، مثلا نور و ظلمت را نمایندگی می کرد.

2
·        بینش ماتریالیستی ـ دیالک تیکی چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی را در داربست دیالک تیکی شان درک می کند و توضیح می دهد.

3
·        ما به تجربه دریافته ایم که بهترین ترفند برای رستگاری، وفاداری بی خلل به حقیقت عینی است که تنها با از آن خود کردن و رعایت اکید این بینش میسر می شود.

4
·        دوستان ما نظریاتی را نقد می کنند، بی آنکه کمترین شناختی از صاحب نظران مربوطه  داشته باشند و وقتی ماهیت صاحب نظران با شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی آنها انطباق چشمگیری پیدا می کند، از حیرت سرشته به لذت مسرور می شوند.

5

·        لنین بدرستی می گفت:
·        «کمتر کسی از مارکسیسم خبر دارد و تنها کسی قدر زر شناسد که زرگر باشد.»
·        (نقل به مضمون)  

6
·        شاید بعضی ها ملانقطیسم و یا آکادمیسم و یا معلمبازی و یا مو از ماست  بیرونکشیدنیسم بنامند.
·        ولی دیر یا زود خواهند فهمید که بدون این شناخت افزار هشت شان گرو نه شان خواهد بود.

7
·        ما صحت و حاصلخیزی این متد و اسلوب تفکر و تحلیل را بارها تجربه کرده ایم

8
·        موضعمندی مبتنی بر حقیقت گرائی شاید بهترین طریق زیست باشد، اگرچه بسیار دشوار است و چه بسا محنت بار
·        با امتنان مجدد و پوزش 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر