۱۳۹۲ آبان ۱۷, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (62)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

خش اول
سرپوش نهادن بر اهمیت تضاد ماتریالیسم و ایدئالیسم
یکسان جا زدن فلسفه با ایدئالیسم
 ادامه

41

·         این هاله که گویا ایدئالیسم و تضاد ایدئالیسم با ماتریالیسم در حال زوال است، امکان آن را پدید می آورد که در شرایط معینی هر فلسفه ایدئالیستی بتواند ضمن دوری جوئی هم از سنت ماتریالیستی و هم از ماتریالیسم مارکسیستی، نام ماتریالیسم خاصی را به خود بگذارد.   

42
·        این پدیده ها اما نادرند.
·        برای اینکه تفاوت میان نام و محتوا چنان آشکار و عیان است که بدشواری می توان با توسل به این ترفند تغییری در خطوط اصلی تفکر بورژوائی واپسین پدید آورد.

43

·        این تشبثات فقط به درد طبقه بندی کردن رنگ های تفکر بورژوائی واپسین و سرهم بندی کردن «پلورالیسم» (تعدد، کثرت) آن می خورند و لاغیر.  

44

 گستون بشلارد (1884 ـ 1962)
فیلسوف فرانسوی
موضوع کار:
علمتئوری، تخیل هنری، شعر، اپیسته مولوژی
مؤلف آثار متعدد

·        بدین طریق بود که در اواخر سال های 40 و اوایل سال های 50 قرن بیستم، تئوری شناخت ایدئالیستی بشلارد تحت عنوان «ماتریالیسم عقلائی» وارد صحنه شد.
·        (بشلارد، «ماتریالیسم عقلائی»، 1953)  
45

·        این هاله غلبه بر تضاد ایدئالیسم با ماتریالیسم با گرایشات متافلسفی تفکر بورژوائی واپسین و با نقد فلسفه (فلسفه ستیزی) آن، مثلا با بحرانفرمول موسوم به «پایان فلسفه» و جستجوی فلسفه حیات جدید تلقین می شود که در فرم های زیر جامه عمل پوشیده است:    

الف

 ویلهلم دیلتی (1833 ـ 1911)
فیلسوف، روانشناس، پداگوگ آلمانی
از فلاسفه متعلق به فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم آلمانی) 
او پدیده را نه بر بنیان قانونمندی های طبیعی، بلکه بر بنیان خودقانونمندی عالم روحی و روانی انسانی توضیح می داد.
او جزو مؤسسین علوم روحی محسوب می شود.
او ضمنا مؤسس متد هرمه نویتیک و روان شناسی فهمنده است.
او این متد را در آموزش جهان بینی بکار می بندد.
مؤلف آثار بیشمار

·        آنجا که بازتاب «ایدئالیسم آزادی»، به عنوان رودخانه حیات جا زده می شود.
·        به عنوان مثال در «آموزش جهان بینی» ویلهلم دیلتی
·        (دیلتی، «مجموعه آثار»، جلد 5، ص 389، 1924، جلد 3، ص 6، 1931)   

ب

 لودویگ ویتگن اشتاین (1889 ـ 1951)
فیلسوف و از مراجع پوزیتیویسم منطقی و فلسفه تحلیلی زبان
از فلاسفه بورژوائی واپسین


·        آنجا که فلسفه به مثابه اختلالات ( Aberration ) فکری تلقی می شود، اختلالات فکری ئی که در بهترین حالت بکمک اختلالات فکری بزرگتر درمان (تراپی) می شود.
·        به عنوان مثال در آثار واپسین ویتگن اشتاین.

ت

·        بزعم ویتگن اشتاین، «فلسفه چیزی است که برای شفای بسیاری از بیماری های ذهن مفید می افتد و به تصور عقل سلیم کمتر کسی می آید.
·        فقط زمانی که کسی دیوانه وار تر از فلسفه بیاندیشد، می تواند مسائل خود را حل کند.»
·        (ویتگن اشتاین، «تذکرات مخلوط»، ص 88، 143، 1977)

پ


زیگموند فروید (1856 ـ 1939)
پزشک، روانشناس، منتقد مذهب اطریشی
مؤسس روانکاوی

·        آنجا که اختلالات فکری به مثابه توهم تلقی می شود.
·        به عنوان مثال در «آنالیز» ویتگن اشتاینی ـ فرویدیستی فلسفه 
·        (لازروویچ، «زبان فلسفه»، فروید و ویتگن اشتاین، 1977)

ث
 ارنست توپیچ (1919 ـ 2003)
فیلسوف و جامعه شناس اطریشی
از اعضای محفل وین (پوزیتیویسم)
آثار او:
آغاز و پایان متافیزیک
مسائل علمتئوری
مطالبی راجع به انتقاد از ایدئولوژی
جنگ استالین
فلسفه اجتماعی هگل بمثابه آموزش شفا و ایدئولوژی سلطه
شناخت و توهم
انتقاد از ایدئولوژی و تئوری دموکراسی هانس کلسن
شفا و زمان
بر ضد خطه دروغ

·        آنجا که فلسفه به عنوان اسطوره عقلائی گشته محکوم می شود.
·        به عنوان مثال در فرقه افراطی نقد پوزیتیویستی متافیزیک
·        (توپیچ، «پایه مشترک تفکر اسطوره ای و فلسفی»، فلسفه و اسطوره، 1979)

46

·        اینجا ایدئالیسم پنهان در ورای «متافلسفه» فقط با تنویر هاله چند لایه آشکار می گردد.
·        اما همه اینها نه فقط از حفظ یکسان انگاری ایدئالیسم با فلسفه حکایت دارند، بلکه علاوه بر آن حاکی از آنند که تفکر بورژوائی واپسین ایدئالیسمی را بازتولید می کند که بارها و بارها مرگش را اعلام کرده است.

47

·        گذار از دوران سرمایه داری رقابت آزاد به دوران امپریالیسم در آلمان و فرانسه با «رنسانس و یا احیای ایدئالیسم» همراه بوده است:

الف

·        نئوکانتیانیسم و نئوهگلیانیسم رسما ایدئالیسم را نمایندگی می کنند.

·        مراجعه کنید به نئوکانتیانیسم، نئوهگلیانیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
 الفرد نورث وایتهد (1861 ـ 1947)
فیلسوف، ریاضی دان انگلیسی
مؤلف روند و رئالیته (1929)

·        الفرد وایتهد و فلسفه او نیز ایدئالیسمی را نمایندگی می کند که منشاء افلاطونی داشته است.
·        البته نه ایدئالیسمی به معنای نئوهگلیانیستی و یا برکلی ئیستی آن.

ت
 ادموند هاسرل (1859 ـ 1938)
فیلسوف و ریاضی دان اطریشی
از مؤسسین فنومنولوژی
او فلسفه را از پرداختن به مسائل جهانی نهی می کرد.
فلسفه می بایستی به تحلیل پدیده ها قناعت کند.
او مخالف پسیکولوژیسم هم بود که قانون منطق را مبتنی بر روندهای روانی می دانست و به انکار اصولی عینیت می پرداخت.
جریانات زیر تحت تأثیر هاسرل بوده اند:
اگزیستانسیالیسم مرلو پونتی، سارتر و هایدگر
تئوری انتقادی تئودور آدورنو
جامعه شناسی آلفرد شولتسه
آثار او بر 40 هزار صفحه بالغ می شوند:
در باره عدد
فلسفه حساب
فلسفه بمثابه علم سختگیر
ایده هائی راجع به فنومنولوژی و فلسفه فنومنولوژیستی

·        فنومنولوژی هاسرل علنا به نام ایدئالیسم سخن می گوید.

48

·        پیوند هاسرل با فلسفه حیات حاکی از آن است که معیار مرزبندی میان جریانات مختلف تفکر بورژوائی واپسین برسمیت شناسی و یا برسمیت نشناسی ایدئالیسم نیست.

49

·        در ایدئالیسمی که اصطلاح «ایدئالیسم» را می پذیرد، گرایش مخالفی آشکار می گردد که مخالف هاله غلبه بر ایدئالیسم، ولی نه محتوای ایدئالیسم بورژوائی واپسین است. 
·        این گرایش مخالف در کل تفکر بورژوائی واپسین و معاصر چیزی فرعی و ثانوی می ماند و بطرزی ناهمگون و جزئی نمودار می گردد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر